سعید صادقلو* : روز سوم مهرماه 96، برابر با 25 سپتامبر 2017 میلادی، همهپرسی جدایی اقلیم کردستان از کشور عراق برگزار شد که نتیجه آن، رأی موافق 73/92 درصدی شرکتکنندگان به این جدایی بود. البته نتیجه این همهپرسی، از اول کار، مانند روز روشن بود و کسی گمان نمیکرد مسؤولان اقلیم، همهپرسیای را برگزار کنند که نتیجهاش خلاف میل و هدف خود آنها باشد! نتیجهای که با توجه به پیشزمینههای برگزاری این همهپرسی و هدف برگزارکنندگان آن، پر واضح بود. در واقع این همهپرسی را میشود یک نوع «دورهمی» خودسرانه، کورکورانه و افراطگرایانه نامگذاری کرد اما جالب اینجاست که تعداد معدودی از متخصصان و کارشناسان در داخل وطن اسلامیمان، به صورت سراسیمه، هیجان زده و تقریباً همنوا با رژیم اشغالگر قدس، سران ناحیه خودمختار کاتالونیا، عربستانسعودی و سران کوزوو، بسیار بر طبل نتیجه این همهپرسی کوبیدند و آن را سند تضمینی و مردمسالارانهای برای بهوقوع پیوستن این جدایی قلمداد کردند. پیشتر اشاره کردم که نتیجه این همهپرسی از قبل روشن بود و اساساً امکان نداشت نتیجه این همهپرسی خودساخته و متعصبانه قومی، «نه» به جدایی باشد. بنابراین آنطور که آن معدود کارشناسان و به اصطلاح متخصصان، بر طبل توجه به نتیجه این همهپرسی کوبیدند، محلی از اعراب نداشت. طبیعتاً با غروب خورشید، شب و تاریکی فرا میرسد و این جزئی از بدیهیات است و به وقوع پیوستن شب نکته جدیدی نیست، بنابراین پر واضح بود همه پرسیای که توسط خود سران اقلیم کردستان برگزار شود، از درون آن «قطعا»، «بلی» بیرون خواهد آمد. اما قصد دارم در ادامه به مطلبی بپردازم که از دید کارشناسان مربوط به دور ماند یا به آن کمتر توجه شد. و آن اینکه همهپرسی استقلال کردستان عراق، فارغ از اینکه چه کسی برگزارکننده آن بوده یا با چه کیفیتی برگزار شده است و... باز هم از اساس باطل است و رسمیت ندارد. اما به چه دلیل؟ توجه شما را به دلیل اصلی، فلسفی و یقینی برای رد این همهپرسی که عقیم بود، جلب میکنم. اقلیم کردستان عراق چه بخواهیم چه نخواهیم، جزئی از کشور عراق است. از منظر ژئوپلیتیک انسانگرایانه و صلحگرایانه، انسانها حق تعیین سرنوشت خود در هر فضای جغرافیایی که در آن زیست میکنند را دارا هستند. در جغرافیای سیاسی، زمانی که از کشور به مفهوم State سخن به میان میآید، حداقل با 3 رکن ملت، سرزمین و حکومت مواجه هستیم که به موازات هم، پدیدهای به نام کشور را واقعیت میبخشند و بدون هرکدام از آنها، هیچ کشوری وجود خارجی نخواهد داشت. زمانی که از زاویه انسانیتگرایانه و صلحگرایانه به ملت و حقوق طبیعی آن وارد شویم، به نقطهای خواهیم رسید کلیت فضای جغرافیای کشور باید به اختیار، رأی و نظر کلیت مردم آن سرزمین اداره شود و هرکدام از اجزای ملت، از حق تعیین سرنوشت به عنوان یک حق طبیعی و ذاتی برخوردارند. با توجه به این برداشت منطقی، در کشور عراق، هر شهروند عراقی، در هر فضای جغرافیایی که زندگی میکند، حق اظهار نظر و بیان نظر خود را دارد و این حق طبیعی او است. بنابراین اگر به عنوان مثال، بخواهد برای شهر بغداد تصمیم مهمی از طریق مراجعه به آرای عمومی (همهپرسی) گرفته شود و از طرف دیگر، نتیجه آن تصمیم، همه بخشهای کشور عراق را متاثر و درگیر موضوع کند، وظیفه این است که از همه مردم کشور عراق، این نظرخواهی انجام شود، چرا که تاثیرگذاری آن تصمیم بر همه ملت عراق، حتی آن شخصی که در حاشیه شهر کوچک امقصر - جنوبیترین شهر کشور عراق - زندگی میکند نیز وجود دارد. گذشته از این مساله، اگر تصمیمی به سرنوشت ملی و به سرنوشت یک ملت ارتباط داشته باشد، طبیعی است باید کل ملت راجع به آن نظر دهند و نه فقط مردمی که در آن منطقه ساکن هستند. با این اوصاف، همهپرسی اقلیم کردستان، در کنار سایر عواملی که دلیل و برهانی بر رسمیت نداشتن این همهپرسی بودند، یک دلیل محکم، قوی و اساسی نیز در مردود شدن خود پیدا میکند و آن اینکه اگر قرار باشد ناحیهای از یک کشور به واسطه برگزاری همهپرسی، اعلام استقلال کند، به علت اینکه این استقلال تاثیر مهمی در سرنوشت کشور و ملت عراق دارد، بنابراین جامعه مشارکتکننده در این همهپرسی، نباید تنها آن بخش از ملت باشند که در ناحیه اقلیم کردستان حضور دارند و زندگی میکنند. نتیجه میگیریم آحاد شهروندان کربلایی، نجفی، بغدادی، بصرهای و... نیز حق مشارکت و ابراز نظر در این باره را به عنوان یک حق طبیعی و ذاتی دارا هستند. بنابراین از منظر ژئوپلیتیک انسانگرایانه و صلحگرایانه، همهپرسی اقلیم کردستان عراق، یک همهپرسی مردود و عقیم بود و یکی از مهمترین دلایل آن این است که به کلیت ملت عراق، حق اظهار نظر داده نشد. یادمان باشد اقلیم کردستان فقط برای مردمانی که در آن ناحیه زندگی میکنند نبوده و نیست، بلکه تمام آحاد ملت عراق، کردستان را جزئی از کشور خود میدانند بنابراین حق اظهارنظر و حق تعیین سرنوشت برای همه آنها باید رعایت میشد. در نهایت باید بگویم با قاطعیت میتوان گفت همهپرسی برگزار شده در اساس، نه یک «همه»پرسی، بلکه حداکثر، یک «کردستان»پرسی بود.
*فعال رسانهای و دانشجوی دکترای جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک