عبدالباری عطوان: به نظر نمیرسد استعفای سعد الحریری از نخستوزیری لبنان به این خاطر صورت گرفته باشد که جانش در خطر است، زیرا او به شکلی طبیعی در بیروت رفتوآمد میکرد. استعفای الحریری در چارچوب نقشه سعودی-آمریکایی برای هدف قرار دادن حزبالله صورت میگیرد؛ حزباللهی که تهدیدی اساسی برای اسرائیل است و خطری بزرگ برای عربستان و ثبات آن به دلیل حمایت نامحدود رسانهای و سیاسی از انصارالله یمن به شمار میرود، انصاراللهی که به عربستان خسارتهای بسیاری در مرزهای جنوبیاش وارد کرد و با موشکهای بالستیکش، عمق این کشور را تهدید میکند. اطلاعات در دست ما نشان میدهد که عربستان با هماهنگی دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا به دنبال تشکیل ائتلافی عربی مانند ائتلاف تشکیل شده علیه یمن است؛ ائتلافی که قرار است نوک پیکان حمله احتمالی علیه حزبالله باشد و بعید نیست اسرائیل ستون فقرات این ائتلاف باشد. خبرهای رسیده از لندن حاکی از آن است که عربستان با اردن تماس گرفته و این کشور را برای پیوستن به ائتلاف یادشده دعوت کرده اما این اخبار هنوز تاییده نشده است. بعید نیست هر حملهای علیه حزبالله، با حملهای نظامی علیه قطر البته با چراغ سبز آمریکا همراه باشد. در حال حاضر 7 هزار نیروی مصری در پایگاهی در شمال ابوظبی در حال آموزش هستند، 40 کیلومتر از مرزهای قطر فاصله دارند و آماده ورود به قطر هستند ولی چراغ سبز آمریکا حتمی است، زیرا تعداد نیروهای ترکیهای در قطر طی هفتههای اخیر حدود 30 هزار نفر است. لحن هجومی الحریری علیه ایران در بیانیه استعفایش، لحنی بیسابقه بود و تکمیل حملات لفظی ثامر السبهان، وزیر مشاور عربستان در امور خلیجفارس به شمار میرود که حزبالله را حزب شیطان نامید و سیدحسننصرالله، دبیرکل حزبالله را با الفاظی خارج از عرف دیپلماتیک و سیاسی توصیف کرد. اعلام جنگ علیه حزبالله جز با هماهنگی کامل با اسرائیل انجام نشده، زیرا عربستان نمیتواند در آنِ واحد در 2 جنگ در یمن و لبنان و چه بسا ایران وارد شود، مضاف بر اینکه مرزهای جغرافیایی میان عربستان و لبنان وجود ندارد همچنین متحدانش ضعیفتر از آن هستند که حزبالله را شکست دهند، حزباللهی که تجربهها و تجهیزات نظامیای در اختیار دارد که فقط 4 کشور در منطقه آن را دارند: مصر، امارات، سوریه و عربستان. سیدحسن نصرالله زمانی که نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل را از هر جنگی علیه لبنان بر حذر میدارد و از یهودیها میخواهد به کشورهایی که از آنجا آمدهاند بازگردند، در صحبت خود جدی است؛ طبیعی است او اختیاراتی در دست دارد و از دستپخت سعودی-آمریکایی آگاه است. طبلهای جنگ (جنگ سوم علیه لبنان) از عربستان شروع به نواختن کرده و صدای آن به کل منطقه رسیده است؛ استعفای الحریری یکی از آنهاست. حال سوال این است چه زمانی جرقه اول (جنگ) زده خواهد شد؟ لبنانی که توانسته 2 سال بدون رئیسجمهور باشد حالا هم میتواند بدون نخستوزیر باشد، افرادی که در جبهه مقابل ایستادهاند این حقیقت را بخوبی میدانند و احتمالا خیلی سریع دست به کار خواهند شد و ابتدا به دنبال فلج کردن اقتصاد لبنان خواهند رفت تا محاصرهای شبیه یمن را در این کشور اجرا کنند. این قماری سعودی-عربستانی است که عواقب آن نامشخص است، ورود اسرائیل به این میدان هزینه زیادی برایش خواهد داشت و احتمالا آخرین جنگها در منطقه باشد، مانند جنگ دوم جهانی که به جنگهای اروپا پایان داد و اتحادیه اروپایی بر ویرانههای آن ساخته شد. اعتقاد ندارم اسرائیلی که از سال 1973 از تمام جنگهایش «بازنده» بیرون آمده در این یکی «برنده» شود، محور مقاومت کاملا آماده این جنگ است و تواناییهای حزبالله نسبت به سال 2006 چند برابر شده، علاوه بر اینکه سوریه، ایران، عراق و هزاران داوطلب از کشورهای مختلف در آن شرکت خواهند کرد؛ جنبش حماس را نباید فراموش کنیم که روابطش با ایران و سیدحسن نصرالله را به حالت قبل بازگردانده است. فضای کنونی لبنان کاملا شبیه زمان قبل از هجوم اسرائیل به لبنان در سال 1982 است با این تفاوت اساسی که حزبالله یک سازمان آزادیبخش فلسطینی نیست بلکه لبنان، سرزمین و وطنش است و این حزبالله تا آخرین تیرش خواهد جنگید، زیرا آخرین نبرد بزرگش است. هیچکس خواهان جنگ نیست اما اگر این جنگ بر محور مقاومت تحمیل شود نتیجه آن نسبت به دفعات قبلی متفاوت خواهد بود.