دکتر رضا سراج:آینده برجام چه میشود؟! این سوال مهمی است که برای یافتن پاسخ آن باید رفتارهای 3 طرف دخیل در آن را مورد بررسی و تحلیل قرار داد.
به نظر میرسد 3 طرف آمریکایی، اروپایی و ایرانی در موضوع آینده برجام به توافق نوشته/ نانوشته زیر رسیدهاند.
- حفظ پوسته برجام
- زمینهسازی برای آغاز مذاکره مجدد
- افزودن مسائل غیرهستهای به برجام
- داده- ستانده مجدد و بازی برد- برد
در این ارتباط سناریوی طرف آمریکایی برای رسیدن به فرآیند یادشده، تقریبا آشکار شده است. با استناد به راهبرد جدید و مواضع مقامات ایالات متحده، سناریوی آمریکاییها برای آینده برجام را میتوان اینچنین روایت کرد: بردن برجام به لبه پرتگاه مرگ، اعلام نقض برجام و عدم پایبندی ایران به آن، بازگشتپذیر کردن تحریمهای گذشته و اعمال تحریمهای جدید علیه ایران، تغییر نگرش جامعه با جنگ ادراکی درباره چرایی تشدید تحریمها و معتبر شدن تهدیدات علیه ایران، ایجاد شکاف ملی در ایران، تلاش برای بروز نارضایتیهای عمومی جهت تجدید نظر در محاسبات طرف ایرانی، عدم خروج آمریکا از برجام منوط به پذیرش طرفهای اروپایی و ایرانی به مذاکره مجدد درباره برجام، وادار کردن طرف اروپایی به ایفای نقش پلیس خوب و میانجیگری جهت افزوده شدن مسائل غیرهستهای به برجام، ستاندههای نقد و راهبردی از ایران در برابر دادههای نسیه، مشروط کردن انجام تعهدات آمریکا در کاهش یا رفع تحریمها به پایبندی ایران به مفاد برجام جدید و گستردهسازی دامنه شاخصها برای اثبات پایبندی ایران به برجام، اجزای سناریوی احتمالی آمریکا خواهد بود. با این شرایط در سناریوی آمریکا هیچ خط قرمزی برای ایران به رسمیت شناخته نمیشود و آنها امیدوارند ایران بر اثر فشار و تهدید از محیط بیرونی و درونی، به سمت پذیرش سناریوی آمریکاییها کانالیزه شود.
با پیشبینی سناریوی آمریکا، کشف سناریوی طرفهای اروپایی خیلی کار مشکلی نیست. اروپاییها مجری بازی طراحی شده آمریکا هستند؛ از این رو میتوان سناریوی آنان را اینگونه روایت کرد: ایفای نقش پلیس خوب برای امیدوار نگه داشتن ایران به روند آینده برجام و ممانعت از اقدام متقابل، نشان دادن در باغهای سبز اروپایی برای اقناعسازی ایران به پذیرش مذاکره مجدد درباره برجام، ایجاد برخی گشایشهای موقت برای وادار کردن ایران به شروع مذاکره درباره مسائل غیرهستهای و کمک به شرطیسازی مجدد جامعه ایران به بازی داده- ستانده ( برد-برد) اجزای سناریوی اروپایی است. با این اوصاف طرفهای اروپایی نقش مهمی در موفقیت سناریوی آمریکا دارند. آنان با اجبار آمریکا و درخواست طرفهای ایرانی، بازی زودهنگام خود را آغاز کردهاند.
در ضلع سوم طرفهای برجام، طرف ایرانی قرار دارد. معتقدان به تعامل با کدخدا که دست خود را خالیتر از همیشه میبینند، برای فرار از پاسخگویی درباره چرایی اعتماد به آمریکا و اجرای یکطرفه تعهدات ایران در برجام، دست به اقدامات ایذایی و فریبنده زدند. اتخاذ این تاکتیک که با مواضع به ظاهر رو به جلو و آوانگارد توأم بود، ترسیم و روایت سناریوی طرف ایرانی را تا حدی دشوار میکند اما با این همه، سناریوی کدخداپذیران را نیز میتوان چنین روایت کرد: پیشدستی در اتخاذ مواضع آوانگارد در مقابل ترامپ برای مدیریت مطالبات مردم و تخدیر منتقدان و نیروهای انقلابی، معتبرسازی اروپاییها در افکار عمومی برای آینده روند برجام، خرید زمان برای اثربخشی تحریمها و تغییر نگرش مردم، به دست آوردن زمان برای مقصرسازی درباره چرایی تشدید تحریمها و ایجاد لبه پرتگاه جنگ، به انتظار نشستن بروز نارضایتی عمومی از شرایط اقتصادی با رسیدن جامعه به آستانه تحمل و ظهور اعتراضات اجتماعی و فراهم شدن امکان تغییر محاسبات و تجدیدنظر در خطوط قرمز با رساندن نظام به موضع اضطرار و شرطیسازی مجدد جامعه با تمسک به بازمذاکره با طرفهای آمریکایی- اروپایی برای حل مشکلات، سناریوی جریان غربگرای داخلی را شکل میدهد. با این تفاسیر در سناریوی کدخداپذیران، مدیریت زمان در یک بازه حدودا 4 تا 6 ماهه نقطه کانونی برای رسیدن به موفقیت است. خرید زمان در این بازه امکان همافزایی همه طرفها در برجام را فراهم میکند.
حال در این شرایط، چه باید کرد؟ پاسخ روشن است؛ باید به استراتژی دشمنان حمله کرد. حسن پیشبینی آینده از طریق احصای سناریوهای طرفهای مقابل این است که از غافلگیری و شکست اطلاعاتی جلوگیری کرده و اتخاذ راهبرد مناسب و تمهیدات لازم را فراهم میکند. به نظر میرسد در این شرایط از دست ندادن زمان عنصری کلیدی است و باید هر چه سریعتر راهبرد تهاجمی را در دستور کار قرار داد. این راهبرد میتواند حفظ برجام، منوط به عدم اجرای تحریمهای جدید و انجام تمام تعهدات و تکالیف آمریکا و اروپا در برجام باشد.