ملیحه زرینپور: همه چیز از برجام یعنی همان برنامه جامع اقدام مشترک آغاز شد، برنامهای که از آن به آفتاب تابان تعبیر میشد و قرار بود نشان دهد مرغ همسایه غاز است و تنها میتوان با جذب سرمایههای خارجی، اقتصاد ایران را متحول کرد اما اکنون با گذشت مدت قابل توجهی از اجرای برجام نهتنها افزایش سرمایهگذاری خارجی اتفاق نیفتاده بلکه مطابق آمارهای رسمی در جذب آن بسیار ناموفق بودهایم. بر مبنای آماری که سازمان کنفرانس تجارت و توسعه ملل متحد منتشر کرده، دولت یازدهم در سالهای ۹۲ تا ۹۵ در مجموع توانست ۱۰ میلیارد و ۵۷۷ میلیون دلار سرمایه خارجی جذب کند، در حالی که دولت دهم فارغ از این شعارها و وعدهها از سال ۸۸ تا ۹۱ حدود ۱۵ میلیارد و ۵۷۱ میلیون دلار سرمایه خارجی جذب کرده است، بنابراین تکیه بر این مسأله باز هم برای دولت یازدهم و دوازدهم راهگشا نبوده است. رئیسجمهور گفته است: «دستیابی به رشد ۸ درصدی اقتصاد مستلزم جذب سالانه حداقل ۳۰ تا ۵۰ میلیارد دلار سرمایه خارجی است». اگر چه این سخن بدان معناست که بین سالهای 92 تا 95 باید حدود 90 تا 150 میلیارد جذب شده باشد و حالا یک نهم از آن عدد جذب شده اما همین سخن باز نشان میدهد که برای دولتمردان همچنان در بر پاشنه سرمایههای خارجی میچرخد و آنطور که پیداست دولتیها میخواهند همچنان برای رسیدن به این امر ظرفیتها و منابع داخلی را به حاشیه برانند.
غفلت از ظرفیتهای داخلی
بررسیها نشان میدهد ایران چندین برابر بیشتر از تمام غولهای صنعتی دنیا دارای واحد تولیدی است و مطابق اظهارات یحیی آلاسحاق، عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران، «عمده واحدهای مستقر در شهرکهای صنعتی کشور کوچک و متوسط هستند. این شهرکها در اشتغالافزایی، رشد اقتصادی، کاهش نرخ بیکاری و مواردی از این دست بسیار نقشآفرینند». این سخنان در شرایطی مطرح میشود که مسؤولان به تولید بهایی نمیدهند و سیاستهای غلط داخلی سبب عطش دولت برای جذب سرمایههای خارجی شده و آن را تنها راه دستیابی به رشد اقتصادی 8 درصد میدانند. از سوی دیگر طبق محاسباتی که انجام شده اغلب مراکز تولیدی و کارخانهها با کمتر از 50 درصد ظرفیت خود فعالیت میکنند که نقدینگی، رکود و واردات باعث تشدید این مسأله شده است. این نافرجامی ظرفیتهای داخلی در حالی روی میدهد که «جان دفتریوس»، دبیر بخش بازارهای نوظهور در سیانان با اشاره به فهرست ویژگیهایی که ایران در اختیار دارد، گفته است: «ایران با ۸۰ میلیون نفر، دومین جمعیت بزرگ در خاورمیانه، ۹ درصد ذخایر اثبات شده نفت، ۱۸ درصد ذخایر اثبات شده گاز و مقدار فراوانی معادن استراتژیک دارد».
بیتوجهی به اقتصاد مقاومتی
به اعتقاد محمدقلی یوسفی، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی «ما در بخش صنعت حدود 47 درصد بیکاری پنهان و نیروی کار مازاد بر نیاز داریم». وقتی تولید مورد بیاعتنایی قرار میگیرد، نه شغلی ایجاد میشود و نه رشد اقتصادی اتفاق میافتد اما در چنین بزنگاهی مسؤولانی که همواره نگاهشان به خارج از مرزها معطوف است، چاره کار را سرمایهگذاری خارجی میدانند و بی توجه به توسعه اقتصاد مقاومتی و نگاه درونزا میشوند. اما ایکاش بتوان در رهگذر این شعارها، سرمایه خارجی هم جذب کرد! چرا که بر اساس آمار تجارت خارجی در 7 ماه نخست امسال «واردات کالا از فرانسه 4 برابر و از انگلیس 3 برابر شده است». حتی واردات کالا از آلمان در 5 ماه ابتدایی امسال نسبت به مدت مشابه سال ۹۴ حدود ۴/۴ درصد رشد داشته است. واردات از ایتالیا و هلند هم در 5 ماه نخست امسال نسبت به زمان مشابه در سال ۹۴ به ترتیب بیش از ۴۲ و ۷۸ درصد رشد نشان میدهد. این در حالی است که محصولات وارداتی نیز تقریبا تمام قابلیت تولید داخلی را داشته است. ظاهرا تاکید دولتمردان بر افزایش سرمایهگذاریهای خارجی تنها به افزایش واردات منتهی شده، آن هم درست وقتی که تولیدکنندگان ما