میکائیل دیانی: مطالعات زیستشناختی نشان دادهاند «اگر قورباغهای را در ظرفی پر از آب جوش بیندازیم بیدرنگ بیرون میپرد اما اگر همان قورباغه را در ظرفی بیندازیم و آن ظرف را با آب محیط زندگیاش پر کنیم و بعد آب را آرامآرام گرم کنیم، قورباغه سر جایش میماند و هیچ واکنشی نسبت به افزایش تدریجی حرارت (تغییر محیط) نشان نمیدهد. تا اینکه آب به جوش میآید و قورباغه میمیرد».
جامعهشناسان اما از این مثال برای تحلیل جامعهای استفاده میکنند که بر اثر وقایع مختلف دچار سری و بیحسی شده و آنچه را بر سرش میآید درک نمیکند و طبیعتا نسبت به آن بیتفاوت است. این بیتفاوتی گاه بسیار خطرناک میشود، همانند اتفاقی که برای قورباغه میافتد. گاهی ما هم مثل قورباغهای آبپز میشویم. متوجه تغییرات نیستیم. فکر میکنیم که همه چیز روبهراه است یا شرایط نامطلوبی که در آنیم گذراست. همانطور آرام و بیتفاوت، در آبی که مدام گرمتر میشود باقی میمانیم و به سوی مرگ پیش میرویم!
اما غرض از آوردن این دو پاراگراف برای بیان شرایطی بود که اتفاقا هماینک در آن به سر میبریم و متوجه تغییرات وحشتناک پیرامونیمان نیستیم و آن ناشی از شرایط و اخباری است که بدان عادت کردهایم.
پیش از توافق هستهای و برجام همه تلاش دولت آن بود که مردم را برای قبول برجام مایل کند و این تلاشها تنها در جهت بهبود وضعیت اقتصادی و با شعار «لغو همه تحریمها» از سوی رئیسجمهور، وزیر امور خارجه و همه کابینه بیان میشد و طبیعتا مردمی که زیر فشار اقتصادی بودند میپذیرفتند که از زیر این فشار خارج شوند، البته یک تفاوت در پیشفرض بین مردم و دولت بود؛ مردم به هر قیمتی توافق را نمیخواستند اما دولت میخواست به هر قیمتی توافق کند!
پس از برجام اما مردم طبق وعده دولت منتظر رفع تحریمها بودند اما به جای شنیدن خبر خوشی از رفع تحریمها روزانه با انتشار اخباری پیرامون تحریمهای جدید مواجه میشدند.
محدودیت صدور روادید برای مسافران ایران، تمدید 10 ساله قانون آیسا، وضع تحریمهای جدید علیه شرکتها و افراد مرتبط با ایران، مصادره داراییهای ایران در دادگاه لوکزامبورگ، تحریمهای آمریکا علیه 11 شرکت و فرد مرتبط با ایران و تحریم علیه افراد و شرکتهای مرتبط با ایران، سوریه و کرهشمالی و... باعث شد هم مردم تصورشان از واقعیت برجام تغییر کند و هم به روند تحریمها عادت کنند و شنیدن خبری مبنی بر تحریمی جدید دیگر برای آنها حساسیتزا نباشد. این دقیقا همان نقطه خطری است که امروز به آن بیتوجهیم! اگرچه همه تحریمهایی که تاکنون چه پیش از برجام و چه پس از آن علیه ملت ایران صورت گرفته ظالمانه بوده و اگرچه دولت جناب روحانی در عمل به وعدههایش ناموفق و ناکارآمد بوده است و ایدهاش برای اداره کشور با شکست مواجه شده اما باید با نگاهی دقیقتر به تحریمهای جدید نگریسته شود و بیتوجه و سرسری از کنار آن نگذریم.
آنچه این روزها بهعنوان «مادر تحریمها» یا همان «سیاهچاله تحریم» مطرح میشود و باعث شده همه کارشناسان و نخبگان را به تحرک وا دارد، چند تفاوت عمده با دیگر تحریمهای آمریکاییها دارد.
بر اساس این طرح افراد و نهادهایی که متهم به نقض حقوق بشر[از نظر غرب]، نقض فروش سلاحهای سنگین به ایران، دست داشتن در بر هم زدن ثبات منطقه [به ادعای آمریکا] و توسعه برنامه موشکی جمهوری اسلامی هستند، در فهرست تحریمهای جدید ایالات متحده قرار خواهند گرفت.
علاوه بر این آنچه در این تحریم تحت عنوان تحریم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تعبیه شده است بهگونهای است که نه یک فرد، شرکت یا نهاد خاص بلکه همه سپاه پاسداران در مرحله نخست، همه نهادهای مرتبط با سپاه پاسداران در مرحله دوم و همه نهادهای مرتبط با نهادهای مرتبط با سپاه در مرحله سوم را در SDN List میبرد و این توالی بدون نقطه پایان ادامه مییابد.
تحریمی که علیه ایران اعمال میشود، یک سیاهچاله تحریم است، یعنی حوزههای مختلف مناسبات اقتصادی ایران با جهان بیرون را میتواند به داخل یک سیاهچاله بکشاند و از این حیث یک تحریم ویژه و گسترده است.
نوع و بندهای تحریمی که علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعمال شده است، بسیاری از تحریمهای دیگر را خود به خود ایجاد خواهد کرد، مثلاً اگر قرار باشد بانکهای داخلی و بیرونی با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تعاملات بانکی داشته باشند، خود به خود آنها نیز مورد تحریم واقع میشوند، به همین جهت گفتهاند این تحریم از نوع سیاهچاله تحریمی است و به واسطه آنکه از هر تعامل و کنش و واکنشی در آن یک تحریم زایش پیدا میکند به آن «مادر تحریمها» گفته میشود.
حال به این نکته توجه کنید که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یا هر نهاد ساختاری و حاکمیتی دیگری که قرار بود جای سپاه در این تحریم قرار گیرد که با همه نهادهای مالی، بانکی، عمرانی و... در داخل و خارج کشور مراوده دارد میتواند به صورت یک مرض مسری تحریم را به آن نهاد و آن نهاد به نهادی دیگر منتقل کند و هر روز تحریم جدیدی برای نهاد و ساختار جدیدی چه در داخل کشور و چه در خارج از ایران ایجاد کند و آن نهاد خود مستعد انتقال و ایجاد تحریمی دیگر در همه نهادهایی است که با آن در حال مراوده است و هر روز بر حجم شرکتها، نهادها و ساختارهای تحریمی در SDN List افزوده میشود و این سیاهچاله روز به روز بزرگتر میشود.
این مسیر کمکم و با توجه به عزم آمریکا بر افزایش فشارها ایران را تبدیل به یک بیمار جزامی اقتصادی میکند که همه دنیا از آن فراری هستند و راهبرد تعامل دولتهای یازدهم و دوازدهم ما را به انزوای مطلق اقتصادی خواهد کشاند، لذا بیخیالی و سادهگیری «مادر تحریمها» یا «سیاهچاله تحریم» کشور را عاقبت به مادر مذاکرهها (معامله بر سر اصل جمهوری اسلامی) دچار میکند.