محسن شهمیرزادی: «محسن توسلی» از خوانندگان ارزشی ایرانی، این بار در کنار حامد سلیمان داوود، خواننده برجسته سوری و البته سنیمذهب، قطعهای را مشترکا پیرامون هفته وحدت تولید کردهاند که این اقدام تحسینبرانگیز توجه رسانهها را به خود جلب کرده است. محسن توسلی سالهاست در فضای موسیقی ملی، حماسی و ارزشی خلق اثر میکند که به بهانه انتشار قطعه «بتشکنها» با وی به گفتوگو نشستیم.
***
برای آغاز گفتوگو و آشنایی بیشتر مخاطبان با شما بفرمایید از کی و به چه دلیل وارد دنیای موسیقی شدید و تا الان چه کارنامهای از شما به جا مانده است؟
من از سال 69 و در 9 سالگی با آموختن سنتور و حضور در کلاسهای مرتبط با این هنر وارد دنیای موسیقی شدم. از سال 80 هم به صورت حرفهای موضوع خوانندگی را آغاز و مقولههای مختلف سلفره، صداسازی و آواز را زیر نظر استاد حمید پناهی پیگیری کردم. در آن سالها آهنگسازی را هم به صورت حرفهای دنبال کرده و حاصل آن تاکنون تولید حدود 40 اثر موسیقایی بوده است. عمده این آثار هم در فضای ملی، حماسی و عقیدتی بوده است. همچنین چندین کار بینالمللی و چندزبانی نیز داشتهام؛ به طور مثال در جریان نامه رهبری به جوانان اروپایی، این مضمون را دستمایه تولید اثری به زبان انگلیسی کردیم. حدود 4 سال پیش هم اثری به مناسبت هفته وحدت و به زبانهای فارسی و عربی منتشر کردیم. همچنین اثری 3 زبانه به زبانهای عربی، انگلیسی و فارسی پیرامون مساله فلسطین تولید شد که در روز قدس منتشر شد. بتازگی نیز در کنار یکی از خوانندگان برجسته سوری که از اهل سنت هم هست، مشغول تولید اثری عربی - فارسی و با موضوع وحدت هستیم که انشاءالله در همین هفته و به مناسبت هفته وحدت رونمایی خواهد شد.
پرداختن به مضامین مذهبی از دریچه هنری مثل موسیقی، همواره اما و اگرهایی دارد؛ از نظر شما آیا میتوان همه موضوعات اینچنینی را به قالب موسیقی درآورد؟
عمده آثار من مربوط به کارهای حماسی و وطنی است، هرچند تعداد قابل توجهی از آثار هم موضوع مذهبی دارد؛ آثاری با محوریت امام رضا(ع)، امام زمان (عج) و اثر دیگری که در محرم امسال منتشر شد که همه اینها را برای دل خودم ساختم اما به هرترتیب، ساخت آثار مذهبی و پرداختن به ذوات مقدس اهل بیت(ع) با سازهای موسیقایی دارای ملاحظاتی است که باید آن را رعایت کرد، به همین جهت تولید قطعات مذهبی را به دلم میسپارم تا هرچندوقت یکبار که احساس کنم تولید چنین اثری نیاز است، برای ساخت آن اقدام کنم. به هر روی، من از کودکی در دستگاه اهل بیت(ع) زیست کردهام و همواره ارادتم مختص به حضرات معصومین بوده است. بدین ترتیب ورودم به دنیای موسیقی از آن جایی قوت گرفت که خود را موظف دانستم با این هنر به فضای دفاعمقدس و انقلاب بپردازم و فریادم را از زبان کسانی بزنم که تریبونی نداشتند؛ از آن فرزند شهیدی که دوست من بوده و مشکلات عدیدهاش در زندگی را میدیدم. در واقع موسیقی سلاحی در دستان من بوده تا بهواسطه آن حرفهای کسانی را که صدایشان به جایی نمیرسید فریاد بزنم. همینطور مادربزرگ خودم که تنها پسرش شهید شده و هر روز خیره به قاب عکسی است که شاید این نگاه هرروزه، همان حسرت دیداری دوباره است. وقتی تریبونی در اختیارم هست که میتوانم از مادر شهید و پسرش بگویم، بیلطفی است که از آنها نخوانم.
چرا در جامعه موسیقی کشور، بسیاری از خوانندهها از پرداختن به مضامین میهنی، ارزشی و ایدئولوژیک (ولو با اعتقاد به آن) ابا دارند؟
خوانندگان در موضوعات میهنی عمدتا قطعاتی ولو معدود را تولید کردهاند اما در مباحث ارزشی همانطوری که خودتان هم اشاره کردید این کمکاری لزوما به معنای قبول نداشتن ارزشها و باورها نیست، بلکه بیشتر به بازار موسیقی و اقتصاد این هنر بازمیگردد. مباحث معطوف به مارکتینگ موسیقی و فضای کاسبی که در موسیقی وجود دارد، باعث میشود اهالی موسیقی برآورد کنند که ورود به دنیای موسیقی ارزشی، سود مالی چندانی را عاید آنها نمیکند. آنها ترجیح میدهند همین انرژی و زمان را صرف تولید آثار عاشقانهای کنند که مشتری بیشتری دارد. برای آنها به صرفهتر است که آثار عاشقانه بسازند، بنابراین حتی نمیتوان گفت ارزشها دغدغه آنها نیست، بلکه چون درآمدشان را از این راه کسب میکنند، عمدتا به مضامینی روی میآورند که مشتری بیشتری داشته باشد.
