عبدالباری عطوان: اسرائیل طی 3 روز گذشته 2 تهدید خطرناک کرده که به اعتقاد ما این رژیم هرگز جرأت عملی کردن هیچکدامش را ندارد، چرا که بخوبی میداند اسرائیل بهای سنگینی برای آن خواهد داد که همانا حذف موجودیت این رژیم در منطقه است. نخستین تهدید را ایهود یعاری، تحلیلگر مسائل عربی و نزدیک به طرفهای نظامی، امنیتی و سیاسی این رژیم فاش کرد و گفت: بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل از طریق طرف سومی پیامی به بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه فرستاده و در آن آمده اگر اسد به ایران اجازه تاسیس پایگاههای نظامی در خاک سوریه را بدهد او و نظام متبوعش در خطر است و اسرائیل را به انصراف از سیاست «عدم مداخله» در بحران سوریه بازمیدارد. دومین تهدید را ژنرال اسرائیلی با نام گرشون هکوهین مطرح کرد و گفت دستگاههای امنیتی اسرائیل برای ترور ژنرال قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران نقشه میکشند. ایران نیازی به ایجاد پایگاههای نظامی برای خود در سوریه ندارد و اگر هم نیاز داشته باشد اهمیتی به چنین تهدیدهایی نمیدهد و این وضعیت درباره مقامات سوریه نیز صدق میکند؛ همپیمانی موجود بین تهران و دمشق یک همپیمانی راهبردی محکم است. اگر ایران در مقطع کنونی به دنبال ایجاد پایگاههای نظامی باشد مطمئنا مورد استقبال گسترده سوریها قرار میگیرد، همانگونه که از پایگاه حمیمیم روسیه در لاذقیه استقبال شد، چرا که ائتلافها مجانی و یکسو نیستند و سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه نیز اخیرا به این موضوع اشاره کرد و گفت: حضور نظامی ایران در سوریه حضوری مشروع و قانونی است چون با موافقت دولت قانونی سوریه انجام شده است. نتانیاهو از رشد ائتلاف ایران و سوریه با پشتیبانی نیروهای حزبالله هراس دارد و آن را تهدیدی راهبردی برای امنیت داخلی اسرائیل میداند، چرا که نیروهای ایرانی به مرزهای شمال و شرق سرزمینهای اشغالی نزدیک شدند و ایران و بهتر بگوییم ائتلاف آن از تجربه نظامی بسیار بالایی در زمینه جنگهای سنتی و ارتشهای نظامی یا جنگهای چریکی برخوردار است بویژه که برابر اقدامات تحریکآمیز اسرائیل صبر درازی پیشه کرده و هماینک زمان پاسخ فرا رسیده است. اما دومین تهدید اسرائیل مربوط به ترور ژنرال سلیمانی به دست هسته موساد است، چون او اسرائیل و مزدورانش را در داخل و خارج مقهور و مبهوت کرده و نیروهای حشدالشعبی را در عراق بنیان نهاده و آنها را آموزش داده و به یک قدرت ضربتی مبدل کرده است تا به نیرویی غیرسنتی به موازات ارتش عراق مبدل شوند تا نمونه حزبالله لبنان، انصارالله یمن، حماس و جهاد اسلامی در فلسطین باشند، چرا که دوره ارتشهای کلاسیک که از اولین حمله هوایی پا به فرار میگذاشتند تمام شده و دیگر بازنمیگردد. تبعات هر گونه اقدام دستگاه امنیتی اسرائیل در به راه انداختن موج ترورها علیه ایران و رهبران و متحدان آن میتواند روی سر این رژیم خراب شود چون سفارتخانهها، هیاتهای دیپلماتیک، سران و منافع این رژیم را هدف حملات تلافیجویانه ایران در همه نقاط دنیا قرار میدهد و در این حالت اسرائیل تنها با ایران روبهرو نیست بلکه بسیاری از جنبشهایی که با آن همبسته هستند در عراق، لبنان و فلسطین به کمک ایران خواهند آمد. درست است که اسرائیل از طریق مزدوران خود برخی دانشمندان هستهای ایران و همچنین برخی فرماندهان حزبالله را ترور کرده اما شاید به دلیل مشغولیت این محور به بحران سوریه، این مساله برای آن پاسخ به اسرائیل را در اولویت خود ندانست اما هم اینک با نزدیک شدن به پایان بحران سوریه اوضاع میتواند تغییرات اساسی کند. نتانیاهو از تهدیدهای ایران درباره موجودیت اسرائیل نگران است، همانگونه که از افزایش قدرت نظامی و سیاسی حزبالله و رابطه ائتلافی محکم آن با حماس و جهاد در فلسطین هراس دارد و بعید نیست که دست به حماقت تازهای بزند، چرا که قضیه فساد او را در تنگنا قرار داده است اما با این وجود هر حماقت تازهای میتواند به نتانیاهو و اسرائیل ضربه سنگینی بزند که آن را برای همیشه بیهوش کند و اگر هم به هوش بیاید دیگر ضعیف و بیدفاع خواهد بود و برای بقای خود کاملا به قدرتهای خارجی تکیه خواهد کرد. نتانیاهو همچنان به تهدیدهای خود علیه ایران ادامه میدهد و چهبسا متحدان عرب آن هم اینگونه بمانند اما هرگز جرأت نخواهند کرد این تهدیدهای خود را عملی کنند چون نتانیاهو میداند چیزی که در انتظار اوست موشکها، جنگهای چریکی فراگیر، پهپادهای بمبافکن و دهها هزار مبارز جان بر کفی است که آماده حضور در «مادر درگیریهای واقعی» یعنی نبرد با اسرائیل و شهید شدن هستند.