سمیرا کریمشاهی: 2 سال ابتدایی دولت یازدهم بحث مذاکره و تعامل با دنیا به محوریت آمریکا داغ بود. تیم مذاکرهکننده هستهای ایران روزهای پرکاری برای رسیدن به توافق داشت. در روزهایی که گوشزد میشد کلید حل مشکلات کشور در وین و نیویورک نیست اما جستوجو برای یافتن راهحل رفع تمام مشکلاتمان، به مذاکره برای رفع تحریمها ختم شد. در این بین دیدارهای مکرر با مقامات آمریکایی و بعضا مذاکره در حال پیادهروی وزرایخارجه 2 کشور واکنشهای متفاوتی را در داخل کشور به دنبال داشت؛ عدهای سرمست از این نمایش، اکثریتی نگران و گروهی در سکوت!
اما دولت و در رأس آن رئیسجمهور سعی داشتند مذاکره حتی با کسی را که سالهاست با عنوان دشمن از آن یاد میشود امری معقولانه و موجه جلوه دهند و چه راهی بهتر از اینکه برای جا انداختن این موضوع از عقاید مردم استفاده شود.
سال ۹۳ دکتر روحانی در جمع مردم زنجان حادثه کربلا را مصداقی برای مذاکره با دشمنان دانست و گفت: «درس کربلا، درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین است. در شب تاسوعایی که شما مردم زنجان بزرگترین مراسم گرامیداشت را برای آن برگزار میکنید به طوری که مایه افتخار و غرور همه ایرانیان است، امام حسین(ع) خیمهای برپا کرد و عمر سعد را به مذاکره دعوت کرد».
روحانی سعی داشت با قرار دادن واژه مذاکره در کنار یک شخصیت مهم دینی که مردم حساسیت فراوانی نسبت به آن حضرت دارند، اقدامات دولت را الگوگیری و پیروی از امامان قلمداد کند تا ردای مشروعیتبخشی به تن مذاکرات و گفتوگو با آمریکا برود.
اما این سخنان واکنشهای مختلفی را به دنبال داشت که مهمترین آن حدودا یکسال بعد، مهرماه سال ۹۴ از سوی رهبری بیان شد؛ ایشان نسبت دادن مذاکره با دشمنان به ائمه(ع) را نشان از سهلاندیشی و نرسیدن به عمق مساله دانستند: «مذاکره امروزی یعنی معامله، یعنی یک چیزی بده، یک چیزی بگیر. امیرالمؤمنین با زبیر معامله میکرد که یک چیزی بده، یک چیزی بگیر؟ امام حسین با ابنسعد معامله میکرد که یک چیزی بده یا یک چیزی بگیر؟ تاریخ را اینجور میفهمید؟ زندگی ائمه را اینجور تحلیل میکنید؟»
اما تحلیلهای تاریخی روحانی به اقدامات امامان معصوم ختم نشد، به عنوان مثال رمضان امسال، رئیسجمهور در جمع اصحاب رسانه قسم جلاله خورد که راهی جز اعتدال نیست و برای اثبات گفته خود مدعی میشود امام خمینی با اعتدال انقلاب را به پیروزی رساند.
این روزها اقدامات کاخسفید بیش از پیش ثابت کرده دشمنان قسمخورده ایران نه اعتدال و نه تعامل و گفتوگو سرشان میشود و نتیجه روی خوش نشان دادن به آنها این شد که ما را صادرکننده خشونت و ترور بنامند و اعمال تحریم، عادت آمریکاییها شود.
دولتمردان هم حرفهای 4 سال قبل کسانی را تکرار میکنند که در آن موقع گفتنش با برچسب دلواپس پاسخ داده میشد. کدخدا تبدیل به دشمن غیرقابل اعتماد شده و موشک که روزی برهم زننده روند توافق آقایان معرفی شد این روزها حاصل تلاش دولت دانسته میشود. ادبیات رئیسجمهور به استکبارستیزی نزدیک میشود و اینبار در ایام محرم به جای صحبت از مذاکره و تعامل صحبت از مقاومت، ایستادگی و شجاعت امام حسین(ع) میشود. کربلا نه درس مذاکره بلکه الگویی معرفی میشود که انقلاب اسلامی و دفاعمقدس با پیروی از آن به پیروزی رسیدند. این یعنی ایستادگی رمز پیروزی است نه مذاکره!
هفتهای که گذشت، دکتر روحانی در جلسه شورایعالی انقلاب فرهنگی درباره حادثه کربلا گفت: «قیام و حرکت امام حسین(ع) نشان داد در جامعه اسلامی ممکن است شرایطی پیش آید که برای مردم انتخابی جز تسلیم برابر دشمن یا ایستادگی و مقاومت و حتی شهادت باقی نماند».
روحانی نقش کربلا و فرهنگ عاشورا در مسیر انقلاب اسلامی و دفاعمقدس را ممتاز دانسته و ادامه میدهد: «روزها و رخدادهای مهم نهضت اسلامی با تاسوعا، عاشورا و محرم حسینی گره خورده است. چنانکه سخنرانی تاریخی امام خمینی(ره) در عصر روز عاشورا و در مدرسه فیضیه نقش برجستهای در جهش نیروهای انقلابی داشت و حادثه عظیم ۱۵خرداد ۴۲ نیز در مقطع سومین روز شهادت حضرت اباعبدالله(ع) بهوقوع پیوست».
میبینیم که دیگر خبری از درس مذاکره و سازش از کربلا نیست و اقدامات امامخمینی نه با اعتدال بلکه با ایستادگی و مقاومت که به عقیده دکتر روحانی الگوگرفته شده از قیام امام حسین(ع) است، شکل گرفته است. قبلتر از این سخنان، یعنی ۵ مهر امسال، رئیسجمهور در جلسه هیاتدولت توضیح میدهد: «عاشورا تجلی مبارزه حق برابر باطل، با آن شکوه بزرگ تاریخی بود که امام حسین(ع) را تبدیل به مظهر استقامت، ایستادگی، شهامت و شجاعت برابر قدرتهای ستمگر کرد».
باید منتظر باشیم تا ببینیم با توجه به وضعیت احتضار برجام و رابطه ایران و آمریکا، در محرمهای پیش رو، کربلا در کلاس درس دکتر روحانی مظهر چه چیزی خواهد شد!