دکتر سیدمحمدرضا مرندی*: از 5-4 سال پیش و انجام مذاکراتی که ابتدا تنها میان هیاتهای ایرانی با اروپایی مطرح بود و بعدها کمکم آمریکا هم وارد مذاکرهها شد، یک تلقی میان برخی مسؤولان سیاست خارجی وجود داشت و آن این بود که مذاکرات نتایج خوبی در بر دارد و شاید بتوان به صراحت عنوان کرد این خوشبینی بود که نتایج ورود ما به این مذاکرات، برداشتن تحریمها خواهد شد.
اکنون بیش از 2 سال از برجام و امضای آن گذشته ولی تحریمها عملا برداشته نشد و سوئیفت هم باز نشد، از بیش از 130 میلیارد دلار پولهای بلوکه ایران تاکنون کمتر از 7یا 8 میلیارد دلارش برگشته است و حدود همان 130 میلیارد دلار هنوز در دست کشورهای اروپایی و آمریکا، هند و چین و عمان باقی مانده است و میتوان گفت نتیجه چندانی در بر نداشت و تنها روی صدور نفت کشور تاثیر داشته و آن را بالا برد. در صدور نفت هم باز هم مشکل وجود دارد و آن این است که نمیتوانیم پول این صادرات را به داخل کشور بیاوریم.
لذا باید اذعان داشت در این دو سال بعد از امضای برجام نه تنها تحریمهای گذشته که به خاطرش وارد مذاکره با آمریکا شدیم برداشته نشد! بلکه مدام به بهانههای مختلف تحریمهای جدید هم حتی توسط خود دولت اوباما به تحریمهای قبلی اضافه شد.
سال2011 اوباما عنوان کرد «ما تحریمهای فلجکنندهای را به ایران تحمیل میکنیم» که کردند، به گونهای که دولت آمریکا اعلام کرد «در طول تاریخ سابقه نداشته کشوری این حجم از تحریم بشود». شدیدترین تحریمها بر ما اعمال شد و تصور این بود که این تحریمها سبب محدودیتهای جمهوری اسلامی ایران بویژه در حوزه سیاستهای منطقهای شود اما نتیجه این تحریمها این شد که ما در عراق و سوریه موفقیتهای بزرگی را به دست آوردیم و متحدان خود را در آستانه موفقیت کامل قرار دادیم و داعش در هر دو کشور در حال سرکوب کامل است.
اکنون اما بحث «مادر تحریمها» مطرح است. تحریمهایی که برخی کارشناسان از آن با این عنوان نام میبرند، تحریمهای جدیدی که در حوزه سلاحهای متعارف، سپاه، نیروی قدس، حقوق بشر و موشکی است و شدیدترین بخش آن مربوط به تحریمهای سپاه است.
با این حال به نظر میرسد این تحریمها تنها بهانهای است برای ضربه وارد کردن به ساختارها و سازمانهای اقتصادی ایران. در طرحی که برای این تحریمهای جدید از سوی آمریکا مطرح شده، لیست افراد و نهادهای مورد تحریم افزایش خواهد داشت. بعد از برجام به دلیل آنکه حدود 200 فرد و نهاد ایرانی در لیست تحریمی SDN قرار داشتند هیچکدام از بانکهای بزرگ بینالمللی حاضر به برقراری روابط بانکی با ایران نشدند، چرا که میترسیدند مقررات تحریمی آمریکا را نقض کنند و در نتیجه با تنبیه شدید مالی آمریکا روبهرو شوند. حال این طرح جدید با شدت بیشتری تحریمها را دنبال میکند و روی افراد و نهادهای مورد تحریم در SDN تاکید دارد، لذا امکان بستن پیمان دوجانبه برای افزایش روابط مالی و بانکی را با کشورهای اروپایی کمتر و در مواردی بعید میکند.
از طرفی این طرح مبادلات ریالی داخلی کشور را هم تحتالشعاع قرار خواهد داد، چنانکه مبادلات داخلی بین افراد ایرانی و اعضای تحریم شده در لیست SDN مشمول قواعد تحریمی خواهد شد و تراکنش هر ایرانی با هر عضو این لیست، او را در خطر قرار گرفتن در این لیست قرار خواهد داد.