مورد بیتوجهی دولت قرار گرفته و توان بازپرداخت تسهیلات با سودهای بالا را ندارند. امروز کرهجنوبی به عنوان چهارمین اقتصاد بزرگ آسیا و سیزدهمین اقتصاد دنیا شناخته میشود و این در حالی است که آنها در 50 سال گذشته حتی از بولیوی و موزامبیک هم فقیرتر بودند، بر همین اساس صاحبنظران عنوان میکنند این کشور برای پیشرفت در عرصه اقتصاد به تولید و صادرات توجه کرد و حتی برای فعالان این حوزه معافیتهای مالیاتی هم در نظر گرفت تا توانست به چنین جایگاهی دست یابد. زمانی که برجام به تصویب رسید بسیاری از تحلیلگران امور اقتصادی گمان کردند میتوان شاهد بهبود وضعیت تولید، افزایش صادرات و اشتغالزایی بود اما چنین نشد، حتی میزان واردات مطابق آمارهایی که پیش از این ارائه دادیم، افزایش چشمگیری داشته و به تبع آن بیکاری و کمبود نقدینگی دست از سر اقتصاد ما برنداشته است. انگار نمیخواهیم از کشورهایی نظیر کرهجنوبی درس بگیریم چرا که رهاورد این غفلتها چیزی جز افزایش بیکاری و رکود نبوده است؛ چنانکه نرخ بیکاری از 4/10 درصد در سال 92 به بالای ۱۱ درصد در سال ۱۳۹6 رسید. آنطور که پرویز حسابی، عضو اتاق بازرگانی مطرح میکند، 30 هزار واحد تولیدی هم پس از اجرای برجام تعطیل شده است. حال این سوال مطرح است که آیا اینها قرار است ثمرات سرمایهگذاریهای خارجی باشد؟
اقتصاد مقاومتی راه برونرفت از بحران
اگر قدری واقعبین باشیم، به مقوله اقتصاد مقاومتی وفادار میمانیم، آنگاه خود را در ورطه سرمایههای خارجی گرفتار نمیسازیم زیرا به تعبیر اقتصاددانان برجسته، کشورهای بیگانه هیچگاه دلشان برای ایران نمیسوزد و تنها به دنبال روزنهای برای عرضه کالاها و محصولات مصرفی خود هستند و چه بازاری وسیعتر از بازار 80 میلیون نفری ایران؟ زمانی که هنوز خبری از برجام نبود، علت کاهش رشد اقتصادی گردن تحریمها بود و بعد از برجام قرار بود سرمایهگذاری خارجی، اقتصاد را سر و سامان دهد اما شاهدیم که باز هم چنین نشد. نباید فراموش کنیم این تنها ایران نبوده که در برهههای مختلف زمانی با تحریمها و فشارهای اقتصادی مواجه شده است. بنا بر اظهارات حجتالله عبدالملکی، در 100 سال گذشته تحریمهای اقتصادی زیادی در سراسر جهان اتفاق افتاده اما در این بین برخی کشورها توانستهاند از تحریمها عبور کرده و بدون تکیه بر قراردادها و توافقنامههای چندجانبه و عدم سرمایهگذاری خارجی، کشور خود را از بحران نجات داده و در بعد اقتصادی قوی و توانمند شوند به طوری که همان کشورهای تحریمکننده به آنها نیاز پیدا کردهاند. ژاپن، یک نمونه از کشورهایی است که به آن اشاره شد. ژاپنیها ضمن تولید کالاهای با کیفیت و اساسا بها دادن به تولید داخلی و توجه به ظرفیتهای درونی، توانستند بازارهای کشورهای دیگر را به خود وابسته کنند و در حال حاضر هم این کشور آنقدر به لحاظ اقتصادی قوی است که اگر کشوری بخواهد به تحریم روی بیاورد، بازنده اصلی خودش خواهد بود. باید به استقلال و مقاومت اقتصادی، عدم وابستگی خارجی و صدالبته تولید داخلی رو آورد که البته مجموعه این مسائل در اقتصاد مقاومتی خلاصه میشود. مسأله مقاوم کردن اقتصاد و عدم توجه نسبت به سرمایهگذاری خارجی مورد تاکید اغلب اقتصاددانان است؛ عبدالملکی از جمله آنهاست. وی در اینباره گفته است: «اگر تولید رونق بگیرد به جای اینکه ما به دنبال سرمایهگذاران خارجی باشیم آنها سراغ ما میآیند». عباسعلی نورا از دیگر کارشناسان اقتصادی نیز معتقد است پس از اجرای برجام، دولت نسبت به سرمایههای داخلی و تولید بیتوجهی کرده است، آن هم در شرایطی که سرمایههای خارجی به علت بدعهدی غربیها جذب نشده است. اگر دولت به سرمایهها و ظرفیتهای داخلی و صادرات توجه میکرد، امروز اقتصاد وضعیت بهتری داشت. حال باید دید بهرغم همه نقدهای صورتگرفته، چقدر دولت دست به کار خواهد شد و اقتصاد را با توجه به مزیتهای داخلی و نه سرمایههای خارجی سروسامان میدهد.