حضرت آیتالله العظمی خامنهای فرمانده کل قوا ظهر دیروز (یکشنبه) در دیدار فرماندهان ارشد نیروهای مسلح و برگزیدگان جشنواره مالک اشتر با اشاره به خصومتهای تمامنشدنی دشمنان با ملت و نظام اسلامی، مواجهه با این معارضهها را در گرو ایستادگی و تقویت روزافزون تواناییهای نیروهای مسلح خواندند و تأکید کردند: امروز نیروهای مسلح به بهترین نیروی انسانی از لحاظ فکری، عملی، عزم و اراده احتیاج دارند تا بتوانند آسیبناپذیری ملت را در مقابل دشمنیها حفظ کنند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر انقلاب اسلامی با ابراز خرسندی از عمقبخشیدن به حرکت پیشرونده نیروهای مسلح در بخش نیروی انسانی با برگزاری جشنواره مالک اشتر، افزودند: لازمه پیشگامی در موفقیتها، استمرار حرکت رو به جلو و بدون توقف است، بنابراین باید در هر بخش که مسؤولیت و وظیفهای برعهده دارید، بیوقفه و مستمر، کار و تلاش کنید.
ایشان، نامگذاری جشنواره به نام جناب مالک اشتر، از فرماندهان و یاران امیرالمومنین علی علیهالسلام را آموزنده توصیف کردند و گفتند: مالک اشتر در «بصیرت و شناخت صراط مستقیم»، «عزم راسخ»، «احساس مسؤولیت و آمادگی برای مجاهدت»، «شجاعت و قدرت فرماندهی» و در عین حال در «معنویت، عبادت، تقوا و تواضع» برجسته و الگو است و فرماندهان نیروهای مسلح باید بیش از دیگران، این حالات و روحیات عالی را در خود تقویت کنند.
پیش از سخنان فرمانده کل قوا، سردار سرلشکر باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با تبریک پیروزیهای غرورآفرین و راهبردی جبهه مقاومت، گفت: در هشتمین جشنواره مرکزی مالک اشتر، ۵۲ نفر از فرماندهان و مسؤولان ردههای موفق نیروهای مسلح معرفی و تقدیر شدند.
دیدار دستاندرکاران کنگره بزرگداشت ۱۲هزار شهید آذربایجان غربی
پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای روز گذشته متن بیانات رهبر انقلاب در دیدار دستاندرکاران کنگره بزرگداشت ۱۲ هزار شهید آذربایجان غربی را منتشر کرد. متن بیانات رهبر انقلاب به این شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و الصلاه و السلام علی سیدنا محمد و آله الطاهرین سیما بقیهالله
فی الارضین.
خیلی متشکریم از برادران عزیز که یاد شهدا را با این فعالیت گستردهای که تشریح کردند احیا میکنند. ما به این نامها، به این یادها نیاز داریم؛ کشور احتیاج دارد به اینکه همیشه یاد شهدا زنده باشد، نام شهدا زنده باشد. برترین شخصیتهای تاریخ قرنهای اخیر را ما در این دوره در بین همین جوانها دیدیم. همین جوانهایی که از آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، استان اصفهان و بقیه جاهای کشور، سر بلند کردند و شتافتند برای فداکاری و از خودشان لیاقت نشان دادند در دفاع از کشور و دفاع از انقلاب، همینها واقعاً چهرههای درخشان تاریخ ما هستند.
ما هر وقتی که کشورمان دچار ذلت شد، بهخاطر این بود که مردان فداکار، مردان دلاور، مردان باگذشت نداشتیم. آنوقتی که کشور ما در هر دورهای از دورههای تاریخ، سربلند شد، بهخاطر این است که چنین مردانی را داشتیم. زمان ما بحمدالله زمانی است که از اینگونه انسانهای بزرگ در آن زیاد پدید آمدند؛ نگذارید یاد این مردان بزرگ فراموش بشود. به شما عرض میکنم انگیزههایی وجود دارد برای اینکه یاد شهدا به فراموشی سپرده بشود؛ انگیزههای بسیار شدیدی وجود دارد که اینها را به فراموشی بسپارند؛ چیزهای دیگری را مطرح کنند و جلوههای کاذب و عظمتهای دروغین را مطرح کنند تا عظمتهای واقعی از یادها برود. این کنگره شما و امثال این کنگره در سراسر کشور در استانهای مختلف، در واقع پادزهر آن حرکت مسمومی است که [آنها] انجام میدهند.
