نادر نامدار: مصاحبه مهدی قائدی نشان داد او در استقلال هرچه را هم یاد نگرفته باشد، فرافکنی را بخوبی یاد گرفته است. او در مصاحبه دیروزش از باشگاه، وینفرد شفر و بازیکنان بابت سوءتفاهم بهوجود آمده عذرخواهی کرد و در ادامه چند بار دیگر از واژه سوءتفاهم استفاده کرد تا این اتفاق را به شکلی جلوه دهد که انگار کار او زیاد هم اشتباه نبوده و تمام ماجرا فقط یک سوءتفاهم بوده است! قائدی کمسن و سال هنوز معنای کلمه سوءتفاهم را نمیداند. اصولا سوءتفاهم وقتی پیش میآید که از حرف یا کاری، برداشتهای مختلف و متفاوتی شود. اما کاری که او در رختکن انجام داده به هیچوجه سوءتفاهم نبود و یک سرکشی تمامعیار از جانب او بود. رد کردن دست سرمربی تیم و کوبیدن پیراهن تیم بر زمین هیچ ربطی به سوءتفاهم ندارد و جز بیاحترامی و یاغیگری چیز دیگری از آن برداشت نمیشود اما قائدی جوان در این مصاحبه بیش از هر چیزی به سوءتفاهم بودن ماجرا تاکید دارد و مدعی شده از این به بعد رفتاری انجام نخواهد داد که باعث ایجاد سوءتفاهم شود. واقعیت این است که کسی که دچار سوءتفاهم شده نه شفر است، نه رسانهها و نه هواداران! بلکه این خود مهدی قائدی است که اسیر سوءتفاهم شده است. او پس از چند ماه حضور در استقلال و انجام چند بازی نسبتا خوب در میان هواداران محبوب شده و بارها از سوی آنها تشویق شده است. همین تشویقها باعث شده این سوءتفاهم برایش ایجاد شود که بازیکن بزرگی است! او هنوز نمیداند بازیکنانی بزرگتر از او، به دلیل همین سوءتفاهمهایی که برایشان ایجاد شد، خیلی زود به بیراهه رفتند و هنوز هم موفق به برگشتن به مسیر درست نشدهاند. قائدی نخستین نفری نیست که خیلی زود دچار توهم بزرگی و ستارگی میشود و آخرین نفر هم نخواهد بود اما میتواند از سرنوشت آنهایی که در این فوتبال میتوانستند ستاره شوند ولی خیلی زود محو شدند عبرت بگیرد. برای عبرت گرفتن و برگشتن به مسیر صحیح نخستین قدم این است که قائدی متوجه شود و قبول کند ماجرای او سوءتفاهم نبوده و نیست. او خیلی زود باید به اشتباهش پی ببرد وگرنه به سرنوشت کسانی دچار خواهد شد که قبل از او هم لقب نیمار را گرفته بودند اما امروز در هیچ جای فوتبال ایران خبری از آنها نیست.