تحول در علوم انسانی اسلامی موضوع پیچیدهای است که نیازمند صرف زمان و ایجاد زیرساختهاست اما هنوز امکانات موجود نتوانسته پاسخگوی تحول در علوم انسانی باشد. برگزاری کنگره علوم انسانی اسلامی یکی از برنامههایی است که میتواند به اشاعه گفتمان علوم انسانی اسلامی کمک کند. با توجه به برگزاری چهارمین کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی با حجتالاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی، رئیس شورای سیاستگذاری کنگره گفتوگویی داشتهایم که در ادامه آن را میخوانید.
***
به عنوان سؤال نخست، مایلیم ارزیابی جنابعالی را از مسیر تحول بنیادی در علوم انسانی بدانیم و اینکه آیا اساساً این حرکت را موفق میدانید؟
شما میدانید که تحول بنیادین در علوم انسانی، کار بسیار سخت، پیچیده و در عین حال زمانبری است و اساساً بخش اصلی این تحول در یک فرآیند صورت میگیرد. از طرف دیگر، انواع موانع طبیعی و غیرطبیعی در برابر این تحول وجود دارد که تحول را با دشواری مضاعف روبهرو خواهد کرد. با این ملاحظه، این ناشی از ناپختگی فکری است که کسی توقع داشته باشد تحول به صورت یک پروژه و در یک بازه زمانی کوتاه محقق شود، البته وقتی از فرآیند صحبت میکنیم، طبعاً منظورمان بیفایده بودن سرمایهگذاریهای هدفمند نیست. من معتقدم سرمایهگذاریها میتواند به فرآیندها از جهات گوناگون کمک کند. بنا بر آنچه عرض شد، به نظر میرسد طی 10 سال اخیر، روند تحول در علوم انسانی از چند جهت بهبود یافته است. اولاً، ما شاهد شکلگیری یک تفکر جامع و منسجم درباره تحول هستیم که سابق بر این وجود نداشت، البته این تفکر خلأها و نقصانهایی هم دارد اما هماکنون شاهد تکمیل سریع این تفکر هستیم؛ ثانیاً، گفتمان تحول در دانشگاه و حوزه آن هم با تاکید بر «علوم انسانی اسلامی» تا حد قابل توجهی شکل گرفته و امروز موضوع شکلگیری و تکامل علوم انسانی اسلامی به مطالبهای نسبتاً گسترده تبدیل شده است، هرچند باید بپذیریم همه موافقان علوم انسانی اسلامی به یک شکل به این علوم نگاه نمیکنند؛ ثالثاً، به صورت خودجوش چندین خط نظریهپردازی و نوآوری علمی در این عرصه شکل گرفته و هر روز شاهد رخنمایی برخی از این نظریات در قالب نشریات، کتب و نشستهای علمی هستیم. با این وصف، من معتقدم مسیر تحول در علوم انسانی نسبت به سابق که کسی جرأت نمیکرد از علوم انسانی اسلامی سخن بگوید، تا حد قابل توجهی هموار شده و امیدواریم طی 3-2 دهه آینده اتفاقات بزرگ و تحولآفرینی در این میدان بیفتد.
آیا امروز الگوی مشخصی برای تحول در علوم انسانی وجود دارد؟
به نظر من، امروز 2 الگوی کلان و عمده برای تحول در علوم انسانی وجود دارد: الگوی اول که در 40 سال گذشته به نامهای مختلف سلطه داشته، پالایش علوم انسانی سکولار و غربی است که به تعارضات ظاهری با عقاید و ارزشهای اسلامی میپردازد. در این الگو که نوع شدیدی از سطحیگرایی بر آن مستولی شده است، رویکرد از بالا به پایین حاکم است؛ یعنی تصور میشود که علوم انسانی را میتوان صرفاً با دستور و بخشنامه متحول کرد، این در حالی است که جنس علم و آگاهی و ماهیت آزاداندیشانه آن، اقتضای برخورد دستوری ندارد. البته حاکمیت حق دارد درباره نظام آموزش عالی اعمال حاکمیت کند، لکن تحول حقیقی و پایدار در علوم انسانی باید با غلبه طبیعی و فرآیندی علوم انسانی اسلامی توام باشد؛ و اما الگوی دوم که کنگره علوم انسانی اسلامی پرچمدار آن به شمار میرود، درصدد نوسازی علوم انسانی است و روش آن مبتنی بر گسترش و تعمیق هدفدار روند تولید علم در علوم انسانی اسلامی در بستر آزاداندیشی و نقد است. در این صورت، ما شاهد جاری و ساری شدن طبیعی و تدریجی علوم انسانی اسلامی در رگهای دانشگاهها و مراکز علمی خواهیم بود. در واقع، کنگره به دنبال حضور قوی در یک فضای آزاد رقابتی بوده و معتقد است که علوم انسانی اسلامی با ظرفیتهای منحصربهفردی که دارد در این فضای رقابتی برتری خود را اثبات خواهد کرد. توجه داشته باشید که الان فضای رقابتی وجود ندارد و حلقه روشنفکری سکولار مستبدانه اجازه ورود تفکر اسلامی به میدان علمی کشور را نمیدهد.
