printlogo


کد خبر: 183013تاریخ: 1396/7/24 00:00
خداحافظی دولت با انتظارات مردم از برجام

 امیر استکی: جان گر به لب ما رسد، از غیر ننالیم/ با کس نسگالیم/ از خویش بنالیم که جان سخن اینجاست/ از ماست که‌ بر ماست
پس از سخنان جمعه‌شب ترامپ پرسشی که بسیار مطرح می‌شود این است که در شرایط کنونی «چه باید کرد؟». به نظر نگارنده باید در وهله اول با انتظارات‌مان از برجام خداحافظی کنیم.
و اما بعد، به کار بردن عنوان رژیم دیکتاتوری برای توصیف نظام سیاسی ایران توسط ترامپ، سرنخی است از عدم به رسمیت شناختن جمهوری اسلامی به عنوان یک حاکمیت مشروع توسط دونالد ترامپ و این همانگونه که بعضی تحلیلگران اشاره کرده‌اند، بوی محتمل بودن جنگ را به مشام می‌رساند، لذا جمهوری اسلامی ایران باید در تمام سناریوهایی که برای ادامه روند کنونی طراحی می‌کند، به عوامل بازدارنده موشکی کشور به عنوان خط قرمزهای حیاتی و فوق‌العاده اساسی نگاه کند. مذاکره بر سر برنامه موشکی به معنای پا نهادن در کانالی است که گام آخر آن  در ادبیات آمریکایی‌ها تغییر رژیم در ایران خواهد بود. به روشنی باید از افتادن به این وادی پرهیز کرد و راه‌های دیگر را آزمود. در این زمینه این برای ما اساسی است که بدانیم فردای برجام از چه ناحیه‌ای ضربه خورده‌ایم؟
به وضوح بیشترین ضربه و بزرگ‌ترین ناکامی‌ها برای ما در زمینه مالی و دسترسی ما به چرخه دلار بوده است. تحریم‌های جدیدالتصویب موسوم به کاتسا- همانی که رسانه‌ها «مادر تحریم‌ها» توصیفش کردند و رئیس‌جمهور هم چندی پیش بدان اشاره کرد- که از دهم آبان‌ماه اجرایی می‌شود و مابقی ساختارهای تحریمی به جا مانده از پیش، همه و همه دسترسی ما به منابع دلاری و چرخه دلار را هدف قرار داده‌اند و بر همین اساس است که ریسک همکاری مالی با ایران برای شرکت‌ها و بانک‌های خارجی به موجب وجود لیست بلندبالایی از نهادها، شرکت‌ها و اشخاص در اس‌دی‌ان لیست، بسیار بالاست. مهم‌ترین راهکار برای ایران اکنون خروج از سازوکارهایی است که در اشراف کامل ایالات متحده قرار دارند. هر تراکنش کوچک مالی بر مبنای دلار برای ایالات متحده براحتی قابل رهگیری خواهد بود. ما باید بر اساس وزن تجارت خارجی و مشتریان اصلی نفت کشور به انعقاد پیمان‌های دوجانبه پولی اقدام کنیم. اگر چه این کار باید زودتر از این انجام می‌شد و خوش‌بینی مفرط دولتمردان ما به برجام مانع در نظر گرفتن ریسک افزایش فشارهای آمریکا نمی‌شد اما کماکان به اذعان کارشناسان مالی این امکان برای ما فراهم است و از امروز به بعد هیچ تاخیری در انجام آن برای دست‌اندرکاران کشور توجیه‌پذیر نخواهد بود.
واکنش‌ها، بیانیه‌ها و اظهارنظرهای مقامات کشورهای اروپایی پس از سخنان جمعه شب ترامپ، دولتمردان و حامیان آنها را به این اشتباه انداخته است که می‌شود برجام را بدون آمریکا به پیش برد. سوال اینجاست: در عالم واقع کدامیک از محدودیت‌ها و تحریم‌هایی که بر ایران اعمال شد و می‌شود به واسطه نقش و قدرت اروپا موضوعیت عینی و عملی یافته است؟ احاطه همه‌جانبه ما به واسطه تحریم‌های پیشین از سر ویژگی‌های نظام مالی بین‌المللی و تسلط کامل صاحبان ارز اصلی جهان یعنی دلار بر آن بود که میسر شده بود. ما باید از رویای خام ادامه برجام بدون آمریکا و با همراهی اروپا دست بشوییم. به اذعان کارشناسان مالی، آمریکا هیچ نیازی به همراهی اروپاییان یا هیچ کشور دیگری برای اعمال فشارهای مالی خود بر ما نخواهد داشت. مجوز دسترسی به سیستم مالی آمریکا (دلار) که تقریبا همه تجارت جهانی را در برمی‌گیرد در اختیار ایالات متحده است. ساز‌وکار تحریم مالی ایران نیز به این نحو