عبدالباری عطوان: هنگامی که عمرالبشیر، رئیسجمهوری سودان از مسکو و پس از دیدار با ولادیمیر پوتین، همتای روسی خود از مخالفت با هرگونه رویارویی نظامی یا سیاسی بین کشورهای عربی و ایران خبر داد و گفت دخالتهای آمریکا و اروپا باعث و بانی بحرانهای منطقه است و آنها سودان را هم تکهپاره کردند، به این معناست که وی در حال تصحیح اقدام خود در وارد کردن سودان به بحران یمن است و قصد دارد این کشور را به جایگاه حقیقی خود در محور مقاومت بازگرداند. رئیسجمهور سودان چند سالی در لبه پرچینی زندگی میکرد و به اشتباه گمان میکرد آمریکا و متحدان عرب آن پادزهر همه مشکلات سودان و بحرانهای آن هستند و او نیز احترام و جانبداری زیادی از آنها به عمل میآورد تا جایی که به مبارک الفاضل، یکی از مهمترین وزیران کابینه خود اشاره کرد از مزایای عادیسازی روابط با رژیم اشغالگر اسرائیل و برقراری روابط تجاری و سیاسی با آن سخن بگوید، موضعی که اکثریت قریب به اتفاق مردم سودان را از قبل از برادران عرب آنها تحت تاثیر قرار داده و شوکه کرده بود. مواضع عمر البشیر، رهبر جبهه نجات سودان به مثابه چرخ نجاتی برای او بود اما سودان را به موقعیتی متفاوت و ناهمخوان با سابقه آن سوق داده چرا که شهروندان سودانی حتی در سرزمینهای اشغالی از بزرگترین مدافعان حق و عدالت بودهاند. همزمانی اظهارات البشیر در مخالفت با جنگ علیه ایران و مرتبط خواندن بحرانهای کشورهای عربی به دخالتهای آمریکا با اظهارات اخیر محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی علیه ایران و رهبری این کشور از نظر ما تصادفی یا لغزش زبانی نبوده است، بنابراین اغراق نیست اگر بگوییم عمر البشیر عمدا به متحد سعودی خود پاسخ داد و طلاق خود را از حکومت سعودی، ائتلاف عربی و جنگ آن در یمن را از مسکو اعلام کرد. نکته بسیار مهم دیگری که نمیتوان آن را نادیده گرفت و در اظهارات عمر البشیر بیهیچ ابهامی آمده، این است که «صلح در سوریه بدون باقی ماندن بشار اسد در قدرت در کار نخواهد بود»، البشیر در راس حکومتی قرار دارد که مشروعیت و ادامه کار خود را از وابستگی به حزب حاکم سودان به جنبش اخوانالمسلمین گرفته است، جنبشی که نقش بزرگی در روشن کردن آتش جنگ نظامی در سوریه داشت و سرنگونی نظام سوریه را در راس اولویتهای سیاسی، نظامی و ایدئولوژیک خود قرار داده بود. این یک روند بازنگری در ایدئولوژی اخوانالمسلمین سودان است تا سیاستی را که در طول بحران سوریه به کار گرفته بود اصلاح کند و بعید نیست مقدمه یا بخشی از روند اصلاح جامع «جنبش مادر» اخوانالمسلمین باشد که از استانبول به دست رجب طیب اردوغان، پدرخوانده اسلام سیاسی صورت گرفته است تا چهره جدید آن را به تصور بکشد و بازتاب آن را در تغییرات پرشتاب مواضع حزب النهضه تونس، جنبش اصلاح یمن و حماس فلسطین در برهه اخیر شاهد هستیم. اردوغان پس از پایان اجلاس سهجانبه راهبردی در سوچی روسیه که با حضور همتایان روس و ایرانی وی برگزار شد، در حالی که سوار بر هواپیما به آنکارا بازمیگشت در اظهاراتی غافلگیرانه برای خبرنگاران تاکید کرد مخالفتی با باز شدن در گفتوگو با دولت سوریه در دمشق ندارد و چه بسا همین پیام شفاف به گوش عمر البشیر رسید، همانگونه که به گوش بسیاری در صفوف جریان اخوانالمسلمین رسید، و بیان میکند که دوران تغییر و انتقال به مرحله جدیدی رسیده که جهت قطبنمای آن به سمت مسکو و رئیسجمهور روسیه است که رهبری جدید جهان را عهدهدار خواهد شد تا با پروژه آمریکا و متحدانش مقابله کند و این یک عمل حتمی و نه شعاری توخالی است. محور آمریکایی- اسرائیلی در منطقه افول کرده و سنگ بناهای آن یکی پس از دیگری در حال ریختن است، در سودان، لبنان، عراق، سوریه و یمن. و خدا را سپاس میگوییم که ماه عسل آن طولانی نشد اگر چه تلفات سنگین غیرقابل انکاری برجا گذاشت اما به قول معروف دورنشین صدرنشین است. بازگشت عمر البشیر را به سنگر همیشگی خود تبریک میگوییم، سنگری که شرافت سودان است و امیدواریم توبه او بیبازگشت باشد و سابقه ماجراجویی وی در انتقال به جبهه دیگری که شایسته وی و سودان و مردم آن نبود را از بین ببرد و امیدواریم این اتفاق به موازات انقلاب اصلاحطلبانه تازهای در داخل سودان برای مبارزه با فساد، ایجاد دموکراسی و وحدت ملی در این کشور باشد.