حسین غفوری: خوش قد و قامت است، قدرت حمل توپ بالایی دارد، سانترهایش هم نسبت به استانداردهای لیگ برتر، قابل قبول است. شایان مصلح را میگوییم؛ فوتبالیست، شاعر، مداحی که مهندسی میخواند. بازیهای درخشانش در سپیدرود نوید تولد یک ستاره را میداد. ستارهای که میرفت جا پای دوست صمیمیاش محمد انصاری بگذارد. باور عموم این بود اگر پرفسور توانسته از آن یکی، از آن بازیکن تستی، فوقستارهای در اشِل تیمملی بتراشد، لابد این یکی الماس را هم صیقل خواهد داد. جنس این یکی اما اندکی متفاوت بود. شایان هم مانند
« انصاری» دل در گروی اعتقادات دارد اما برخلاف او برونگراتر است. این ویژگی شخصیتی در کنار طبع شعر از مصلح بازیکنی احساساتی ساخته است و این آخرین چیزی است که برانکو میخواهد. جایگاهی که برانکو برای این چپپای رودباری در نظر گرفته مدافع چپ است. پستی که علاوه بر سرعت، دوندگی و دریبلینگ به مقادیر معتنابهی «دقت» و «سختگیری» نیاز دارد. آیتمهایی که در بازی سرخوشانه مصلح به چشم نمیخورد. کافی است گل سپاهان را بازبینی کنیم که شایان براحتی به بازیکن حریف اجازه پیشروی و ارسال توپ داد تا امتیازهای حیاتی از دست برود. در بازی الهلال هم که عملکرد شایان در کنار سایر عناصر خط دفاع فاجعهآمیز بود. به نظر میرسد افکار مدافع جوان سرخپوشان آنچنان که باید و شاید متمرکز نیست. برای ذهنی آشفته، تمرکز روی حرکات حریف احتمالا دشوار است. شاید هم رسیدن به پیراهن پرسپولیس چنان او را اشباع کرده که به نشستن کنار دست خوردبین و فرصتهای 5 دقیقهای قناعت کرده است. اگر اینطور باشد باید تاسف خورد برای استعداد شگرفی که میتوانست جانشین شایان توجهی برای نیکبخت واحدی باشد و جناح چپ پرسپولیس و تیمملی را در سیطره خود بگیرد. اتفاقی که محال نیست، به شرطی که مصلح جوان از لحاظ روحی و جسمی به آمادگی آرمانی برسد و با سختگیری بیشتر بر کانال کناری تیمش، تابلوی ورود ممنوع نصب کند.