استان آذربایجان غربی از جمله دو، سه استانی است که مجاهدت و فداکاری در آن با آغاز جنگ تحمیلی آغاز نشد،[بلکه] از قبل وجود داشت. خیلی از استانها در امنیت و راحت و آسایش بودند؛ جنگ تحمیلی که شروع شد، جوانهایشان رفتند و مشغول مبارزه شدند، [اما] آذربایجان غربی در واقع از روز اول انقلاب، مثل کردستان و مثل بعضی از استانهای دیگر -چند استان [اینجور] هستند- دچار مسائل نیازمند به مبارزه و نیازمند به مجاهدت بود. و آذربایجان غربی ایستاد در مقابل همه حوادث و واقعاً مبارزه کرد. و جوانهای مؤمن خوب [داشت]؛ مرحوم شهید آقامهدی باکری را من از قبل از انقلاب میشناختم، ایشان دانشجوی دانشگاه تبریز بود، با یکی از دوستان ما که ایشان هم دانشجوی دانشگاه تبریز بود آمدند مشهد؛ اتفاقاً تابستان بود و من در یکی از همین ییلاقات اطراف مشهد بودم؛ آمدند آنجا و دیدم این جوان را. اهل کار بودند، اهل مبارزه بودند، فهیم بودند؛ مسائل کشور را، موقعیت کشور را میفهمیدند. لذا به مجرد اینکه انقلاب شد و حوادث بعد از انقلاب پدید آمد، اینها صحنه را حفظ کردند؛ یعنی حضور کامل در صحنه پیدا کردند. [این] بیداری اینها را نشان میدهد و آذربایجان غربی واقعاً دچار مشکلات زیادی شد و خوب است یاد کنیم از آقای حسنی(۱) (حفظهالله)؛ ایشان هم واقعاً جزو کسانی است که در این حوادث حقاً و انصافاً امتحان خوبی داد در دوران مبارزات و در دوران بعد از انقلاب؛ چه قبل از جنگ، چه زمان جنگ، چه بعد از جنگ. همچنین سرهنگ زکیانی، آن فرمانده لشکر ۶۴ که ایشان هم یک افسر شجاعی بود - خدا انشاءالله رحمت کند - یعنی جزو افسران شجاع بود که با همین آقای حسنی فعال بودند؛ در قضایای اشنویه، در قضایای نقده، قضایای گوناگون و مهم این است که در آنجا - همانطور که آقای قرشی اشاره کردند - شیعه و سنی، کرد و ترک با هم همکاری کردند در این میدان. من که رفتم مهاباد، در آن دیداری که مردم مهاباد با ما داشتند، در سخنرانی، آن عالم بزرگ سنی اهل اشنویه - مرحوم قاضیخضری که دوست من بود – با اینکه پیر بود و خیلی سن بالایی داشت، خودش را از اشنویه رساند به مهاباد؛ گفت آمدهام برای اینکه اینجا سخنرانی کنم. آمد آنجا ایستاد و سخنرانی کرد و با تعبیرات خیلی خوبی از امام رضواناللهعلیه چه تجلیلی کرد و همینجور از مسؤولین کشور؛ یعنی واقعاً همه با هم همکاری کردند، همراهی کردند تا توانستند این بار سنگین را به منزل برسانند. بعد صدمه هم دیدند؛ یعنی واقعاً شاید غیر از سردشت، گمان نمیکنم ما جایی را داشته باشیم در دنیا که دچار حادثهای بشود که آنجا شد بمباران شیمیایی یک شهر، خیلی چیز عجیبی است؛ مردم صبر کردند، تحمل کردند؛ این حوادث را توانستند تحمل کنند؛ این عظمت مردم را نشان میدهد.
و در دوره جنگ هم که انصافاً خیلی کار کردند، خیلی تلاش کردند؛ همین شهدای عزیزی که اسم آوردید و بسیاری شهدای دیگر از شهدای بزرگ ما که اهل آنجا هم نبودند اما در آذربایجان غربی به شهادت رسیدند. [آنجا] میدان مبارزه بود، میدان کار بود. کشور به حفظ و احیای یاد این عزیزان حقیقتاً احتیاج دارد. همه باید توجه کنند به این مساله که مساله یاد شهیدان، یک مساله محلی و منطقهای و مخصوص یک مردم خاص و زمان خاصی نیست؛ همیشه به این احتیاج داریم و نباید اجازه بدهید که این یاد مندرس بشود. و کارهای زیادی باید انجام بگیرد؛ یکی از کارها این باشد که آذربایجان غربی را با ایستادگیاش، با برخورد شجاعانه و آگاهانهاش با حوادث و فتنهها برای مردم کشور معرفی کنید که بدانند. امروز وقتی میخواهند یک استان را معرفی کنند یا به زیباییها و گردشگاهها و مانند اینها معرفی میکنند که خب اشکالی هم ندارد، یا به تنگناهایش - مثل [آنچه] آقای قرشی گفتند که درآمد سرانه در اینجا کمتر از بقیه جاها است؛ خب این هم اشکالی ندارد؛ این را هم از ما خواستند که ما سفارش کنیم، حرفی هم نداریم؛ سفارش میکنیم، انشاءالله سفارشمان اثر کند- لکن مهم این است که آن خصلتهای معنوی، آن برجستگیهای معنوی که در این استان هست، اینها را ما احیا کنیم، زنده کنیم، اینها را نشان بدهیم، برجسته کنیم و نشان بدهیم به مردم کشور عظمت این مردم را و شجاعت این مردم را.
