محمد قراگوزلو: یک- تصویر جمعیت بیرون ورزشگاه مستایا یک ساعت قبل از شروع بازی میتوانست تا حدود زیادی حساسیت مسابقه را توصیف کند. در فصول گذشته والنسیا هیچوقت برای بارسا حریف راحتی نبود اما حداقل بیش از 15 سال از روزگاری که تیم هکتور کوپر با ستارههایی مثل مندیتا، کانیزارس، لوپز، کیلی گونزالس و آنگلوما تبدیل به قطب سوم لالیگا شد، میگذشت. آن روزها اتلتیکو و دیگو سیمئونهای وجود نداشت تا مقابل قدرتهای سنتی اسپانیا قد علم کند اما یک آرژانتینی دیگر با مجموعه از خفاشهای هراسناک تیمی ساخته بود که علاوه بر قد علم کردن در لالیگا تا فینال لیگ قهرمانان رفت. والنسیا 17 سال بعد از آن روزهای طلایی پس از پشتسر گذاشتن رئال و اتلتیکو به عنوان مهمترین حریف در راه صدرنشینی بارسا با پشتونه 55 هزار هوادار آمده بود تا شگفتیهای این فصل لالیگا را تکمیل کند اما 9 دقیقه کم آورد و به یک امتیاز خانگی قانع شد اما همین که امسال خفاشها دایره مدعیان قهرمانی را گسترده کردهاند و مثلث تکراری مدعیان در سالهای اخیر به مربع هیجانانگیزی تبدیل شده باید به احترام مارسلینو گارسیا تورال و شاگردانش کلاه از سر برداشت.
دو- تا چند هفته قبل تصور میشد سیستم 2-4-4 از سوی والورده یک علاج موقتی است اما حالا و در روزهایی که آلکاسر و دلوفئو شرایط مطلوبی دارند بازی با 2 مهاجم عجیب است. عجیب از این جهت که بارسا سالها با سیتم 3-3-4 بازی کرده و تغییر این سیستم به نوعی فلسفه تیم را زیر سوال میبرد اما این تغییر شگرف را میتوان از بعد دیگری هم تعبیر کرد؛ اینکه والورده فلسفه و دیگاه خودش را در تیم پیاده میکند و چشم بسته پیرو گذشته نخواهد بود. البته که او دنبال دهنکجی به فلسفه بارسا و پشت کردن به مربیان موفقی مثل گوآردیولا و رایکارد نیست اما برای قرار گرفتن در مسیر درست کار درست را انجام میدهد، کمااینکه تا اینجا نتایجش گواه تصمیمات درستش بوده و نمیتوان دستاوردهایش را با تیمی که بعد از رفتن نیمار با چالشی بزرگ مواجه شد و مصدومان پرشماری داشت انکار کرد. با این حال باید در نظر گرفت 2 هفته بعد دمبله به تمرینات بازمیگردد و احتمالا قبل از ژانویه وارد ترکیب خواهد شد.
سه- درست مثل بازی برگشت با بتیس در فصل گذشته که توپ یک وجب از خط دروازه عبور کرد و قهرمانی بارسا با همان 2 امتیاز پرید اینبار در مستایا کمک داور چشم به حقیقتی بست که میتواند سرنوشت قهرمانی لالیگا را رقم بزند. دزدی بزرگ از مسی و بارسا اختلاف با رقبای مادریدی را به 8 تقلیل داد. شاید این فاصله 8 امتیازی همچنان یک حاشیه امنیت جالب برای بارسا و هوادارانش باشد و این فاجعه داوری چندان دردناک به نظر نرسد اما چنانچه ورق برگردد و رئال روی دور بیفتد و بارسا مثل تمام تیمهای اوج گرفته برای چند هفته افت کند و امتیاز از دست بدهد، این گاف بزرگ تیم داوری بازی یکشنبه شب در روزهای پایانی فصل یادآوری خواهد شد و دردناکتر به نظر میرسد. البته که بارسا همین فصل از اشتباهات داوری سود هم کرده اما جدا از داستان عقب ماندن لالیگا از قافله تکنولوژی، داوریهای فاجعهبار در لالیگا ادامه دارد. شاید حتی در بطن اروپا بسیاری لالیگا را باکیفیتترین و معتبرترین لیگ قاره و در حالت کلیتر بهترین لیگ فوتبال در دنیا معرفی کنند اما درباره داوری، لالیگا بارها نمره مردودی گرفته و حداقل میتوان با قاطعیت گفت در بین 5 لیگ معتبر فوتبال اروپا لالیگا از این حیث در رتبه آخر قرار دارد.
چهار: داستان مسی و فراز و فرود به سبک خودش را اگر کنار بگذاریم باید به جوردی آلبا برسیم. مدافع چپی که این فصل بعد از لئو بهترین بازیکن بارسا بوده و همچنان فراتر از یک مدافع چپ به نظر میرسد. آلبا که بعد از گلزنی مقابل والنسیا با نامهربانی هواداران حریف مواجه شد مقابل تیم سابقش ناجی بارسا لقب گرفت اما چطور کسی نمیپرسد یک مدافع چپ چگونه آنجاست و اصلا چطور گل میزند؟ بارسا فوقالعاده است، چون مدافع چپ فوقالعادهای مثل آلبا دارد. مدافعی که در فاز دفاع مستحکم و بیاشتباه و در حمله مثل یک بال کمک حال مسی و سوارز است و بعضا نقشی بیشتر از یک هافبک در گل سازی پیدا میکند. از این به بعد بازیهای آلبا را با دقت بیشتری تماشا کنید؛ نه بهخاطر اینکه گل میزند یا پاس گل میدهد، بهخاطر انعطافش در جریان مسابقه و نقشی که در مسابقه ایفا میکند؛ اینکه یک فولبک مستحکم بماند یا وینگری تمامعیار.