زینب محبوبی: «ما موشک ساختیم، ساخته بودیم، خواهیم ساخت و هر زمان لازم باشد برای دفاع از خود از آنها استفاده میکنیم...».
تصور میکنید این سخنان فرمایشات فرمانده سپاه پاسداران است یا نماینده ولیفقیه در شورای امنیت ملی یا علیاصغر زارعی نماینده سابق مجلس؟!
پاسخ این است: هیچ کدام.
اینها سخنان رئیس جمهور «حقوقدان»مان، جناب آقای دکتر حسن روحانی است که بیشتر دارد شبیه «سرهنگ»ها حرف میزند تا حقوقدانها! البته با تعاریف خودشان از حقوقدانی! هر چند قبلاً هم قرار بود برای دفاع از خودمان-و دقیقتر بالا بردن قدرت بازدارندگی- از این موشکها استفاده کنیم اما گویی کشف جدیدی است برای دولتی که توان هستهایمان را معامله کرد در ازای «هیچ»!
طرف مذاکره جوری زده زیر میز که دولتی که چندسال همه امور مملکت را معطل مذاکرات کرده، هم عصبانی میشود! گویی بدجور بهشان برخورده که هرچه گفتند چشم و هرچه عقبنشینی کردند فایدهای نداشت که نداشت! و نهتنها سایه تحریمها از سر مملکت کم نشد، «مادر تحریمها» هم بر سرمان سایه گسترانید! البته جا دارد از رئیسجمهور حقوقدانمان تشکری کنیم بابت اینکه نتیجه چند سال مذاکرهشان این شد که «درس عبرتی باشیم برای کرهشمالی!»
کرهشمالی! ما را ببین! حواست باشد مثل ما نشوی! حواست باشد با کدخدا سر میز مذاکره ننشینی و هر چه گفت بگویی چشم! به هوای اینکه هوایت را داشته باشد، چون نه تنها هوایت را ندارد، بلکه جوری تحریمت میکند که کسانی که زمانی معتقد بودند عصر موشک گذشته، در تریبون مجلس میگویند «موشک داریم، خوبش را هم داریم، هر وقت هم لازم شد پرتابش میکنیم». کرهشمالی! البته نه اینکه خیال کنی ما ناچار بودیم این تجربه را از سر بگذرانیم تا بفهمیم طرف مذاکرهمان بدعهد است، نه جانم! عدهای از همان ابتدا به ما گوشزد کردند که به آمریکا نمیباید اعتماد کرد اما رئیس جمهور حقوقدانمان مکدر شدند و به آنها انواع برچسب را زدند و حرف و سخنشان را در تریبونهای مختلف به سخره گرفتند.
و اگر کسی امروز به طعنه به شما گفت مگر دیوانهاید که با آمریکا سر میز مذاکره بنشینید، منظور بدی نداشت! چون متأسفانه رویم به دیوار، خودمان همین کار را کردیم. با وجود دشمنیهای عیان و نهان و بهرغم توصیههای پیر فرزانه در جهت یادآوری بدعهدیها و کینهتوزیهای آمریکا، باز هم کرنش کردیم و داوطلبانه خودمان را محدود کردیم و قسم بالله و تالله در مجلس یاد کردیم!
ولی حالا اقتصادی داریم 5 سال چشمانتظار نتیجه مذاکرات، رآکتوری داریم سیمان گرفته، سانتریفیوژهایی خاموش، بازاری سر تا ته تحریم و رئیسجمهوری که ناگهان روز و شب سپاه را تأیید میکند، او را محبوب قلبها میشمارد و دشمن را تهدید به استفاده از موشک! از بس که عصبانیاش کردند! و شما گمان نکنید رئیس جمهور ما از روز اول اینگونه بود، نه! اتفاقاً ایشان همیشه خودشان و تیمشان با لبخند دیپلماتیک ملیحی بر سر میز مذاکره حاضر میشدند و از کلمات بسیار رقیق و لطیفی استفاده میکردند و آن طرف میزیها را معطل خود نمیکردند و همه تلاششان جلب رضایت طرف مذاکره بود و این مدل سخنانی را که در مجلس در مقابل آمریکاییها به کار بردند اغلب برای مردم خودمان میگذاشتند. و البته جانب ادب و احترام را در مقابل آمریکا رعایت کردند و عبارات «کمسواد» و «حسود» و «بیقانون» و «بیدین» و «افراطی» و «کاسبان تحریم» را برای خودمان گذاشتند که جای تشکر دارد و اینکه آمریکا توانست این مرد عطوف و رئوف را اینگونه به خشم بیاورد که بخواهد موشکبارانشان کند، یعنی خیلی بیشتر از انتظار ایشان نامردی کردهاند و هر چند این بدعهدیها برای آن گروهی که اسمشان را دلواپسان و کاسبان تحریم گذاشتند خیلی هم دور از ذهن نبود اما مشکل، نقدناپذیری و اعتماد به نفس بالای دولت در عملکرد خود بود. همین دولتی که در مقابل منتقدان با چهره عبوس میایستاد و بیسواد و حسود خطابشان میکرد، امروز را روزگار وحدت میخواند و هیچگونه اختلافنظری را مجاز نمیشمارد و منتقدان باید حواسشان باشد که نگویند ما به شما تذکر داده بودیم! چون به قبایشان برمیخورد. بگذریم! خلاصه که دیگر افتخاری بالاتر از این برایمان نبود که درس عبرتی بشویم برای سایرین!
پس ای سایرین! بدانید و آگاه باشید مذاکره کردن با آمریکای جنایتکار، دیوانگی است و انشاءالله ما هم هرگز این مدل دیوانگیها را تکرار نمیکنیم و سعی میکنیم امروز را فراموش نکنیم و قبل از عمل طرف مذاکره به وعدههایش خودمان به خودمان لوح تقدیر ندهیم بابت مذاکراتی که هنوز ثمرهاش مشخص نیست و چه بسا ثمری جز عقبنشینی ما و پیشروی دشمن نداشته باشد.