است که آنها برای بانک‌هایی که با مصادیق موجود در اس‌دی‌ان لیست معامله می‌کنند، جریمه عدم دسترسی به سیستم مالی آمریکا را وضع می‌کنند و طبیعتا هیچ بانک و موسسه و شرکتی حاضر نیست اینچنین ریسک بالایی را بپذیرد غیر از آنکه ایران جریمه‌های سنگین وضع شده توسط وزارت خزانه‌داری آمریکا را به نحوی در قراردادها بگنجاند و این به آن معناست که همه ریسک را بر عهده بگیرد؛ به طور مثال اتفاقی که در وام یک میلیارد یورویی چند ماه قبل وزارت نفت روی داده و تضمین‌های نقدتر از اصلی که به واسطه پول‌های دپو شده نفت در اروپا به شرکت وام‌دهنده اعطا شده است. بر همین اساس نباید اجازه بدهیم اروپاییان بویژه فرانسه برای کاری که نمی‌توانند برای ما بکنند، امتیازات زیادی از ما بگیرند. شاید بهترین تصویر را از آنچه کشورهای اروپایی در این شرایط با ایران خواهند کرد خود دونالد ترامپ ترسیم کرده باشد. به گزارش دیلی‌میل: ترامپ به «دوستانش» امانوئل مکرون [رئیس‌جمهور فرانسه] و ترزا می ‌[نخست‌وزیر بریتانیا] گفت: هر چه می‌توانید از ایران پول بگیرید و «نگران تحریم‌های آمریکا نباشید».
ترامپ: «امانوئل [مکرون] به من تلفن کرد. گفتم:‌ ببین امانوئل، آنها [ایران] بابت رنو پول زیادی داده‌اند. پول‌شان را بگیر و لذت ببر».
عمده مراودات تجاری و اقتصادی ایران با چین، هند و ترکیه است. فشارهای ایالات متحده در روزهای پس از برجام برای سخت‌تر کردن کار دولت ایران هم به نحو مشهودی روی این سه کشور بوده است که بعضی  نمودهای آن مشکلات پیش آمده بر سر انتقال ارز پتروشیمی‌ها از چین و همچنین داستان هالک‌بانک ترکیه و همچنین کاهش خرید نفت هند از ایران-البته به بهانه میدان فراز B- است. راهکار ما در راه تاب آوردن در برابر این فشارها باید مبتنی بر صبر و مماشات باشد. غلتیدن به مسیر تکمیل مذاکرات و باز کردن باب گفت‌وگوهای جدید همانگونه که در ابتدا اشاره کردیم، قدم به قدم پا نهادن در مسیری بی‌بازگشت خواهد بود و این کار جز مستهلک کردن عوامل قدرت و اقتدار کشور در پای بهانه‌های ایالات متحده آمریکا نخواهد بود. رهبر معظم انقلاب هم بارها تاکید کرده‌اند یکی از روش‌های مرسوم آمریکایی‌ها این است که حرف آخر را اول نمی‌زنند و پس از هر بار برطرف کردن یکی از بهانه‌های آنها بهانه جدیدی را پیش می‌کشند. مساله‌ای که به عینه در این روزها شاهد آن هستیم و یکی از دلایل بدبینی رهبر انقلاب به ماحصل مذاکرات هسته‌ای نیز همین بوده است. در داخل کشور نیز ما پس از برجام شاهد زمزمه‌هایی از ضرورت انعقاد برجام‌های 2، 3 و ... بودیم. خاصه باید پیوستن بی‌کم و کاست کشور به FATF را نیز در همین راستا تفسیر کرد. پیوستنی که نه تنها حسنی برای کشور ما تاکنون نداشته است، بلکه یکی از دلایل مشکلات ارزی با چین در داستان ارز پتروشیمی‌ها نیز بوده است.
راه‌های پیش روی ما اگر چه محدود ولی قابل پیمودن است. آنچه در این میان بسیار پراهمیت است، جلوگیری از ایجاد شکاف‌های قابل سرمایه‌گذاری توسط دشمنان و تلاش برای جلوگیری از تنش‌های اقتصادی خاصه در زمینه نرخ ارز خواهد بود. پایان امیدواری‌های برون‌نگرانه دولتمردان یکی از مهم‌ترین پیش‌شرط‌های هر راه‌حلی خواهد بود. راه پیش روی ما نه از مسیر اروپا و نه از مسیر بازگشایی باب مذاکرات جدید، بلکه از مسیر خروج از دایره احاطه اطلاعاتی آمریکا و توجه ویژه به پیمان‌های پولی دوجانبه با شرکای عمده تجاری‌مان خواهد گذشت. هدف عمده همه این راه‌ها هم گذران امور برای کم‌اثر شدن فشارها و از موضوعیت افتادن بسیاری از مسائل کنونی در آینده‌ای نه‌چندان دور خواهد بود.
 


Page Generated in 0/0101 sec