امیر استکی: آنچه در پروژه منتهی به انعقاد برجام گذشت چگونه بود؟ به شکل ساده آنچه از روند به سرانجام رسیدن برجام دستگیر ما میشود این است که همه نگرانیهای غیرمشروع غرب نسبت به برنامه هستهای ایران پوشش داده و مرتفع شد. عواید ما از این استهلاک بزرگ البته محل مناقشه بسیار است. بر همین مبنا باید گفت این امروز یک ویژگی دستگاه دیپلماسی ایران به حساب میآید که با کمترین فشارها آماده بیشترین واکنشهاست و بر اساس یک رویکرد افراطی واقعگرایانه در روابط بینالملل و شاید مسامحتا کلبیمسلکانه، خشنترین تصورات ممکن از عدم مصالحه به عنوان توجیه کمترین عواید مطرح میشود و حتی مبنای ایجاد یک تصویر قهرمانانه از این قمار کلان نیز قرار میگیرد. بله! در ذهن بزرگان دولت تدبیر و امید همین که برجام سایه جنگ را از سر کشور زدود، بالاترین دستاوردش بود و عدم توفیقهای دیگر در عرصه اقتصاد و مسائل مالی و بانکی در برابر این موفقیت کلان اهمیت خاصی نخواهد داشت. بر همین مبنا ورود این دستگاه مستهلککننده به هر موضوعی فیالواقع برای آنانی که دغدغه قدرت و عزت ایران را دارند یک بیم بسیار بزرگ خواهد بود.
ریشههای الیگارشیک و نومحافظهکارانه این جریان سیاسی که بأی نحوکان، به دنبال استمرار استیلای خود بر سریر قدرت در ایران است، این رویکرد مرگ و زندگی را به وجود آورده است. اداره کشور به سیاق گذشته و ناکارآمد مدیران پیر و پاتال محفلی، به ثبات بسیار زیاد و امکان کنترل جامعه با دسترسی فراوان به منابع نفتی نیاز خواهد داشت، لذا همه چیز باید قربانی حفظ این شجره نامبارک چنبره زده بر گرده ملت شود. همه عوامل اقتدار و قدرت ایرانیان برای بحرانی نشدن این ثبات پرهزینه یک به یک به مسلخ فرستاده میشود، چرا؟ برای اینکه امثال مدیران کرمخورده و فسیلشده و ناکارآمد و پرادعا که هر کدام یک لشکر اعوان و انصار ثناگو در اطراف دارند، مستدام بمانند. تا ترکانها، زنگنهها، نعمتزادهها، جهانگیریها و... کماکان بتوانند به روشی پرهزینه و ناکارا بر این ملت حکم برانند. ملتی که آمارهای بیکاریاش شباهتی به یک ملت دارا ندارد و به مدد بیعملی دولتمردان پرادعا و بیتدبیرش در میان یک دو جین چالش و بحران داخلی غوطه میخورد. حالا اما این دغدغه اساسی دستگاه دیپلماسی مستهلککننده دولت پیرمردهاست که انتظارات غرب و شرق از توان دفاعی ایران را برآورده کند. نگرانهای اصلی در برابر برنامه موشکی ایران؛ اسرائیل و عربستان سعودی هستند؛ 2 بازیگری که برنامه موشکی ایران بهوضوح به دنبال موازنه قدرت نظامی با آنها و مصون ماندن از شر بالقوه آنهاست. کما اینکه اسرائیل بارها از آرزویش برای حمله نظامی به ایران سخن گفته است و عربستان سعودی نیز جدیدا این خواست باطنی را بیپروا بر زبان میراند و از میدان جنگ قرار دادن ایران سخن میگوید. در این شرایط دستگاه دیپلماسی ما شاید با توجیه زدودن سایه جنگ از سر کشور(!) گپ و گفت در باب برنامه موشکی کشور را با کشورهای اروپایی آغاز کرده است. عباس عراقچی عضو ارشد دستگاه دیپلماسی دولت تدبیر و امید که از ذیاثران اصلی در انعقاد برجام و همچنین بزک کردن آن است تا آنجا که به او لقب «مالهکش برجام» دادهاند؛ روز چهارشنبه سوم آبانماه گفته است درباره برنامه موشکی کشور مذاکره نمیکنیم اما در اینباره در حال «گپ و گفت» هستیم. مثلا همین دیروز با سفیر آلمان در همین رابطه گپ زدیم! جالب اینجاست که ایشان برای حساسیتزدایی از تحرکاتشان در این زمینه از واژه گپزدن استفاده میکنند و به این وسیله به دنبال بیاهمیت جلوه دادن پروژه در دست اقدام خود هستند، غافل از اینکه این از مشهورات و بدیهیات عرصه دیپلماسی است که هر حرکتی حتی نوع و سیاق لباس پوشیدن دیپلماتها نیز خود حامل پیام و دارای اهمیت است چه رسد به گپزدن! خاصه آنکه ما پیشتر در برجام گپزدنها و قدمزدنهایی را دیده بودیم که نتیجهاش از دست رفتن همه تلاش دانشمندان ایرانی و حسرت پول نیامده برای ایجاد چرخش اقتصادی بوده و حالا که تخم دو زرده برجام پوچ از آب درآمده است و از این نمد کلاهی برای ملت درست نشده است، اینبار نوبت به برنامه موشکی و یکی از مهمترین عوامل اقتدار و قدرت کشور است که در پروژه برجام شماره 3 به حراج گذاشته شود و از دل آن آرزوی بازگشت به شرایط حکمرانی ساده برای نخبگان تشنه ماندگاری در قدرت، برآورده شود. مسالهای که فارغ از همه تاکیدات رهبر معظم انقلاب بر اقتصاد مقاومتی و جهادی که همه و همه به دنبال کاستن از فشلی سیستمهای اداره کشور و کمهزینه و چابک کردن حکومتداری مطرح شدهاند، به جریان افتاده است.