تحریمی برای جلوگیری از پیشرفتهای فرامنطقهای ایران
آنچه مسلم است بیشتر تحریمها و بعد تحریمهای جدید معروف به مادر تحریمها هم برای این است که ما دست از سیاستهای خود برداریم یا به عبارتی برای این است که بتواند جلوی پیشرفتهای ما را در منطقه در خصوص تامین منافع فرامنطقهایمان بگیرد.
چنانکه میبینیم آقای ترامپ هم خیلی تلاش کرد و تصور میشد رئیسجمهور آمریکا برجام را کنار بگذارد! اما باید گفت اصل این تلاشها و عنوان شدن تحریمهای جدید طبق اذعان خود آمریکاییها این بود که نگذارند ایران در منطقه پیشرفت داشته باشد و جلوی پیشرویهای حوزه سیاست خارجی و اقتدار ایران را بگیرند. با این حال میبینیم که ایران دارد مسیر خود را ادامه میدهد و پیشرفتهای موشکی و نظامی جمهوری اسلامی هم همچنان مسیر خود را طی میکند.
اما در توضیح تحریمهای جدید که برخی کارشناسان آن را با عنوان مادر تحریمها تحلیل میکنند باید اینچنین گفت که در واقع اینها تحریمهایی سلسلهای است؛ در دنیا دولتها طرف تجاری هم نیستند، بلکه این شرکتها هستند که وارد روابط تجاری میشوند و شرکتها هم فارغ از اینکه تعلق به کدام کشور داشته باشند بالاخره منافع خود را لحاظ میکنند، چرا که شرکتهای خصوصی هستند. در طرح جدید تحریمها اینچنین مطرح است که هر شرکتی که با ایران وارد معامله شود تحریم و جریمه شود، لذا به دنبال این است که ایران کاملا دستش بسته شده و نتواند وارد تعاملات تجاری شود!
خودتحریمیهای داخلی
با این حال مردم ما آنقدر تحریم دیدهاند که دیگر تحریم شدن برایشان عادی شده است اما باید گفت شکل تحریمهای جدید که از آن به مادر تحریمها یا سیاهچاله تعبیر میشود، بسیار متفاوت بوده و به دنبال بازدارندگی هر چه تمامتر ما از سیاستهای منطقهایمان است. تحریمهایی که جو داخلی را هم متاثر کرده و در برخی موارد سبب خودتحریمیهای داخلی نیز خواهد شد. در هر صورت این تحریمهای جدید یا مادر تحریمها تا محقق نشود نمیتوان آثار و بزرگی و عمق فاجعه را درک کرد، با این حال بزرگی این سیاهچاله را اینچنین میتوان تبیین کرد که معامله یک شرکت داخلی با مواردی که تحت عنوان لیست SDN در تحریمهای جدید آمریکا آمده است سبب تحریمهای جدید و جدیدتر خواهد شد یا به عبارتی با این شیوه هر تحریمی زاینده تحریم جدید خواهد بود، به نحوی که وقتی یک شرکت وارد تعامل با یکی از موارد نام برده شده در لیست SDN شود خود تحریم میشود و شرکت دیگری که با این تحریمشده جدید هم وارد معامله شود باز تحریم میشود و این روند ادامه خواهد داشت.
اگر قرار باشد این روش یعنی عدم اقدام موثر بازدارنده همچنان از سوی ایران ادامه داشته باشد، مدام تحریمهای جدید اضافه شده و از سوی آمریکاییها سختتر خواهد شد. جمهوری اسلامی ایران بالاخره باید دست به یک اقدام متقابل بزند. این در حالی است که مسؤولان دیپلماسی کشور میگویند حتی اگر آمریکا از برجام خارج شود ما خارج نمیشویم. خب! وقتی آمریکاییها ببینند هر کاری میکنند ما دست به اقدامی نمیزنیم و بازدارندگی برای آنها ایجاد نخواهد شد، به روند خود ادامه میدهند، لذا ما باید دست به بازدارندگی بزنیم.