آثار ارزشی در صنعت موسیقی کشور چقدر سوددهی دارد؟
اگر بگوییم ندارد، دروغ گفتهایم اما از سوی دیگر طبقه متوسط شهری نیز حاضر نیست بلیت 150 هزار تومانی برای حضور در کنسرت موسیقی ارزشی بخرد، بنابراین بسیاری از راهکارهای کسب درآمد از صنعت موسیقی در این زمینه کارآیی ندارد اما میتوان کنسرت را جایگزین بسیاری از برنامههای سالنی و مناسبتی کرد که در صنعت موسیقی جهانی هم به عنوان منبع اصلی درآمد محسوب میشود. در هر صورت هزینه تولید اثر بسیار بالاتر از اجرای آن در برنامههای سالنی و مناسبتی است و به دید کاسبی نمیتوان موسیقی ارزشی تولید کرد.
شما به عنوان کسی که موسیقی ارزشی را با همه ابعادش به عنوان اولویت خود قرار دادید، در این راه با چه مشکلاتی (در تولید، توزیع، حمایتها و...)روبهرو شدید؟
من بارها این مقوله را در گفتوگوهای مختلف مطرح کردهام. متاسفانه دیدی که مردم نسبت به فضای موسیقی ارزشی دارند، این است که وقتی یک خواننده طرح ارزشی داشته باشد، تعداد زیادی ارگان پای کار میآیند و از این اثر حمایت مادی و معنوی میکنند، در صورتی که اینطور نیست. از میان 40 قطعهای که شخص بنده تولید کردم، در بیش از 80 درصد این آثار تمام هزینههای شعر، آهنگسازی و... . را به صورت شخصی پرداخت کردم، چون دغدغه آن را داشتم. متاسفانه همچنان این نگاه عمومی اشتباه درباره موسیقیهای ارزشی وجود دارد که این آثار سفارشی هستند. من تقریبا به اندازه 3 آلبوم قطعه موسیقی تولید کردهام که بارها از نهادهای مختلف درخواست همکاری در توزیع این آثار را داشتهام که متاسفانه از کوچکترین کمکی دریغ کردند. این مساله آنجایی غمانگیزتر میشود که موقع سخن گفتن، بسیار از طرحها استقبال میشود اما هنگام عمل، هیچگونه همکاریای نمیشود. جز بنده، تعداد زیادی از بچههای دغدغهمند هستند که در این عرصه حضور دارند و زیر فشار هزینههای سنگین تولید قرار گرفتهاند که امیدوارم در آینده نزدیک این مشکلات مرتفع شود.
بتازگی اثری مشترک با یکی از خوانندگان سوری و البته سنی داشتید؛ زمینه همکاری این رویداد چگونه فراهم شد و در سطح کلانتر هدف و کارآیی آن چیست؟
این کار در این هفته رونمایی خواهد شد. در دمشق در سالن اپرای این شهر روی صحنه خواهد رفت و در ایران نیز بناست در شبکههای تلویزیونی و اجلاس وحدت پخش شود. این قطعه ایدهای بود که بنده داشتم برای مقابله با تفرقهافکنیهای دشمنان اسلام که سالها تلاش دارند امت مسلمان را به جان هم بیندازند. ظرفیتهایی که موسیقی ایرانی و عربی داشت موجب میشد این اثر بیشتر به دل بنشیند و برقلبها اثر کند. علاوه بر این به نظر
میرسید اگر بنده یا یک خواننده اهل سنت هرکدام جداگانه چنین حرفی را مطرح میکردیم، آنچنان مورد توجه هممذهبان خودمان قرار نمیگرفت اما اگر با هم حرفی را فریاد بزنیم بیشک اثرگذاریاش بیشتر است. به همین دلیل در سفری که چندی پیش برای اجرای اثری به سوریه داشتم، با آقای ترکآبادی، سفیر ایران در سوریه که انسانی شریف و بسیار خوشفکر است، این ایده را مطرح کردم. ایشان از این طرح استقبال کردند و با حمایتشان نخستین قدمهای تولید چنین اثری را برداشتیم. در این میان یکی از خوانندههای بنام کشور سوریه که کنسرتهای متعددی را در طول سال برگزار میکند به نام «حامد سلیمان داوود» به ما معرفی شد. با ایشان صحبت و برنامهریزیهای مربوط به تولید را آغاز و از ایشان دعوت کردیم به ایران بیاید. شعر فارسی این اثر را قاسم صرافان و شعر عربی را مرتضی حیدری آلکثیر سرودند. این اتفاق تازهای است که یک خواننده شیعه و سنی در کنار هم فریاد وحدت سر میدهند و امیدواریم اثری درخور را خلق کرده باشیم که به دل مخاطبان بنشیند.
در آینده چه کارهایی را در دست تهیه و تولید دارید؟
در همین ژانری که حضور داریم با وجود تعدد آثار هنوز نقاط خالی بسیاری دیده میشود، سوژههایی که به نظر میرسد نیاز به پرداخت دارند. مثلا برای شهدا کارهای زیادی ساخته شده است اما مضامین دیگری وجود دارد که بنده به آنها ورود پیدا کردهام و ان شاءالله قصد تداوم آن را دارم؛ مضامین مورد غفلت واقع شدهای مثل شعر از زبان مادر، همسر و فرزند شهید که اجرشان شاید کمتر از شهید نباشد اما هیچگاه به آنها به صورت جدی نپرداختهایم. یا از همسران جانبازان که هنوز هم در حال جهاد هستند. این قبیل موضوعات مغفول واقعشده کم نیست و نیاز است در حوزه موسیقی به آنها بپردازیم.