سیفالله نجاریان: میراث فرهنگی، تنها منحصر به ساختمان و بناهای تاریخی نمیشود، بلکه بسیاری از مسائل ناملموس نیز در جرگه آثار و میراث فرهنگی قرار میگیرد. برای مثال گاهی یک نوای محلی یا ردیف آوازی را هم میتوان میراث فرهنگی خواند؛ که در صورت بیتوجهی به آن در گذر زمان و هجوم فرهنگهای بیگانه از بین میرود و بازیابی و احیای آن کاری بس دشوار است. فرهنگ، منش و مرام پهلوانی، یکی از میراثهای ناملموسی است که در صورت بیتوجهی به آن، در گذر زمان اثری از آن باقی نخواهد ماند و نسلهای بعدی جز اسم، چیز دیگری از آن در دست نخواهند داشت. آثار مکتوب همواره پایه تمام اتفاقات فرهنگی بعدی از قبیل تولید فیلم، تئاتر، انیمیشن و ... است و اگر آثار مکتوب در این حوزه موجود نباشد دست نسلهای بعدی در مراجعه به آنها خالی است، از این رو اهمیت مکتوب کردن فرهنگها و مرامهای رایج در جامعه که توسط پهلوانها ظهور داشته، اهمیتی دوچندان پیدا میکند. «خسرو آقایاری» پژوهشگر و نویسنده، در مجموعه آثاری با نام «قصههای پهلوانی» که تاکنون بیش از 10 جلد از آنها منتشر شده، دست به مکتوب کردن داستانهای پهلوانی زده است. پهلوانانی که در روزگار نه خیلی دور از ما زیستهاند اما در روزگار کنونی به سبب مشغلههای بسیار و سیطره فناوریهای نوین، اسم و رسم چندانی از آنها باقی نمانده و جز تصاویری غبارگرفته، چیزی از آنها در ذهن ما باقی نیست. تصاویری که اغلب تبدیل به اسطوره شدهاند، هرچند آنها قهرمان اسطورهای نیستند، بلکه در روزگار نهچندان دور در میان مردم زیسته و در کوچه و بازار میان مردم رفت و آمد داشتهاند. انتشارات «کتاب نیستان» با انتشار مجموعه قصههای پهلوانی اثر خسرو آقایاری که روایتگر قصه پهلوانی است، خواننده را با منش و سلوک پهلوانان آشنا کرده است. تهران، اردبیل، تبریز، شیراز، قم، کاشان، همدان، کرمانشاه، یزد، خراسان و ... شهرهایی است که آقایاری سراغ قصههای پهلوانان آنجا رفته و آنها را از دل تاریخ شهرها بیرون کشیده و در کتابهای مجزا، به آنها هویت داده است.
«رخصت مرشد» عنوانی است که برای مجموعه قصههای پهلوانی انتخاب شده است. مهمترین ویژگی این مجموعه توجه به منش پهلوانی است و «قهرمانمحور» بودن، اصلیترین ویژگی این مجموعه است. یکی از موضوعاتی که در روزگار کنونی و در هجوم قهرمانهای پوشالی هالیوودی اهمیت این کتابها را نشان میدهد، قهرمانمحور بودن آنهاست، آن هم قهرمانهایی که بومی هستند و مابهازای بیرونی دارند و برای خواننده و مخاطب ایرانی ملموس و باورپذیر هستند. از این حیث باید این کتابها را آثاری ارزشمند برای مخاطب نوجوان دانست، زیرا خلأ قهرمان در آثار امروزی برای نوجوانها بسیار پررنگ است. آقایاری که پژوهشگری برجسته به شمار میرود، این خلأ را بدرستی شناسایی کرده و با خلق چنین اثری، به این نیاز پاسخ داده است. اگر نگاهی به آثار فرهنگی از جمله فیلمها و کتب تولیدشده در سالهای اخیر بیندازیم، میبینیم جای خالی قهرمان در این آثار بسیار پررنگ است و تا زمانی که این نیازها با تولیدات فرهنگی بومی پُر نشود، آثار غیربومی که از مصادیق نفوذ فرهنگی است، توجه مخاطبان را به خود جلب میکند.
