printlogo


کد خبر: 183017تاریخ: 1396/7/25 00:00
الان یا الان؟

صادق فرامرزی: طنز تلخی در ادبیات عامیانه مردم در اعتراض به مساله تورم وجود دارد که از کسی می‌پرسند قیمت فلان جنس چقدر است و جواب می‌شنود «الان یا الان؟» گویا حکایت تلخی این طنز بخشی از واقعیت واکنش‌های امروزی دولتمردان به مساله نقض برجام است و بیراه نیست اگر زمانی که از یک مسؤول مربوط در این چارچوب سوالی بپرسیم جواب او هم چنین تشابهی با مزاح مورد نظر داشته باشد و بگوید الان یا الان؟ چنانکه روزی گفته می‌شود تصویب هرگونه تحریمی خارج از موضوع هسته‌ای هم در تضاد با «روح» برجام است و ما آن را نقض صریح برجام می‌دانیم اما فردا روز زمانی که گفته وزیر خارجه آمریکا «جسم» و روح برجام را با هم نقض می‌کند جوابی از این دست شنیده می‌شود که برجام نقض نشده، چرا که با «نقض آشکار» آن فاصله داریم تا این بار فراتر از جسم و روح برجام با حوزه عمومی (آشکار) و خصوصی (پنهان) برجام نیز آشنا شویم.
اما آیا واقعا برجام نقض یا به عبارتی مشهورتر پاره شده است؟ جواب این سوال از ناحیه دولتمردان واضح است: الان یا الان؟ می‌توان صبح موضعی مبنی بر پاره شدن برجام گرفت و شب پس از یک دودوتا چهارتا پیرامون آینده سیاسی دولت و نیازمندی‌اش به برجام گفت نه برجام پاره نشده و طرفین اروپایی نیز شاهد این مساله‌اند. ولی در عالم واقع جواب این سوال چیست؟ آیا آنگونه که دولتمردان می‌گویند برجام پابرجا و استوار است و از شدت همین پابرجایی، ترامپ عصبانی شده و سخنانی ناشایست بر زبان آورده یا نه، عکس این قضیه صدق می‌کند و برجام با شدت و حدتی بی‌سابقه و فراتر از روح و روان حاکم بر آن از ناحیه جسم و جان هم نقض شده؟ پیش از پاسخگویی به این سوال شاید بهتر باشد وضعیت موجود و تعاریف متعدد از برجام را به داستان مشهور «فیل و کوران» مثنوی تمثیل کنیم که در آن هرکس در محیطی تاریک به بخشی از جسم فیل دست می‌زد و سپس تعریفش از فیل را بر اساس آن بخش از جسم فیل که لمس کرده بادبزن، تخت، عمود و... می‌دانست (از نظرگه گفتشان شد مختلف/ آن یکی دالش لقب داد این الف). در باب مساله برجام هم می‌توان با ظن و نیتی جدا از نیت مولوی در این تمثیل وضع را چنین دانست و جواب داد اگر منظور از برجام توصیفاتی از قبیل عامل مانع در برابر تجاوز نظامی به کشور و... است، خیر! چنین برجامی پاره نشده و پابرجاست (ولو اینکه عوامل این برجام نه حقوقدان که عده‌ای سرهنگ و سردار بوده‌اند) اما اگر منظور از برجام برنامه جامع اقدام مشترک امضا شده میان ایران و 6 کشور دیگر است جواب متفاوت است و باید گفت آری! جسم و روح این برجام به شکل آشکار و پنهان بارها پاره شده و از آن جز خرده‌کاغذهای نامفهوم چیز دیگری باقی نمانده است.
واقعیت آن است که برجام حقیقی اشاره به توافقی دارد که به تاریخ 23 تیر94 منعقد شد و چند دقیقه پس از آن نیز توسط ریاست محترم جمهور توصیف و تشریح شد؛ چنانکه حجت‌الاسلام روحانی نیز در آن روز چنین گفتند: «امروز به ملت شریف ایران اعلام می‌کنم طبق این توافق در روز اجرای توافق تمام تحریم‌ها، حتی تحریم‌های تسلیحاتی، موشکی و اشاعه‌ای هم به صورتی که در قطعنامه بوده لغو خواهد شد. تمام تحریم‌های مالی، بانکی، مربوط به بیمه، حمل‌ونقل، پتروشیمی، فلزات گرانبها و تحریم‌های اقتصادی به طور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق و حتی تحریم تسلیحاتی کنار گذاشته می‌شود.» آیا اگر برجام را فارغ از روایت‌های خیالی و خارج از متنی که از آن می‌شود، در این روایت رسمی که از سمت رئیس قوه مجریه ایراد شده است در نظر بگیریم، می‌توانیم فرض پاره نشدن سند برجام را عملی خلاف واقع و ساخته و پرداخته شده توسط رسانه‌ها بدانیم؟ آیا مصداق پاره کردن سند برجام باید محدود به آن شود که رئیس جمهور ایالات متحده نسخه‌ای کاغذی از آن را مقابل دوربین‌های خبرنگاران پاره کند تا بتوان در باب آن سخن به زبان آورد؟
نیاز سیاسی دولت دوازدهم به وجود عنصری ولو خیالی به نام برجام برای اثبات کارآمدی مدل‌ها و جهت‌گیری‌هایش در سطح روابط بین‌الملل نیازی قابل فهم است، چرا که آنان نیک بهتر از همه می‌دانند که تعریف مفهوم اعتدال با مصداق برجام چنان ممزوج شده که انکار آن مصداق معنای مفهوم را با مشکل مواجه می‌کند اما آیا چنین نیازی به پابرجا نگه داشتن برجام باید باعث انفعال در واکنش نسبت به بدعهدی‌های طرف مقابل و نقض‌های مکرر آن شود؟ منتقدان جدی برجام و سیاست خارجه دولت نیز که سال‌ها پیش تعبیر شدن این خواب‌های آمریکا را پیش‌بینی و حتی اثبات کرده بودند و بابت این آینده‌نگری ده‌ها صفت ناشایست را از زبان رئیس دولت شنیده بودند، قصد هیچگونه اقدامی که به تضعیف دولت جمهوری اسلامی منجر شود ندارند و همه از لزوم دفاع از کیان مملکت سخن به زبان می‌آورند تا 2 پیام را به دولت مخابره کنند؛ پیام اول لزوم ترجیح دادن منافع ملی بر منافع و سلایق جناحی است و پیام دوم نیز توقف نگاه غلط به معادلات جهانی قدرت. پیام اول که بیم آن از جهت انفعال در واکنش و حتی ماله‌کشی بر نقض‌های مکرر برجام می‌رود هشداری برای ممانعت از خطرناک‌تر شدن وضعیت فعلی از سوی دولت‌های غربی است و پیام دوم هشدار به ادامه راه کدخداپنداری در معادلات جهانی است، راهی که این بار با شیفت کردن از آمریکا به روی کشورهای اروپایی طی می‌شود تا برای چاره‌جویی از پلیس بد به جانب پلیس خوب پناه ببرد.
منافع ملی حکم می‌کند که دولتمردان راه ایجاد وحدت را از طریقی صحیح طی کنند تا به جای علم کردن پرچم وحدت برای فرار از پاسخگویی با شهامت بگویند که برجام «الان و الان» نقض شده است، پس برای استیفای حقوق خود باید همه با هم تلاشی کافی و همدلانه کنیم!


Page Generated in 0/0066 sec