احمد طالقانی: صاحبنظران علوم تربیتی همواره «آموزش و پرورش» را 2 رکن جداییناپذیر توصیف کردهاند، 2 ساحتی که به کمک هم شکوفایی همهجانبه دانشآموز را باعث میشود.
نظام تعلیم و تربیت ما که الهام گرفته از میراث فرهنگی آموزههای اسلام و تمدن شکوهمند ایرانزمین است، از ابتدا در کنار هدف والای آراسته شدن به زیور علم و دانش داعیه فرهنگی و تربیتی داشته و دارد؛ سالهای نخست پیروزی انقلاب و ایام دفاعمقدس این نقش نمود بارزی داشت.
شکلگیری جریان فرهنگی جهادی نهضت سوادآموزی، گسترش نظام تعلیم و تربیت به روستاها و نقاط کمتر برخوردار، حضور موثر دانشآموزان و فرهنگیان در جنگ تحمیلی و تقدیم دهها هزار شهید، برپایی المپیادها، جشنوارههای فرهنگی، تشکیل گروههای هنری دانشآموزی و تولید سرودهای ماندگار، پرمخاطب و انقلابی که هنوز در یاد و خاطره مردم باقی مانده و تشکیل گروههای پیشتازی از همان اقدامات قابل توجه است. با عبور از آن سالهای پرافتخار بتدریج فعالیتهای تربیتی رو به خمودگی رفت و آرام آرام همه چیز رنگ و بوی شعارزدگی، نمایش و رفع تکلیف به خود گرفت! کار به جایی رسید که معاونت پرورشی در معاونت آموزش ادغام شد و فعالیتهای تربیتی و فرهنگی مدارس تا حد زیادی به دست فراموشی سپرده شد. معاونت پرورشی و فرهنگی 12-10 سالی هست که احیا شده اما تحرک خاصی از این بخش مهم آنطور که باید مشاهده نمیشود! مدیران این معاونت که مورد پرسش افکارعمومی قرار میگیرند لیستی از مسابقات و برنامهها و جشنوارهها را ردیف میکنند و آن را شاخص فعالیتها معرفی میکنند؛ حال آنکه خود بخوبی میدانند بسیاری از این فعالیتها از جنس رفع تکلیف است و جنبه نمایشی دارد! بسیاری از کارشناسان معتقدند مدارس ما تکساحتی شده و تجارت پرسود تست و کنکور و کتابهای گوناگون کمکآموزشی رمقی برای فعالیتهای پرورشی و تربیتی باقی نگذاشته است. دستاندرکاران حوزه پرورشی اعم از معاونان پرورشی، مشاوران و مربیان به حاشیهنشینان آموزشوپرورش تبدیل شدهاند، نیروهایی که گرفتار در هزار توی کاغذبازیها، روز به روز بیانگیزهتر و کماثرتر میشوند. باید توجه داشت
فعالیتهای پرورشی دستوری نیست، کار مربی و معاون پرورشی پاسخگویی به برخی بخشنامههای بیاثر و خنثی نیست که اگر بود شاهد این همه مصائب نبودیم. آمارهای رسمی از آسیبهای اجتماعی فرزندانمان در مدارس حکایت دارد، سن اعتیاد کاهش یافته، افت تحصیلی و ترک تحصیل وجود دارد و بسیاری از آسیبهای اجتماعی این روزها دانشآموزان، نوجوانان و جوانان را در مدارس تهدید میکند.
بیشک برای مقابله جدی و همهجانبه با این وضعیت، گام نخست اولویت بخشیدن به فعالیتهای پرورشی است. برای این منظور باید این حوزه را از گرداب بخشنامه و کاغذبازی نجات داد، حضور مشاوران متخصص و نخبه دانشگاهی در مدارس میتواند اقدام مهمی باشد.
تعریف جایگاه و شرح وظایف دقیق مربیان و معاونان پرورشی گام مهم دیگری است. متاسفانه طی سالهای اخیر هر پستی که از آموزشوپرورش حذف شده مسؤولیتش به نیروهای پرورشی محول شده؛ مثل وظایف کتابداران و مربیان بهداشت یا اینکه زحمتکشان امور تربیتی به کارهایی گمارده شدهاند که قرابتی با حوزه فعالیتشان ندارد. بحث آموزش خانوادهها، شناسایی دانشآموزان آسیبپذیر و توانمندسازی آنان، ایجاد و برقراری نظام پشتیبان تربیتی جهت دانشآموزان در معرض خطر یا آسیبدیده میتواند راهگشا باشد؛ به واقع چه میشود نظام عریض و طویل اداری ما برای مدارس جایگاهی تحت عنوان پشتیبانان تربیتی تعریف کند و دانشآموزان مشکلدار زیر چتر پرورشی و تربیتی محافظت شوند؟
حال که نمره و مدرک و تست و کنکور همه مرزهای نظام آموزشوپرورش را درنوردیده خوب است مدیران دلسوز آستین بالا بزنند و با طراحی نظام جامع پرورشی برای حفظ نوجوانان و جوانان که همه داشتههای این مملکت هستند به میدان بیایند.