لزوم ورود ایران به اقدام متقابل
بازدارندگی هم در این حوزه این است که مسؤولان جمهوری اسلامی ایران و کمیسیون نظارت بر برجام تصمیم بگیرند اقدامی متقابل و مرحله به مرحله انجام دهند. این بدان معنا نیست که ما فورا از برجام خارج شویم ـ هرچند از برجام هم چیزی باقی نمانده است! ـ ولی از این جهت که آثار و تبعات سیاسی و حقوقی در پی دارد اگر کاری نکنیم تحریمها روز به روز بدتر خواهد شد.
صراحتا میتوان عنوان کرد تحریمها از زمان شروع برجام بدتر شده و هر روز تحریمهای جدیدی اضافه شده تا جایی که ایرانیها برای سفر به ایالات متحده آمریکا با مشکل مواجه میشوند و هر تاجر یا ایرانیای از آمریکا که به ایران سفر کند، دیگر به آمریکا راهش نمیدهند و این در حالی است که هیاتهای تجاری و علمی که بخواهند وارد تعامل با ایران شوند باید به ایران سفر کنند و این با اصل برجام مغایر است.
در نتیجه هر چه ما کوتاه بیاییم و به روی خودمان نیاوریم، بازدارندگی ایجاد نخواهد کرد، لذا باید از جایی شروع کنیم و آن شروع هم نیازی نیست که صفر تا صدی باشد که بگوییم «همه آن را میپذیرم یا هیچ!» بلکه ما باید مرحله به مرحله در مقابل اقدامات آمریکا اقدام متقابل انجام دهیم. در نهایت هم اگر به این نتیجه رسیدیم که از برجام خارج شویم هم افکار عمومی در دنیا و هم راهکارهای حقوقی آن این شرایط را برای ما ایجاد کند و ما بتوانیم این مسیر را دنبال کنیم. اما این نکته حائز اهمیت است که ایران امروز با ایران سال 57 به لحاظ استحکام داخلی بسیار متفاوت است؛ زمانی که غرب در سال 57 ایران را تحریم کرد، ما حتی در اولیات زندگیمان ماندیم. کوپنی شدن اقلام مختلف نتیجه همین تحریمها بود. اکنون ما از آن مراحل عبور کردهایم و بر اساس اعلام بانک جهانی هفدهمین قدرت اقتصادی جهان و حتی یک رده از ترکیه هم جلوتر هستیم، لذا جمهوری اسلامی ایران دیگر آن کشور 30 سال پیش نیست که نتواند از پس خود بربیاید. هر چند این تحریمها اثرگذار خواهد بود، همانطور که در این 4-3 ساله هم اثر داشته ولی اینطور نبوده که ما دچار قحطی شده یا زمینگیر شویم، لذا من فکر نمیکنم تحریمهایی که از آن به سیاهچاله تعبیر میکنند هم تاثیر خیلی تکاندهندهای بر اقتصاد و تجارت ما داشته باشد، اگرچه باید گفت «مرگ یک بار و شیون یک بار»! اگر ما در مسائل منطقهای هم میخواستیم براساس رویکرد و سیاست غربیها پیش برویم که اکنون داعش در عراق و سوریه جولان میداد؛ چنانکه در افغانستان ما همان رویکرد همکاری با ناتو را در پیش گرفتیم و میبینیم که افغانستان امروز هنوز هم درگیر بحران است اما در عراق و سوریه مسیر خود را دنبال کردیم و سریع هم به نتیجه رسیدیم. در مسائل سیاست خارجی و اقتصادی هم اگر ما سیاست مستقلی در پیش گرفته و چشم امید به اروپا و آمریکا نداشته باشیم؛ چنانکه زمینه آن هماکنون وجود دارد و تعاملات جدیدی با کشورهای همسو با خودمان مانند روسیه داشته باشیم، موفق خواهیم شد.
* دکترای علوم سیاسی و استاد دانشگاه شهید بهشتی