احمد طالقانی: جمعیت ایران با سرعت به سمت پیر شدن پیش میرود و انگار هشدارها نتوانسته آحاد مردم را قانع کند تا برای افزایش جمعیت گام بردارند. مطابق آمار موجود نزدیک به 10 درصد جمعیت کشور را سالمندان تشکیل میدهند که با کاهش ناگهانی رشد جمعیت در 20 سال گذشته تا سال 1430 بیش از 40 درصد جمعیت کشور که تخمین زده میشود 30 تا 25 میلیون نفر از شهروندان را در بربگیرد، سالمند به حساب میآیند! رشد سریع جمعیت در فاصله سالهای 1355 تا 1365 و سقوط ناگهانی آن در سالهای پایانی دهه 70 و تداوم آن حتی با شتاب بیشتر در دهه 80 و 90 ترکیب جمعیت کشور را با وضعیتی مواجه کرده که اگر هر چه سریعتر ترمیم نشود مشکلات لاینحل و بیشماری را فراروی مردم، دولتمردان و آینده ایران قرار میدهد. اگر برخی تا دیروز تشویق به رشد جمعیت را بنا بر برخی دلایل سیاسی ارزیابی میکردند، حالا خود معترفند با تداوم وضع موجود آثار و عواقب شومی در انتظار جامعه است و تا دیر نشده باید به فکر چاره بود.
سقوط آزاد رشد جمعیت کشور!
نشانههای کاهش سریع رشد جمعیت از در و دیوار شهر هویداست! دیگر خبری از مدارس دوشیفته و سهشیفته نیست، از صفهای طولانی خرید ارزاق و تهیه نان و شیر یارانهای سراغی نمیتوان گرفت، خانوادههای شلوغ و پرجمعیت به خاطرهها پیوسته و تکفرزندی مد روز شده است. خانوادهها که به محض پایان خدمت سربازی آقازاده آستینها را بالا میزدند و به فکر سورسات عروسی بودند حالا پذیرفتهاند تا حداقل یک دهه دیگر باید میزبان بچههایشان باشند و از تاهل خبری نیست! چه کسی باور میکرد قیف دانشگاهها وارونه شود و دربهدر دنبال دانشجو باشند، آخرش هم کلی صندلی خالی روی دست دانشگاهها بماند! شاید در نگاه اول حذف برخی پیامدهای رشد جمعیت نظیر آنچه در بالا اشاره شد، مطلوب باشد اما نگاهی به آثار وخیم پیر شدن جمعیت طعم شیرین نجات از سختیها را در کاممان تلخ میکند!
جمعیت سالمندان 3 برابر میشود
درهمین باره امانالله قراییمقدم، جامعهشناس و استاد دانشگاه به «وطنامروز» میگوید: پیامدهای کاهش رشد جمعیت بیش از آن چیزی است که تصور میشود؛ با تداوم وضع کنونی جامعه ایران در مرز آسیب جدی قرار میگیرد، رشد اقتصادی آرزویی دستنیافتنی میشود و به دنبال آن سطح زندگیها برخلاف باور موجود کاهش مییابد، سرمایههای کشور به جای هدایت به زیرساختهای اقتصادی و رفاهی باید صرف توسعه بیمارستانها، مراکز درمانی و خانههای سالمندان شود و در بخشهای حیاتی مثل حوزههای دفاعی و امنیتی به دلیل کمبود نیرو کشور آسیبپذیر میشود. قراییمقدم افزود: طبق آمارهای رسمی نرخ رشد جمعیت در کشور 7/1 درصد است و این در حالی است که نرخ جانشینی در جهان بیش از 2 درصد است، یعنی هر زن و شوهر به عنوان 2 نفر از افراد جامعه باید 2 فرزند داشته باشند تا جای آنها را بگیرد تا کشور با رشد منفی مواجه نشود، حال اگر نرخ مرگ و میر را هم به این آمار بیفزاییم میبینیم کاهش رشد جمعیت رقم خورده، زیرا نسل قبل با نسل جدید جایگزین نمیشود و تعادل جمعیت بر هم میخورد. از طرفی چون سالمندان توان کار و فعالیت اقتصادی ندارند تامین هزینههای کشور و جبران از کارافتادگی سالخوردهها به دوش جمعیت فعال کشور میافتد و این حقیقت فشار مضاعفی به نیروی کار، بنیه اقتصادی، مناسبات کار و رفاه اجتماعی وارد میآورد. قراییمقدم افزود: این حقیقت که مشکلات اقتصادی، بیکاری، تمایل به زندگیهای لوکس و برخورداری از رفاه در همان شروع زندگی میل به ازدواج را بین جوانان کاهش داده، قابل کتمان نیست، ضمن اینکه نوع نگرش جوانها به زندگی با نسلهای قبلی تفاوت کرده، برای مثال برخی زنان امروز در کنار توجه به مساله فرزندآوری، به فکر آسایش مادی خود نیز هستند و تمایل به ارتقای تحصیلات به منظور اشتغال و کسب استقلال اقتصادی در همان راستاست. در تغییر سبک زندگی و نوع نگرشها رسانهها بویژه ماهواره خیلی نقش ایفا کردند، شبکههای پررنگ و لعاب که تأثیر عمیقی بر فکر و ذهن مخاطبان گذاشتند، خانوادههای خوشبخت را خانوادههای بدون فرزند و تکفرزند معرفی کردند، کانون خانوادهها را هدف گرفتند، ازدواج را زیر سوال بردند و روابط خارج از عرف را ترویج کردند؛ افزایش سرسامآور طلاق در جامعه پیامد همانهاست. وی با اشاره به سیاستهای تشویقی سایر کشورها برای ترغیب زوجها به بچهدار شدن میگوید: در کنار همه عواملی که گفته شد از کمکاریهای دولت نباید غفلت شود، همین حالا کشورهایی که با مشکل ما مواجهند انواع و اقسام سیاستهای تشویقی و رفاهی را برای زوجهای جوان درنظر میگیرند؛ از کمکهای نقدی تا مرخصیهای طولانی برای زوجها، از خدمات مشاورهای و مددکاری تا بستههای رفاهی و تامین آتیه فرزندان اما در کشور ما امکانات تشویقی موثری وجود ندارد و والدین با تولد فرزند ازخود میپرسند چطور از عهده مخارج شیرخشک و پوشک و سایر هزینهها برآیند. قانون مرخصی زایمان را بخشهایی از دولت اجرا نمیکند چه رسد به بخش خصوصی که در همان دوران بارداری عذر نیروی کار خود را میخواهند و خیال خود را راحت میکنند!
از وضع قوانین چه خبر؟
کشورهای گوناگونی با مشکل کاهش رشد جمعیت و پیری دست به گریبانند اما با وضع قوانین تشویقی مناسب توانستهاند ضمن تحرکبخشی به نسل جوان، زمینه افزایش زاد و ولد و متعادل کردن جمعیت خود را فراهم آورند. در کشور ما اگرچه صحبت از وضع قوانین و مشوقها زیاد به میان آمده اما در مقام عمل کمتر بروز و ظهور پیدا کرده است. شاهد مدعا طرح آتیه نوزادان است که با عقبنشینی دولت از پرداخت سهمش (یکمیلیون تومان به ازای هر فرزند) بر زمین ماند. همینطور مرخصی زایمان که در بخش خصوصی شکست خورد و در بخشهای دولتی هم نیمبند اجرا شد. با این اوصاف به نظر میرسد تغییر خاصی را در بحث رشد جمعیت شاهد نخواهیم بود، حداقل تجربه ثابت کرده با حرف و شعار دردی درمان نمیشود.