محمدابراهیم کریمی: ایالت خودمختار کاتالونیا در شمال شرقی اسپانیا، به یکی از خبرسازترین کانونهای خبری در اروپا تبدیل شده است. تقابل دولت مرکزی اسپانیا و مقامات محلی کاتالونیا طی روزهای اخیر وارد فاز تازهای شده است. پس از اعلام استقلال کاتالونیا توسط پارلمان محلی، شاهد ابطال خودمختاری این ایالت توسط سنای اسپانیا بودیم. هماکنون «سانتا ماریا» معاون نخستوزیر اسپانیا، مسؤولیت اداره کاتالونیا را تا زمان برگزاری انتخابات زودهنگام بر عهده گرفته است. از سوی دیگر، رهبران استقلالطلب کاتالونیا خواستار نافرمانی مدنی و دموکراتیک ساکنان این ایالت در قبال تصمیم اخیر دولت مرکزی شدهاند. درباره آنچه در کاتالونیا میگذرد، نکاتی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد.
نخست اینکه موضوع استقلال کاتالونیا از سال 2006 میلادی و زمانی که خودمختاری این ایالت مطابق یک همهپرسی عمومی به تصویب رسید، به صورتی کمرنگ مطرح بود. با این حال طی 10 سال اخیر، امیال استقلالطلبانه در کاتالونیا پررنگتر شد. مدافعان استقلال کاتالونیا معتقدند با توجه به اینکه 20 درصد تولید ناخالص ملی اسپانیا متعلق به این ایالت است و 27 درصد صادرات اسپانیا نیز از کاتالونیا صورت میگیرد، دلیلی مبنی بر پیروی کاتالانها از سیاستهای مالیاتی وضع شده توسط دولت مرکزی وجود ندارد. همچنین آنها معتقدند جمعیت 7 و نیم میلیون نفری کاتالونیا، معادل جمعیت برخی کشورهای اروپایی مستقل است. همچنین مدافعان استقلال کاتالونیا درآمد سرشار کاتالونیا از صنعت توریسم را تضمینی برای حیات مستقل آن قلمداد میکنند. در مقابل، مخالفان استقلال کاتالونیا معتقدند در صورت تحقق استقلال این ایالت و تبدیل شدن آن به کشوری مستقل، شرایطی سخت و غیرقابل تحمل برای ساکنان این منطقه پدید خواهد آمد. بر این اساس، در صورت تحقق استقلال کاتالونیا، صادرات و واردات کاتالونیا از اسپانیا قطع خواهد شد و کشورهای عضو اتحادیه اروپایی نیز حاضر به پذیرش این کشور جدید در مجموعه خود نخواهند بود. در چنین شرایطی کاتالونیا به کشوری ضعیف و منزوی در اروپا و جهان تبدیل خواهد شد. منازعات طرفداران و مخالفان استقلال کاتالونیا مدتهاست ادامه دارد. با این حال، برگزاری همهپرسی ماه اکتبر و اعلام استقلال کاتالونیا، این روند را تشدید کرده است.
نکته دوم اینکه در همهپرسی ماه اکتبر که در کاتالونیا صورت گرفت، 57 درصد واجدان شرایط رایدهی شرکت نکردند. به عبارت بهتر، مخالفان استقلال کاتالونیا با عدم حضور در همهپرسی، مخالفت خود را با این موضوع به نمایش گذاشتند. فراتر از آن، همهپرسی کاتالونیا بدون کسب مجوز لازم از سوی دولت مرکزی و دادگاه قانون اساسی اسپانیا انجام شد. از این رو نتایج آن فاقد اعتبار است. عدم مشارکت اکثر ساکنان کاتالونیا در همهپرسی اخیر، نشان داد به رغم اعتراضاتی که از سوی برخی کاتالانها نسبت به نوع رفتار دولت مرکزی [خصوصا در زمینه دریافت مالیاتهای سنگین از ساکنان ایالت کاتالونیا] وجود دارد، آنها حاضر به جدایی از اسپانیا و تبدیل شدن به کشوری مستقل نیستند. قبل از برگزاری همهپرسی ماه اکتبر امسال نیز نظرسنجیها نشان میداد بهرغم تبلیغات وسیع صورت گرفته از سوی حامیان استقلال کاتالونیا، همچنان تعداد مخالفان استقلال نسبت به تعداد موافقان بیشتر است. بنابراین طرفداران استقلال کاتالونیا حتی در اقناع اکثریت ساکنان این منطقه جهت استقلال از اسپانیا ناکام ماندهاند. بسیاری از تحلیلگران مسائل اروپا معتقدند بهترین راه موجود برای کنترل بحران کاتالونیا، مذاکرات منطقی مقامات دولت مرکزی و کاتالانها بر سر موضوعات اختلافی مانند مساله
مالیاتهاست. موضوعی که مورد استقبال بسیاری از ساکنان کاتالونیا قرار خواهد گرفت.