منش پهلوانی، برجستهترین ویژگیای است که در این کتابها و سرگذشت پهلوانهای آن میبینیم. منشی که جای خالی آن در رفتار روزمره احساس میشود و خسرو آقایاری با کتابهایش آنها را دوباره زنده کرده و به خواننده خود نشان داده است. منشی که میتواند گرهگشای مشکلات امروز باشد و در روزگار گذشته در رگهای زندگی مردمان این سرزمین جاری بوده است.
کتابهای مجموعه «رخصت مرشد» با فضایی حماسی، خواننده را در موقعیتی قرار میدهد که روح سلحشوری و حقطلبی در او زنده شود، زیرا اصلیترین ویژگی شخصیتی پهلوانهای ایرانی، حقخواهی و ستاندن داد مظلوم بوده است و این همان روحیهای است که در تمام اعصار، آنها را ممتاز کرده است. با آمدن نام پهلوان، بدنی ورزیده و اندامی متناسب با فضای ورزشکاری به ذهن متبادر میشود اما باید یادآوری کرد این ظاهر قضیه پهلوانی است و دستگیری از افتادگان و مظلومان و رسیدگی به کارها و گرفتاریهای مردم، روی دیگر و به عبارتی روی اصلی سکه پهلوانی است. نثر ساده، روان، امروزی و به دور از سختیهای زبانی که مختص متون تاریخی است، روایتهایی داستانی از پهلوانان گوشهگوشه کشور و در واقع تاریخ پهلوانی را بازگو کرده است. خط به خط آن جدا از جذابیت داستانی، آکنده از دانستههای تاریخی بوده و نمادی است از دانش و پژوهش نویسنده که خواننده را در لذت سفر به تاریخ و اعماق و گوشه و کنارهای آن سهیم کرده است. توجه به فرهنگ ایرانی- اسلامی در این مجموعه، دیگر نکتهای است که باید به آن اشاره شود. فرهنگی که برخاسته از پیشینه تاریخی این مرز و بوم است که با ظهور اسلام در این سرزمین متعالی شده و فرهنگی غنی و ارزشمند را به عرصه نمایش گذاشته است. در این کتاب خواننده، با ادب خاصی روبهرو میشود که در بازار روزگار کنونی متاعی نایاب بهشمار میرود و کمتر نمود و ظهوری از آن به چشم میآید. ادب در برابر میهمان، بزرگان، پیشکسوتان، پدر و مادر و استاد و رعایت حقشان، نمونههای ارزشمندی است که در قصههای پهلوانی توجه خواننده را به خود جلب میکند. برای مثال در قصهای از قصههای پهلوانی با وجود اینکه پهلوان مورد نظر آوازهاش همهجا پیچیده اما وقتی پای رو در رو شدن با پدر و استادش به میان میآید، تواضع کرده و در برابر آنها کُرنش میکند و همین سبب نفوذ محبت او در دلها و تثبیت جایگاه اجتماعی آن پهلوان میشود. همچنین وقتی پای توهین و بیاحترامی به دستگاه اهل بیت(ع) به میان میآید، پهلوان بزرگ شهر و دیگر پهلوانها سکوت نمیکنند و برای دفاع از حق بزرگی که ائمه بر گردن مسلمانان دارند، از پای نمینشینند؛ این مسالهای است که در این کتاب بخوبی جلوهگر شده و خواننده را با خود همراه میکند.
بیان داستانی، ویژگی «قصههای پهلوانی» است که نویسنده تلاش کرده در کنار بیان روان از آن برای ایجاد جذابیت در روایتها سود ببرد و با ایجاد گرههای داستانی و فراز و فرودهای خاص اتمسفر داستان، خواننده را با روایت پهلوانان همراه و همدل کند، زیرا همدل شدن خواننده با این روایتها در تأثیرگذاری قصهها بسیار اهمیت دارد.
آقایاری در این مجموعه تنها به روایت زندگی پهلوانها اکتفا نکرده و جایگاه تاریخی و اجتماعی آنها را نیز برای خواننده بیان کرده است. ایستادن در برابر خواستههای ناحق حاکمان زمانه، ستاندن حق پایمالشده و ... مواردی است که در قصههای پهلوانی «رخصت مرشد» جلب توجه میکند و از این حیث باید گفت این قصهها ارتباط نزدیکی با روزگار خود دارد و به عبارتی در خلأ بازگو
نشده است.