printlogo


کد خبر: 183869تاریخ: 1396/8/11 00:00
فتنه اکبر در راه است؟!

محمد صادقی: فتنه اکبر در راه است و این مولود شوم در حال خروج از رحمی سخت و همراه با درد است- این عبارات کپی از سخنان رایس نیست، این همان تخم فتنه‌هایی هستند که امروز جوجه شده و به بلوغ می‌رسند!- بعد از فتنه 88 و حوادثی که سیاست داخلی جمهوری اسلامی ایران را محک زد، پدیده‌ای رخ نمایاند که منطقه را به آتش کشید، پدیده تکفیر که با داعش و جبهه النصره  و دیگر عناوین جعلی شناخته می‌شود، پدیده‌ای مصنوعی و اختراع دستگاه استکبار که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را محک زد و جبهه مقاومت را به مبارزه سخت اما عمدتا نیابتی کشاند، در این میان سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران از هر دو فتنه پیروز بیرون آمده اما خستگی مبارزه بر تنش مانده است؛ کدام خستگی؟ سیاست اقتصادی جمهوری اسلامی ایران هنوز از چنگال استکبار نتوانسته رهایی یابد و از این بابت پایش لنگ می‌زند و هنوز میدان جنگ پایان نیافته و داور سوت پایان را نزده! اگر چه در 2 راند قبلی سیاست‌های نظام پیروز شد اما راند سوم و سرنوشت‌ساز هنوز باقی است. جبهه مقابل آخرین ترفند‌های خود را رو کرده است. نظام که در 2 راند قبلی به‌رغم پیروزی امتیاز به حریف داده، در راند سوم با یک پاشنه آشیل وارد میدان شده است، برجام! و ما ادراک ماالبرجام؟
ترفند حریف در راند سوم و سرنوشت‌ساز چیست؟
اولا گزیدن ایران از طریق برجام و بازی با اعصاب حریف؛ هر روز با تهدید و تطمیع و جنگ روانی، روح و روان  ایران را به خود مشغول و از طرفی سیاست‌های اقتصادی بومی و ملی را ناکارآمد و عقیم و مردم منتظر را عصبانی و خسته و در نتیجه معترض به نظام و سیاست‌هایش می‌کند، مانند داستان کولبرها یا اعتراضات کارگری اراک- اعتراضات البته بحق  و در نتیجه بی‌تدبیری و بهم‌ریختگی مدیریتی از سوی مدیران مربوط- در این موضوع هر 2 طرف نزاع خسته و سردرگم هستند، مدیریت استانی و انتظامی به ناچار با کارگرانی مظلوم و خسته‌تر مواجه و درگیر هستند به دلیل اینکه مدیریت عالی نمی‌داند چکار می‌خواهد بکند و این یعنی همان انفعال و سردرگمی که حریف برای ما طراحی کرده بود و البته موثر واقع شد. نکته پایانی این ترفند انفعال و منتظر نگه داشتن سیاست‌های دولت ایران است که با تطمیع و تهدید، دولت  را معلق به قول‌هایش نگه می‌دارد و دولت بی‌تدبیر در مردابی دست و پا می‌زند که هر روز راه فرارش از منجلاب سخت‌تر از دیروز می‌شود؛  از طرفی فساد و رانت و ژن خوب هم که جای خود را در محاسبات دارند! اما ترفند دوم همان بحث جدایی و استقلال‌طلبی‌هایی است که دائم در گوش مردم و سیاست‌ورزان منطقه از سالیان پیش خوانده می‌شود و متاسفانه در اقلیم کردستان عراق کلید خورد. این اتفاق، هم سیاست خارجی و هم سیاست داخلی ما را به میدان مبارزه فرامی‌خواند و این بار با پدیده‌ای مواجه هستیم که یک فتنه چند بعدی است، با ابعاد بین‌المللی و ابعاد کاملا داخلی. این بار با پدیده‌ای روبه‌رو هستیم که نه هزار کیلومتر- کمتر یا بیشتر-  آن طرف‌تر از مرزها رخ داده باشد، بلکه چه بخواهیم و چه نخواهیم در درون کشورمان رخ داده است. شب رفراندوم اقلیم، سنندج به دست عده‌ای شلوغ می‌شود و در ماه محرم به شادی و پایکوبی می‌پردازند!  