واکنشهای جهانی به سخنان روز جمعه رئیسجمهور آمریکا در رد برجام حکایت از آن دارد که دونالد ترامپ با جملات ضدایرانیاش و همینطور با به چالش کشیدن عرف توافقات بینالمللی، برجام را تبدیل به یک موضوع ثانویه کرده و جنون قدرتنمایی خود را با دستمایه تقابل تکراری و از پیش شکست خورده آمریکا با ایران، به سوژه اصلی بدل کرده است. او بار دیگر ثابت کرد سیاستمداری افتضاح است که عرصه سیاست بینالملل را با بازار املاک و مستغلات اشتباه گرفته است، چرا که درست زمانی که میخواست ایران را سیبل فراخوانی بینالمللی کند، خودش سیبل مخالفخوانیهای جهانی شد. به قول برنی سندرز، سناتور دموکرات، رئیسجمهور ایالات متحده با این حرفها هیچ کار خاصی نکرد جز به راه انداختن هیاهویی که نتیجهاش انزوای بیشتر آمریکا در جهان خواهد بود. واقعا هم باید پرسید که چه موضوعی میتوانست در بحبوحه مسائل بغرنجی چون بریگزیت، بحران ناکارآمدی ناتو و بحران مهاجرت به اروپا، رهبران 3 کشور ارشد قاره یعنی فرانسه، آلمان و انگلیس را وادارد بیانیهای محکم و مشترک صادر کنند آن هم علیه بزرگترین شریک راهبردی و قدرت ارشدشان در غرب.
فرانسوا اولاند، آنگلا مرکل و ترزا می در این بیانیه که شاید آخرین بیانیه مشترک مثلث پاریس، برلین و لندن درباره یک موضوع بینالمللی باشد، هشدار دادند: «متوجه شدیم دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا تصمیمی برای تایید مجدد پایبندی ایران به برجام ندارد و نگران عواقب آن هستیم. دولت و کنگره آمریکا را ترغیب میکنیم به در نظر گرفتن پیامدهای آن در قبال امنیت آمریکا و متحدان آن». هشداری که میتواند به منزله اعتراف به ایجاد شکاف تاریخی در دوسوی اقیانوس اطلس بر سر منافع باشد.
بازگشت امواج خلیجفارس به کاخ سفید
ترامپ در سخنرانی 13 اکتبر با خطای بزرگ گنجاندن مضامین ضدایرانی و جعل عنوان «خلیج عربی» به جای «خلیجفارس» که حتی خود کاخ سفید هم آن را بر نتابید، همان راهی را رفت که دوست صهیونیستش بنیامین نتانیاهو رفته بود، یعنی ایجاد دوقطبی ملیگرایانه برابر یک ملت ثانویه به عنوان ملت متخاصم و در نتیجه گم کردن راه اقناع جامعه بینالمللی که از موضوعات فراملی استقبال میکند و مواجهه ملیگرایانه برایش بیمعنی است.
در عین حال این فرصتی بزرگ به طرف مقابل داد، از آن جمله موج بزرگی که توسط ایرانیان در رسانهها و فضای مجازی در حمایت از خلیجفارس به راه افتاد و آن را با هشتگ Persian_gulf# در همان تریبون مورد علاقه ترامپ یعنی توئیتر تبدیل به یکی از ترندهای اصلی هفته کرد.
ضمنا به نوشته خبرگزاری روسی ریا نووستی، با آنکه رئیس کاخ سفید به خیال خود میخواست با اظهاراتش به ترس از تحریمها در جامعه ایران دامن بزند عملا با تناقضگوییهایش، بدتر ایرانیها را از خود متنفر کرد.
در مقابل، استقبال رژیمهای جنایتکار خاورمیانه یعنی اسرائیل و متحد جدید سعودیاش از ادعاهای ضدایرانی ترامپ تحت عنوان «سخنان شجاعانه» این موضوع را ثابت میکند که ترامپ شعار «اول آمریکا» را در عمل با سیاست «اول اسرائیل» معاوضه کرده و در واقع به دنبال ایجاد یک دوقطبی در خاورمیانه است که هیچ ارتباطی با دغدغههایی که در رابطه با دفاع از امنیت آمریکاییها مطرح کرد ندارد. تمجید نتانیاهو و استقبال بنسلمان از یاوهگوییهای رئیسجمهور آمریکا با این گفته وزیر رژیم صهیونیستی تکمیل شد که از این اظهارات ترامپ ابراز خشنودی کرد تنها و تنها به این خاطر که از نظر او باعث جنگ با ایران در منطقه میشود.
