حسن رضایی: جمهوری اسلامی، کمر داعش را خرد کرده است. مبارک است! به نظر من اینکه همه بخواهند در این فتح شیرین شریک باشند، مسالهای نیست. بگذارید همه سر سفره بنشینند. حتی حامیان سینهچاک داعش تا همین دیروز و حتی داعشهای پیشانیسفید وطنی! همانها که طی 6 سال نبرد سخت حاجقاسم و یارانش، مدام نوشتند و مصاحبه کردند که حضور نظامی ما در سوریه اَخ است و داعش خطری برای ایران ندارد. همانها که دست به فتنه و توئیتشان ملس است. هیچی! همانها که مهم نیستند و من نمیخواهم بیش از این، صفحه روزنامه را هدر بدهم! ریزهخواری این جماعت سر سفره جمهوری اسلامی، حرف دیروز و امروز نیست، ما40 سال است به چنین میهمانانی عادت کردهایم. گیرم که جای تشکر از میزبان، استخوانی هم پرت کنند و فرضاً که آن استخوان را از دست سعودی هم گرفته باشند، مهم نیست.
حالا که نه، در جمهوری اسلامی، ما همیشه در حال فتح بودهایم که کار برای خدا، شکست ندارد! و کیست که نداند، مرام مکتب ما، احسان و بخشش در عین فتح است؟ حتی با ابوسفیان! لذا تکرار میکنم: بگذارید همه سر سفره بنشینند! حتی کسانی که تَکرار میکنند! امروز انسانیت سر سفره جمهوری اسلامی نشسته است. اشتباه نشود البته! مراد از انسانیت، وحوش و درندگان نیستند. خب! اینکه واضح است! نه، واضح نیست. اجازه دهید کمی توضیح دهم. در روزگار مد شدن انتشار خبرهای دروغ و خم به ابرو نیاوردنها! جعل انسانیت که کار زیادی ندارد. بر این منوال، انسان تنها موجودی یک سر و دو گوش نیست که روی دو پا راه میرود. انسان، خون دارد، جان دارد، مزمزه میکند، خواب میبیند، راه میرود و البته! درد میکشد؛ حتی از درد و رنج دیگران. حتی و حتی اگر آن دیگران، حیوان باشند! وحوش اما کسانی هستند که طی دوره حضور خود در عراق و تلاش برای استقرار دموکراسی! روزانه 700 نفر از مردم عراق را کشتند. بر این اساس، وحوش هم میتوانند کراوات بزنند، ادکلن بزنند، روی دو پا راه بروند و یک سر و دو گوش باشند. لطفاً این دسته وحوش را با انسانها قاطی نکنید؛ لطفا! وحوش کسانی هستند که داعش را ایجاد و به آن اعتراف هم کردند.
هر چند روزنامه اصلاحطلب اعتماد، تنها و تنها محض رضای خدا! اصرار داشته باشد خون انسانیت را از چنگال آنان پاک کرده، بفرماید: «تحلیل و تبیین منشأ پیدایی داعش و منابع قدرت این جریان با نسبت دادن به آمریکا در واقع ساده کردن مساله و نادیده گرفتن عوامل مختلف اصلی دخیل در این ماجرا و خلاصه کردن همه آن در یک عامل فرعی(!) است.» جلالخالق! تو دیگر کی هستی؟!
وحوش کسانی هستند که پول جمعآوری شده برای کمک به زلزلهزدگان کرمانشاه را هم بلوکه میکنند. وحوش پس از بلوکه کردن کمکهای مردمی به زلزلهزدگان کرمانشاه در آمریکا و کانادا، برای ابراز همدردی بیشتر، در همان روزهای زلزله، 2 فرد ایرانی دیگر و 4 شرکت مرتبط با ایران را نیز تحریم میکنند. بدتر این است که به عهد وحوش اعتماد کنی و نقداً بتن بریزی تا نسیه تحریمها را بردارند و بعد 5 سال مذاکره کردن با آنها، مذاکره با همانها را دیوانگی بخوانی!
البته تا جایی که یادم هست، پس از تصویب نخستین تحریمهای جدید در همان روز اعلام نهایی شدن برجام! اقدام متقابل برابر هر تحریم این وحوش را حق خود میدانستیم. البته تکرار میکنم: فقط حق خود میدانستیم! لذا تا جایی که من گشتم، خبری از اقدام رسمی در مقابل اقدام وحشیانه بلوکه کمکهای مردمی به زلزلهزدگان کرمانشاه نبود. در مقابل، تا دلت بخواهد خبرهای تلخ و شیرین از مناطق زلزلهزده میآید. خبر تلخ اینکه باران و سرما همچنان مردم را رنج میدهد و خبر شیرین اینکه ازگله، سرپل ذهاب و قصرشیرین، این روزها تابلوی عطوفت، همبستگی، عشق و ایثار ملی شده است. با این حال یادتان نرود که ما کماکان اقدام متقابل در مقابل دشمنیهای مکرر این وحوش را حق خود میدانیم و اتخاذ تدابیر لازم در برنامه است!
مثلاً وزیر امور خارجه پیش از بلوکه شدن پولهای یادشده توسط آمریکا، توئیت کرده است: «از ابراز همدردی و پیشنهاد کمک جهانی سپاسگزاریم. در حال حاضر، قادر به مدیریت امور با استفاده از منابع خود هستیم!» و پس از آن نیز دیگر واکنشی به بلوکه شدن پولهای جمعآوری شده برای کمک به زلزلهزدگان نداشته است. جناب ظریف البته پیش از این هم با یک تماس جان کری، مقدمات تغییر مسیر کشتی حامل کمکهای بشردوستانه مردم ایران برای مردم یمن را فراهم کرده بود و از آن تاریخ تاکنون ملت یمن در محاصرهای همهجانبه روزگار میگذراند، لذا با مساله حادی روبهرو نیستیم و همه چیز مثل سابق است! ظاهراً در شرایط حاضر، بلوکه شدن پولهای جمعآوری شده برای زلزلهزدگان چندان مهم نیست.
من البته باز تا جایی که یادم میآید به خاطر ندارم مقامات دیگر کشورهای دچار مشکلات مشابه، چنین سخاوتمندانه از کمکهای جهانی چشم بپوشند. مگر و تنها مگر آنکه آن مقامات، درک روشنی از معنای تحریم سوئیفت و Uturn داشته باشند و بدانند وقتی سفارتخانههای خارجی مستقر در تهران، هنوز پول کارمندان خود را با چمدان و از راه قاچاق وارد میکنند، تقاضای دریافت کمکهای انساندوستانه از سراسر جهان، ادعایی نشدنی و بلکه ناراحتکننده است. بهرغم آرزوی وحوش اما کرمانشاه این روزها تابلویی از عشق است و قلب پهلوانش همچنان میتپد. کابوس داعش نیز به همت حاج قاسم فرو خفته است تا از کرمانشاه و همدان تا بغداد و اربیل، همه آسوده باشند. آوردن بتن و ماله بر سر سفره تازه پهن شده اما میتواند همه چیز را معکوس کند. بگذارید کرمانشاه و منطقه تنها به دردهای خودشان برسند؛ ثواب دارد!