جاناتان ویلسون: شروع منچسترسیتی در این فصل، ارزشمند است، بیشتر از این رو که آنها رکوردهایی از 2 نوع متفاوت از تسلط را به چالش کشیدهاند. فقط تاتنهام در فصل 61-1960 رکورد بهتری در این سطح داشته و 11 بازی از 11 بازی را برد. در حالی که 7 تیم دیگر هم 10 بازی را بردهاند و یک بازی از 11 بازی ابتداییشان را مساوی کردهاند و همه اینها در 40 سال گذشته اتفاق افتاده که شاید نشان بدهد چطور پول، شکافهای بزرگتری بین تیمها خلق میکند، همچنین فقط 6 تیم تاکنون بیشتر از 38 گل سیتی در 11 بازی، گل زدهاند که 4 تا از آنها در قرن 19 بوده است. چیزی که به نظر معنیدار میرسد این است که فقط یک تیم در هر دو لیست حضور دارد و آن هم خود سیتی است؛ در دوران مربیگری روبرتو مانچینی در سال 12-2011. به هر حال اینگونه نیست که پیشرفت بزرگ باعث شود احساس کنیم این فصل میتواند از آن تیم پپ گوآردیولا باشد. این واقعیت دارد که فاصله در آن فصل بعد از 11 بازی فقط 5 امتیاز بود که حالا به 8 امتیاز افزایش پیدا کرده اما سیتی هنوز راهی دور پیش رو دارد که اعلام شود از «همشهریها» خلاص شده است و هشدار در همین جاست. تساوی مقابل استوک و ساندرلند در پایان ماه مارس آن فصل و به دنبالش شکست مقابل آرسنال که در آن ماریو بالوتلی اخراج شد در مجموع تقریبا کافی بود تا مبارزه آنها را برای قهرمانی خراب کند. سیتی البته سیتی است اما 2 تیم از تیمهای دیگری که فصل را با 10 پیروزی و یک تساوی از 11 بازی شروع کردهاند هم در بردن مقام اولی شکست خوردهاند. لیورپول در فصل 91-1990 تا آغاز دسامبر که مقابل آرسنال 3 بر صفر زانو زد، بیشکست بود اما نژاد عاطفی هیلزبورو اثرش را بر سرمربی آنها، کنی دالگلیش گذاشت و او بعد از تساوی 4-4 بعدی مقابل اورتون در دور پنجم «افای کاپ» که به بازی تکراری در فوریه رسید، استعفا کرد. لیورپول 2 بازی بعدی در لیگ را هم باخت و فصل را با 7 امتیاز فاصله نسبت به آرسنال در رده دوم به پایان رساند، البته اینها شرایط خاصی بودند و پیشتازی لیورپول هم فقط 4 امتیاز بود و منچستریونایتد در 1985 بعد از 11 بازی 10 امتیاز جلو بود پیش از تساوی با لوتون 10 بازی اول را برده بود. آنها تا بازی شانزدهم فصل نباختند اما مثل سیتی در 12-2011 انتظاری طولانی را برای قهرمانی تحمل کردند. در باشگاه یک فرهنگ رسوای عیشونوش هم وجود داشت. 2 تیم از 8 تیمی که فصل را از نظر پیروزی و تساوی بخوبی سیتی گواردیولا شروع کردهاند بعدتر در کسب قهرمانی شکست خوردهاند. 3 تیم از 8 تیمی که با گلهایی به این اندازه یا بیشتر شروع کردهاند هم همینطور. تاتنهام در 1963 بعد از 11 بازی 40 گل زده داشت اما بذل و بخشش آنها جایی بود که 21 گل هم خورده بودند. حتی در همین 11 بازی اول با اینکه از نظر تفاضل گل در سیستم قدیمی دوم بودند 7 بر 2 به بلکبرن باخته بودند. فصل برای آنها در ماه مارس بعد از 4 شکست و یک تساوی در 5 بازی فروپاشید و آنها در رتبه چهارم فصل را به پایان رساندند. همین داستان درباره برنلی هم 2 سال پیش از آن وجود داشت. آنها 9 پیروزی در 11 بازی اول خود داشتند و 38 گل زده بودند تا 4 امتیاز بیشتر از منچستریونایتد داشته باشند (با 2 امتیاز برای هر پیروزی) اما 22 گل هم خورده بودند. اگرچه 5 بار در آن فصل 6 گل یا بیشتر زده بودند اما شاگردان هری پات فقط در 7 بازی کلینشیت داشتند. درماندگی آنها را در ماه آوریل گرفتار کرد؛ زمانی که 4 بازی را باختند و پشت سر ایپسویچ تازه تقویت شده آلف رمزی دوم شدند و بعدتر هم در فینال افایکاپ به تاتنهام باختند. اورتون در 95-1894، 39 گل زده
تا اینجای فصل داشت و 8 پیروزی در 11 بازی ابتدایی دشت کرده بود اما آنها هیچوقت همین عملکرد را بعد از شکستن رکورد 100 درصدیشان مقابل بلکبرن در بازی نهم فصل تکرار نکردند. آنها فصل را دوم تمام کردند و از ساندرلند جا ماندند که سومین قهرمانیاش در 4 فصل را زیر نظر تام واتسون کسب کرد. اما شاید مهمترین نکته این باشد که نشانهای از هیچ تیم مبارزهطلب بیرحمی مثل آرسنال 91-1990، لیورپول 96-1985 یا ساندرلند 95-1894 وجود ندارد؛ احساس میشود قهرمانی دوست دارد به سیتی ببازد.