سرمایهگذاری در عرصه علوم انسانی از نظر جنابعالی چگونه است؟
سرمایهگذاری در این عرصه هیچ تناسبی با اهمیت آن ندارد. به بیان دیگر، هنوز فهم و درک کافی از نقش حیاتی علوم انسانی اسلامی در پیشرفت کشور وجود ندارد؛ در مواردی هم که فهم و درک هست، اراده لازم برای سرمایهگذاری وجود ندارد، البته با همه اینها، کارهای خوبی در حاشیه حوزه و دانشگاه انجام شده است. اگر میبینید در سالهای اخیر تحرک خوبی در علوم انسانی اسلامی به وجود آمده است، محصول همین سرمایهگذاریهایی است که طی 20 سال اخیر در حاشیه حوزه و دانشگاه انجام شده است.
سهم کنگره را در تحول چگونه ارزیابی میکنید؟
5 سال از عمر کنگره میگذرد، در این چند سال، ما تلاش کردیم ضمن اشاعه گفتمان علوم انسانی اسلامی و غنیسازی تفکر تحول در علوم انسانی، با بهرهگیری از داراییهای علمی موجود، نقاط حساس و پربازده را شناسایی و روی آنها سرمایهگذاری کنیم. این کار که در نوع خود هوشمندانه محسوب میشود، شکوفایی محسوسی را در جریان علوم انسانی اسلامی بهوجود آورده است. البته این را هم عرض کنم که کنگره از حمایتهای لازم برخوردار نیست و به آن کملطفی میشود و لذا ما هنوز نتوانستهایم خیلی از برنامههای مهم خودمان را اجرا کنیم.
رابطه کنگره و شورای تحول در علوم انسانی را چگونه توصیف میکنید؟
با وجود چند مرتبه اعلام آمادگی، شورای تحول در علوم انسانی حاضر به همکاری و همافزایی در این مسیر نیست لذا هیچ ارتباطی بین کنگره و شورای تحول وجود ندارد، ضمن آنکه تفکر ما در موضوع تحول با تفکر شورای تحول متفاوت است.
برنامه شما برای آینده کنگره چیست؟
همانطور که اشاره کردم، کنگره به دلیل عدم برخورداری از حمایتهای لازم، تاکنون موفق به اجرای بخش مهمی از برنامههای خود نشده است اما تلاش میکنیم کار خودمان را ادامه دهیم. برنامه اصلی ما، گسترش کتاب نظریه در تمام رشتههای علوم انسانی است. کتاب نظریه فقط یک سکوی علمی نیست بلکه یک خط تولید است که روی اجزای بههمپیوسته آن مفصل سرمایهگذاری میشود. امیدواریم بتوانیم با بهرهگیری از استعدادهایی که وجود دارد، این کار را انجام دهیم. از طرف دیگر، دبیرخانه دائمی کنگره مبادرت به راهاندازی نشریه علمی- پژوهشی تحقیقات کاربردی علوم انسانی کرده است. هدف از ایجاد این نشریه، تقویت پژوهشهای کاربردی در علوم انسانی اسلامی است که تلاش میکنیم این موضوع را فراتر از یک نشریه در سالهای آینده دنبال کنیم. در کنار این دو کار، پرورش پژوهشگران نخبه و جوان هم در دستور کار دبیرخانه کنگره است و برای این هدف، از چند سال قبل مرکز ایدهپردازی و نوآوری در جوار دانشگاه امام صادق(ع) راهاندازی شده است که تدریجاً در حال میوهدهی است. به بیان دیگر، از سالهای آینده شاهد حضور نسل تازه و توانمندی از اساتید و پژوهشگران دانشگاهی و حوزوی در این میدان خواهیم بود.
علاقهمندان دوست دارند بدانند چگونه میتوانند به آثار علمی کنگره دست پیدا کنند؟
آثار علمی کنگره و مرکز صدرا بویژه مقالات فراوانی که هر ساله در عرصه علوم انسانی اسلامی منتشر شده به صورت الکترونیکی براحتی در دسترس همگان است. در عین حال، در سالهای اخیر منشورات این دو مجموعه از طریق فروشگاههای نشر معارف و ترنج عرضه میشود.