گروه فرهنگ و هنر: باز هم همان همیشگی؛ ترکیبی از یک مجری که روی صندلی نسبتا راحتی مقابل میهمان خود نشسته است و در پشتسر آنها هم نمایی از یک دکور ساده آبیرنگ که شبیه یک حوض طراحی شده دیده میشود. حوضی با یک ماهی قرمز بزرگ و لوگویی طلاییرنگ که عنوان برنامه را که همان «چهلچراغ» باشد، نشان میدهد. همهچیز آماده است تا با یادآوری خاطرات انبوه برنامههای اینچنینی تلویزیون که معمولا در مناسبتهای مختلف از شبکههای سیما سربرمیآورند، شبکه را عوض کنم اما چند لحظهای تعطل کافی است تا قلاب خوش آب و رنگ و پرکشش بحث میان محمدرضا شهیدیفرد و میهمانش مرا از عوض کردن شبکه تلویزیون منصرف کند؛ گویا این یکی، همان همیشگی نیست! به گزارش «وطنامروز»، «چهلچراغ» عنوان برنامهای است که در ماههای محرم و صفر امسال روی آنتن شبکه سوم سیما رفت. برنامهای با اجرای محمدرضا شهیدیفرد و با موضوع «هنر و امام حسین(ع)» که سرمایه آن را جشنوارهای با عنوان «چهلچراغ» که موضوع محوری آن دقیقا همان موضوع برنامه تلویزیونی آن است، تامین کرده بود. اما با این همه، سطح این برنامه نسبت به اغلب برنامههای مشابهی که با حمایت نهادها و سازمانها تولید میشوند، یک سر و گردن بالاتر است.
برگ برندهای به نام شهیدیفرد
نخستین نقطه قوت برنامه «چهلچراغ» و در واقع مهمترین نقطه قوت آن را باید حضور محمدرضا شهیدیفرد در قامت مجری و مغز متفکر این برنامه دانست. یک انتخاب درست و اصولی برای اجرای برنامهای که بهراحتی از پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به یک برنامه مناسبتی تکراری و احتمالا کممخاطب برخوردار بود ولی حضور شهیدیفرد با کولهباری از تجارب موفق در ساخت برنامههای تلویزیونی باعث شد گفتوگوهای این برنامه که بیشتر حالت یک گپ خودمانی را داشت تبدیل به برگ برنده چهلچراغیها شود. شهیدیفرد که در سالهای گذشته سابقه ساخت برنامههای مهمی چون «مردم ایران سلام» و «پارک ملت» را در کارنامه داشت، مدتها بود به عنوان یکی از اعضای اصلی اتاق فکر برنامه پرمخاطب «خندوانه» فعالیت میکرد ولی با جدا شدن او از تیم تولید فصل چهارم این برنامه، کیفیت «خندوانه» نیز بویژه در بعد محتوایی کاهش یافت. موضوعی که نشاندهنده نقش مهم شهیدیفرد در اتاق فکر این برنامه بود. او در حالی پس از چند سال به عرصه اجرا در تلویزیون بازگشت که بسیاری تصور میکردند حضور او در یک برنامه مناسبتی آن هم در شرایطی که یکی از گزینههای محتمل اجرای برخی از برنامههای مهم تلویزیون از جمله برنامه سینمایی «هفت» است، تاثیر مثبتی در نگاه مخاطبان و مدیران نسبت به او نخواهد داشت اما تسلط بالای او در گفتوگو با میهمانانی از حوزههای مختلف و تواناییاش در زمینه استخراج حرفهایی تازه و جذاب از این چهرهها که بسیاری از آنها بارها و بارها به تلویزیون آمده بودند، دقیقا همان نکتهای بود که باعث شد چهلچراغ یک سر و گردن از سایر برنامههای مناسبتی گفتوگومحور تلویزیون در این ایام بالاتر باشد.
میهمانهای تکراری با حرفهایی تازه!