داستان جدایی اقلیم کردستان عراق هم موضوعی داخلی است و هم خارجی؛ این پدیده را بگذارید کنار پای لنگ برجام به اضافه وادادگی‌ها و بی‌تدبیری‌ها و از آن طرف غیرقابل کنترل بودن دیگر بازیگران این پدیده، یعنی عراق و بویژه ترکیه؛ آیا می‌شود به ترکیه اعتماد کرد؟ آیا ترکیه در سیاست‌های ضد رفراندوم اقلیم کردستان همراه ایران و عراق باقی می‌ماند؟ آیا ترکیه پای تهدیدهایش علیه اقلیم می‌ایستد؟ آیا ترکیه مرزهای زمینی‌اش را با اقلیم خواهد بست؟ آیا ترکیه مرزهای هوایی خود را به روی اقلیم خواهد بست؟ آیا ترکیه مانع صدور نفت اقلیم می‌شود؟ آیا.... به نظر من به سیاست‌های ترکیه نمی‌شود اعتماد کرد؛ ترکیه نشان داده به‌رغم فهم تهدیدهای عمیق و پایداری که او را تهدید می‌کند (مانند پ‌ک‌ک و احتمال جدایی قسمت‌های مهمی از خاکش که کردنشین است) به سرعت وارد معاملات زودگذر، منافع سطحی و کودکانه می‌شود. ترکیه به دلیل حرص و جاه‌طلبی‌های کودک‌صفتانه‌اش، بسیار عجول و فرصت‌طلب است. ترکیه نمی‌تواند از منافع صادراتش به عراق بگذرد. ترکیه به صورت واضح با سیاست‌های دولت مرکزی عراق در چالش است و بغض فروخورده‌ای از شکست‌هایش در سوریه دارد. از طرفی ریش و سبیلش در گرو آمریکا و رژیم صهیونیستی است و در پیمانه ناتو وزن می‌شود و هزار نکته دیگر که نشان می‌دهد ایران و عراق باید فکری عمیق‌تر برای این یار بی‌وفا و بوالهوس کنند. فتنه اقلیم بارزانی، بسیار پیچیده‌تر و سخت‌تر از داعش  و امثالهم است. سیاست عراق نسبت به این پدیده چگونه خواهد بود؟ آیا سیاست عملگرایانه مشخصی روی میز عراقی‌ها وجود دارد؟ آیا همه طرف‌های عراقی نسبت به چگونگی مواجهه با اقلیم، تفاهم و اشتراک نظر دارند؟ تا اینجا چنین چیزی دیده نمی‌شود! حشدالشعبی، جریان صدر، جریان حکیم، جریانات سنی، جریانات سکولار، جریانات علمایی، جریانات نجف و...  اینها چه موضعی دارند؟ ظاهرا هیچ چیزی مشخص نیست! ایران نمی‌تواند و نباید منتظر عراق یا ترکیه باشد، زیرا این پدیده موضوعی داخلی برای امنیت و سیاست ایران به حساب می‌آید، اگر چه همگرایی و وحدت سیاست در این پدیده بسیار مهم است اما اگر عراقی‌ها یا ترکیه از مواضع خود پا پس کشیدند یا نتوانستند اعمال کنند، آن وقت چه؟ به نظر نگارنده، همزمانی پدیده اقلیم و تاثیراتش بعد از فتنه تکفیری‌ها، جمع و عصاره‌ای است بین تمام سیاست‌هایی که جبهه استکبار برای منطقه کشیده است و این یعنی فتنه اکبر در راه است و پیچ تاریخی بزرگ ایرانیان و گردنه سرنوشت‌ساز از راه رسیده است، با معادله‌ای چندمجهولی که هر کس ساز خودش را می‌زند، این پدیده نه با راهپیمایی بصیرت‌افزا و نه با مدافعان حرم حل نمی‌شود. هر کدام از این راهکارها برای معادله خودش بجا بود و بهترین اما این فتنه راه‌حلی دیگر  و ذوابعاد می‌خواهد. نمی‌توانم نگرانی خود را از نحوه رفتار و سیاست‌های دولت و گرفتاری‌های اقتصادی و یاران بی‌وفا و سیاست‌باز در این راند سوم و سرنوشت‌ساز اظهار نکنم.


Page Generated in 0/0057 sec