دامن زدن به اختلافات جمهوریخواهان
اما در داخل نیز بر خلاف هدف اصلی ترامپ به منظور فروش سخنرانی رد برجام به همحزبیهایش در کنگره برای تصویب یک قانون جنگطلبانه ضدایرانی، با مخالفت دموکراتها با طرح رهبران ارشد جمهوریخواه در این باره و شکاف عمیق میان خود جمهوریخواهان، هیچ چشمانداز مشخصی در سنا و خانه نمایندگان برای تصویب چنین قانونی وجود ندارد. بلافاصله پس از سخنرانی ترامپ، جدا از مخالفت دموکراتهای همگام با اتحادیه اروپایی با دستکاری برجام، اختلاف میان 2 سناتور تعیینکننده جمهوریخواهان در سنا یعنی «باب کورکر» به عنوان ریاست کمیته روابط خارجی مجلس بالادستی کنگره و «مارکو روبیو» از طیف مخالف برجام آشکار شد و تازه این جز طیف سوم در این حزب اکثریت سناست که با هرگونه تغییری در اصل یک توافق بینالمللی مخالفند. سناتور کورکر، کاتن و حامیانشان در راس سنا به دنبال آنچه اصلاح توافق هستهای با ایران میخوانند هستند حال آنکه روبیو و موافقانش که دیدگاه نزدیکتری به ترامپیها دارند خواهان تعلیق کل توافق و باز گذاشتن دست رئیسجمهور برای هر گونه اقدام جایگزین برجام هستند.
به گزارش سیانان، دیروز متعاقب رد برجام توسط ترامپ، سناتور کورکر، رئیس کمیته روابط خارجی مجلس سنا که همین چند روز پیش مورد تحقیر ترامپ قرار گرفته بود با همراهی تام کاتن، سناتور تندروی ضدایرانی اعلام کردند در حال تدوین و ارائه طرحی قانونی به کنگره هستند که بازگرداندن خودکار تحریمها علیه ایران در صورت تخطی این کشور از توافق هستهای را مطرح میکند.
مسأله اینجاست که این طرح که وزارت خارجه و شورای امنیت ملی آمریکا نیز از آن حمایت میکنند- همانطور که فدریکا موگرینی، مسؤول روابط خارجی اتحادیه اروپایی نیز در واکنش به حرفهای ترامپ تصریح کرد- با آنکه هرگونه خروج واشنگتن از برجام را نفی میکند اما برای تغییرات مورد ادعایش، سازوکار بینالمللی چندجانبه توافق هستهای و این حقیقت را که برجام تنها توافقی میان تهران و واشنگتن نیست، در نظر نمیگیرد.
پس در نهایت همانگونه که از جنگ لفظی علنی ترامپ و کروکر بر میآید، تاجر نیویورکی با فرستادن پالسهای رد برجام به کنگره، به جای ایجاد اجماعی بزرگ در میان جمهوریخواهان با توسل به دشمنی با ایران، برعکس در حال عمیقتر کردن شکاف میان حامیان خود در کنگره است.
شیزوفرنی در وزارت خارجه و پنتاگون
از طرف دیگر کاخ سفید با فشار آوردن به وزارتخانههای دفاع و خارجه برای حمایت از طرح ضد ایرانی او از مواضع نظامی و تحریمی، باعث بروز پدیده اختلال شخصیتی یا شیزوفرنی این وزارتخانهها در مجامع جهانی شده است. گفتههای رئیسجمهور آمریکا مبنی بر رد یکجانبه برجام از سوی واشنگتن بهخاطر ظن عدم پایبندی تهران به آن، نقضکننده گفتههای رکس تیلرسون در اینباره بود. ضمنا کاخ سفید با زیر فشار گذاشتن سخنگوی پنتاگون، او را واداشت در گفتوگو با رویترز به ارائه دیدگاهی مستقل از نظر وزیر دفاع یعنی ژنرال 5 ستاره، جیمز ماتیس، پرداخته و از طرح شناسایی زمینههای جدید همکاری نظامی آمریکا با متحدانش برای فشار بیشتر بر حکومت ایران و سپاه سخن بگوید. این افتضاحی بزرگ به بار آورد، چرا که پنتاگون در حال حاضر حتی برای مواجهه نظامی با کرهشمالی که به طور علنی و رسمی خاک آمریکا و منافعش در منطقه آسیا- پاسیفیک را مورد تهدید هستهای قرار داده، برنامه مشخصی ارائه نکرده و حتی جیمز ماتیس، وزیر دفاع ایالات متحده چنین مواجههای را غیرممکن خوانده است. در نتیجه ماتیس بار دیگر در اظهارنظری سیاستمدارانه ترامپ را بازی داد و ثابت کرد لقب دیوانه برازنده رئیسش در کاخ سفید است نه او. او عصر جمعه در ظاهر با ادعاهای ترامپ همراه شد و اعلام کرد: «تحرکات نظامی ایران توسط وزارت دفاع آمریکا تحت نظر قرار گرفته است.» اما بعد درست همانند ماجرای بحران هستهای کرهشمالی از زیر بار هرگونه تقابل نظامی در رفت و در تکمیل حرفهای نخستین گفت: «هر چند هنوز تحرکی دیده نشده است!» این جمله دوپهلو، قطعا قلدرمابی توأم با بیارادگی یا همان شیزوفرنی هژمونیک آمریکا در عرصه جهانی را لو میدهد.