احمدرضا درویش، داوود میرباقری، فریبا کوثری، محمدرضا شریفینیا، بهروز افخمی، مجتبی راعی، مسعود دهنمکی، افسانه بایگان، حسامالدین سراج، سیدمهدی شجاعی و... تنها تعدادی از میهمانان چهلچراغ در این مدت بودند. میهمانهایی که تعداد زیادی از آنها پیش از نیز بارها به تلویزیون آمده بودند ولی گفتوگوی شهیدیفرد با آنها چیز دیگری بود. آنگونه که حتی آن دسته از مخاطبان نیز که به دلایل مختلفی نمیتوانستند برنامه را در برخی شبها پیگیری کنند، فردای آن روز، گفتوگوی جذاب و پرنکته شهیدیفرد با میهمانان خود در این برنامه را دنبال میکردند. گفتوگوهایی که حتی گاهی به واسطه دسته اول بودن بسیاری از نکات مطرح شده از جانب میهمانها در آن خود تبدیل به تیتر یک رسانههای مختلف میشد و همین نکته خود گویای کیفیت خروجی این گفتوگوها و تسلط مجری در گرفتن حرفهایی تازه از میهمانانش بود. نکته جالب این است که با وجود تنوع حوزههای فعالیت چهرههای حاضر در این برنامه که شامل اهالی سینما، تلویزیون، موسیقی، فعالان حوزه تجسمی، نویسندگان و حتی مداحان و شاعران میشد، باز هم مجری برنامه در مواجهه با هرکدام از این چهرهها به نحوی به بحث ورود میکرد که گویی خود او یکی از متخصصان این حوزه است و اساسا همین آشنایی قابل قبول او با این حوزهها بود که میهمانهای برنامه را برای طرح حرفهایی تازه در این گپ و گفت خودمانی مشتاقتر میکرد.
یک تیر و دو نشان چهلچراغیها
احتمالا شما هم بارها در ساعتهایی که احساس میکردید باید تلویزیون در این ساعت از روز با توجه به احتمال بیشتر بودن مخاطب آن، برنامهای جذاب یا مجموعهای نمایشی را روی آنتن داشته باشد، با یک برنامه تبلیغاتی کاملا ضدمخاطب روبهرو شدهاید که ترجیح دادهاید یا تلویزیون را خاموش کنید یا در بهترین حالت با مرور برنامههای دیگر شبکهها به دنبال برنامهای درخور توجه باشید. ولی اغلب کسانی که یک یا چند قسمت از برنامه «چهلچراغ» را دیده باشند بدون شک به این موضوع معترف خواهند بود که این برنامه با وجود آنکه در واقع یک برنامه تبلیغاتی برای جشنواره چهلچراغ محسوب میشود، توانسته فراتر از سایر برنامههای مشابهی که در این زمینه تولید میشوند، ظاهر شود. سازندگان این برنامه با رعایت قواعد و اصول ساخت یک برنامه تلویزیونی مناسبتی بدون آنکه بخواهند همانند بسیاری از آثار که به واسطه حمایت نهادها یا ارگانهای مختلف مجبورند بخشی یا کل برنامه را به این سازمان اختصاص بدهند، صرفا با استفاده از نام جشنواره برای برنامه خود سعی در تبلیغ غیرمستقیم این رویداد فرهنگی کردند. یک تیر و دو نشان شدنی که ثمره آن هم ارائه یک برنامه خوب و روان مناسبتی در شبهای ماههای محرم و صفر و پر شدن کنداکتور تلویزیون با یک برنامه گفتوگومحور جذاب بود و هم جشنواره چهلچراغ از این رهگذر توانست ارتباط و تعامل بیشتری با مخاطبانش داشته باشد و چه تبلیغی از این بهتر!
الگوی برنامههای مناسبتی
چهلچراغ که در واقع ضمیمهای بر دومین جشنواره مردمی فیلم و عکس چهلچراغ بود در حالی امسال روی آنتن رفت که توانست علاوه بر جلب نظر مخاطبان، الگویی تازه در ارتباط با برنامهسازی مناسبتی در تلویزیون ارائه کند. الگویی که به احتمال فراوان هزینه بالایی نداشته یا حداقل در مقایسه با آثار نمایشی ساختهشده برای چنین مناسبتهایی کمهزینهتر بوده ولی با این همه در زمینه بالا بردن میزان اقبال عمومی نسبت به تولیدات مناسبتی تلویزیون آن هم در روزهایی که رسانه ملی با بحران جدی مخاطب روبهرو است، نقش مهم و غیرقابل انکاری داشته است. برنامهای که در ظاهر از همان ظواهر همیشگی ساخت این نوع از برنامهها پیروی کرده ولی توجه به برخی از ریزهکاریها و تمرکز بر کسب رضایت مخاطب به جای پافشاری بر تبلیغ نهاد و سازمان حامی برنامه، زمینهای را فراهم کرد تا سایر برنامهسازان تلویزیونی در مناسبتهای بعدی نیز بتوانند با استفاده از الگوی ارائه شده در این برنامه یعنی دعوت از چهرههای سرشناس حوزههای مختلف، ایجاد فضایی مناسب برای یک گپ و گفت چالشی و غیرتصنعی و البته خودمانی با این افراد و یاری گرفتن از آیتمهایی جذاب برای پر کردن وقفههای کوتاه ایجاد شده در میانه گفتوگوها، برنامههای بهتری را برای مخاطبان آماده کنند تا بعد از این شاهد تولید برنامههای مناسبتی قابلقبولتری در رسانه ملی باشیم.