سومین و مهمترین نکته در این باره، به حمایت مخفی و غیر آشکار ایالات متحده آمریکا از استقلال کاتالونیا بازمیگردد. اگرچه وزارت خارجه آمریکا در موضع رسمی خود اعلام کرد مخالف جدایی کاتالونیاست اما این موضع رسمی، با راهبرد کلان دولت ترامپ نسبت به اتحادیه اروپایی همخوانی ندارد. واقعیت امر این است که رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا خود از هر گونه واقعه و رفتاری که در مسیر تضعیف و تجزیه اروپای واحد باشد استقبال میکند. در جریان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 ایالات متحده آمریکا، شاهد حمایت همهجانبه احزاب ملیگرا و افراطی اروپا از دونالد ترامپ بودیم. پس از اینکه ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری سال گذشته پیروز شد، در یک موضعگیری صریح از «برگزیت» و خروج انگلیس از اروپا حمایت کرد. حتی رئیسجمهور آمریکا یک گام در این باره فراتر گذاشت و خواستار بهرهگیری دیگر کشورهای اروپایی از این تجربه(!) شد.
او تاکید کرد دیگر کشورهای اروپایی نیز دیر یا زود به این روند [جدایی از اروپای واحد] میپیوندند. اظهارات ترامپ منجر به خشم و نارضایتی مقامات اروپایی از کاخ سفید شد. اگرچه «رکس تیلرسون» وزیر خارجه دولت ترامپ سعی کرد به مقامات اروپایی درباره حمایت کاخ سفید از موجودیت اروپای واحد تضمین دهد اما این تضمینها از سوی هیچیک از دولتهای اروپایی جدی گرفته نشده است.
مواضع سلبی ترامپ در قبال اروپای واحد و استقبال خاص وی از پدیدههایی مانند بریگزیت، نشان میدهد رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا بر خلاف موضع اعلامی وزارت امور خارجه این کشور، از استقلال کاتالونیا حمایت میکند. ترامپ بخوبی میداند استقلال کاتالونیا از یک سو منجر به وقوع بحرانی مزمن در اروپای واحد و از سوی دیگر، منجر به الگوگیری دیگر ایالات و گروههای استقلالطلب اروپا از این موضوع خواهد شد. این مساله برای تضعیف اتحادیه اروپایی و اضمحلال آن در آینده، کافی خواهد بود! از این رو، میان رویکرد عملی و مواضع اعلامی ایالات متحده آمریکا در قبال استقلال کاتالونیا فاصلهای معنادار وجود دارد.
در نهایت اینکه در صورت عدم ورود موثر دولت اسپانیا و اتحادیه اروپایی به موضوع کاتالونیا، این موضوع به بحرانی مزمن و دامنهدار در اسپانیا و متعاقبا اروپای واحد تبدیل خواهد شد؛ بحرانی که میتواند معادلات اقتصادی، امنیتی و اجتماعی در اتحادیه اروپایی را نیز تحت تاثیر خود قرار دهد. در این معادله پیچیده، بازی موذیانه ایالات متحده آمریکا و اصلیترین متحد اروپایی آن یعنی انگلیس، نباید نادیده انگاشته شود.