عبدالباری عطوان: در سایه تنش روزافزون در یمن، لبنان و سوریه و صحبتهای پیدرپی درباره وجود معامله بزرگی که دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا و دامادش، جرد کوشنر میخواهند آن را به عنوان حل و فصل تاریخی درگیری عربی- اسرائیلی مطرح کنند، انسان از خودش میپرسد فلسطینیها چه در نوار غزه و چه در کرانه باختری کجای این معامله و تحولات ایستادهاند؟ به نظر میرسد جنبش حماس بعد از انتخاب رهبری جدید خود تکلیفش را مشخص کرده و تصمیم گرفته به عنوان جنبش مقاومت به هویت خود پایبند باشد و روابطش را با ایران و حزبالله بازیابد. این جنبش ساخت پلهای ارتباطی با سوریه و عراق را بتدریج آغاز کرده اما همچنان سوالاتی درباره موضع محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین و سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) وجود دارد. هر کسی سفر چند روز پیش عباس به عربستان را دنبال کرده باشد شاهد استقبال بیسابقه رهبران عربستانی از وی بوده است. ملک سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان مراسم استقبالی را برای عباس ترتیب داد و تعداد زیادی از شاهزادگان و مسؤولان ارشد دولت را به این مراسم دعوت کرد که در رأس آنها محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان بود. مطبوعات اسرائیل تقریبا تنها طرفی بود که درباره این سفر و دلایل آن صحبت کرد. سایت« I۲۴» اسرائیل اعلام کرد که عربستان بر محمود عباس برای قبول معامله بزرگ ترامپ که به «معامله قرن» معروف است فشار آورده تا یا این معامله را بپذیرد یا
استعفا کند. جرد کوشنر، داماد ترامپ و جیسون گرینبلات، فرستاده ویژه آمریکا به خاورمیانه یک هفته قبل از رسیدن محمود عباس به ریاض، سفر محرمانهای به عربستان داشتند. ولیعهد عربستان نیز درباره این معامله و به تأخیر انداختن مساله قدس و عادیسازی کامل روابط میان اعراب و اسرائیل در ازای کمکهای مالی سخاوتمندانه به تشکیلات خودگردان با عباس صحبت کرد. نمیدانیم پاسخ عباس به میزبان سعودی خود چه بود، چرا که وی از زمان بازگشتش از ریاض هیچ صحبتی نکرده است اما حازم عطاءالله، مدیرکل نیروهای امنیتی فلسطین در کرانه باختری روز چهارشنبه درباره ازسرگیری هماهنگی امنیتی با اسرائیل صحبت و در مقابل خبرنگاران اذعان کرده بود که این هماهنگی در اصل متوقف نشده بود و تنها دیدارها میان رهبران امنیتی فلسطین و همتایان اسرائیلیشان متوقف شده بود. آیا اعلام این مساله پیامی به اسرائیلیها و عربستانیها و آمریکاییها بود مبنی بر اینکه موضع تشکیلات خودگردان و عباس نسبت به این معامله بزرگ مثبت است یا اینکه این مساله صرفا اتفاقی بود و هیچ ارتباطی با سفر عباس به ریاض ندارد؟ در هر «جنگ بزرگی» در منطقه طرفهای عرب و آمریکایی آن نیاز به برگ برنده فلسطین دارند تا از آن به عنوان سرپوشی برای توجیه این جنگ و کسب مشروعیت در میان مردم استفاده کنند. سن محمود عباس از ۸۰ هم تجاوز کرده و تنها باقیمانده از نسل پدران بنیانگذار انقلاب فلسطینی به رهبری جنبش فتح است. او تنها کسی است که قادر است این پوشش را برای بزرگترین عملیات نابودی مساله فلسطین به دست آمریکاییها و همپیمانان عربشان بدهد و ما امیدواریم این کار را نکند و شریفترین مساله جهانی و عربی را به شکلی که اینها میخواهند نابود نکند؛ اینهایی که مساله فلسطین را به عنوان قربانی برنامههای اسرائیلیها تقدیم میکنند. بحث فلسطین باید دور از سیاست محورها باقی بماند و تشکیلات خودگردان فلسطین باید به آرمانهای فلسطین به طور کامل پایبند باشد. باید از محور مقاومت جانبداری کرد؛ محوری که هیچگاه درباره حقوق کامل مردم فلسطین سازی نکرده است.