انشاءالله خداوند متعال شما را موفق بدارد. این فهرستی که ایشان ذکر کردند از کارهایی که انجام گرفته، فهرست خوبی است، یعنی واقعاً همین کارها اگر خوب انجام بگیرد؛ البته سعی کنید که کیفیتها فدای سرعت و مانند اینها نشود؛ یعنی واقعاً همه چیز با کیفیت و بهوسیله افراد متخصص و کارشناس و کارآمد انجام بگیرد؛ هم نگارشها، هم تهیه نماهنگها و بقیه چیزهایی که جنابعالی ذکر کردید، اینها همه انشاءالله باید مورد توجه قرار بگیرد. از خداوند متعال برای شماها توفیق مسألت میکنیم و از خدا میخواهیم که ارواح طیبه شهدای عزیز ما را با پیغمبر محشور کند، با اولیایش محشور کند؛ ما را هم به آنها ملحق کند؛ انشاءالله.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته
۱) حجتالاسلام غلامرضا حسنی (امامجمعه سابق ارومیه)
بیانات پس از بازدید از نمایشگاه محصولات تبلیغی نامه به جوانان غربی
پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای روز گذشته متن بیانات رهبر انقلاب پس از بازدید از نمایشگاه محصولات تبلیغی نامه به جوانان غربی که اول شهریور سال 95 صورت گرفته بود را منتشر کرد. متن این بیانات به این شرح است:
بسماللهالرحمنالرحیم(۱)
بسیار دیدار شیرین و مطلوبى بود آنچه امروز در این بازدید قریب 2 ساعته ما توانستیم مشاهده کنیم و بشنویم. اولا من عذرخواهى میکنم از برادران عزیزى که قرار بود در این گزارشدهى سهیم باشند و گزارش بدهند و فرصت نشد؛ از جناب آقاى اعرافى،(۲) جناب آقاى علىعسکرى(۳) و بعضى دیگر از آقایان که قرار بود از بیانات آنها هم استفاده کنیم و نشد دیگر؛ حالا اذان را زود گفتند یا چهجورى شد، دیگر بالاخره [نشد]؛ (۴) یادم آمد که ظاهرا قرار بوده از بیانات آقاى ترکمان(۵) هم استفاده کنیم که نشد؛ از ایشان عذرخواهى میکنم. ثانیا خیلى تشکر میکنم از همه برادرانى که در این کار دستهجمعى و مفید سهیم بودند و نقش ایفا کردند؛ خود مؤسسه، برادران مسؤول، مدیران، دستاندرکاران در سطوح مختلف و در جنبههاى مختلف. از همه تشکر میکنم؛ یعنى واقعا تلاش شده، کار شده، با همت و با ابتکار، با برخوردارى از ذوق، سلیقه، استعداد و ظرفیتهاى فکرى و ذوقى و همهگونه، این مجموعه کار خوب به وجود آمده. این هم یک مطلب.
مطلب بعدى این است که به نظر من این حرکتى که شما راه انداختید، ارزشش از خود آن نامهها بیشتر است؛ خب! نامهها بالاخره یک فکرى بود، یک کارى بود که انجام گرفت، اما اینکه اینهمه نیرو به کار بیفتد و تشکل پیدا کند و در یک جهتگیرى مشخصى پیش برود و به اینهمه نتایج منتهى بشود، خیلى چیز باارزشى است. اصل این است، این مهم است؛ بنده این کار را داراى ارزش بیشترى میدانم از مثلا فرض کنید اصل نوشتن یک نامهاى؛ این را از دست ندهید. بنشینید فکر کنید؛ دوستان اشاره کردید که اتاق فکرهایى تشکیل دادید که بنشینند فکر کنند براى کیفیت کار و چگونگى پیشرفت کار و ادامه کار؛ بسیار خوب، حالا همین اتاق فکرها بنشینند فکر کنند که از اینهمه استعداد تجمیعشده و کنار هم قرارگرفته و آنچه میتواند به اینها ملحق بشود، چقدر میتوانند استفاده کنند براى الىماشاءالله کارى که ما داریم و حرفى که میتوانیم به گوش مخاطبینى برسانیم. از این استفاده کنید؛ این بسیار خرسندکننده است براى من که اینهمه نیرو، اینهمه استعداد، اینهمه ظرفیت، اینهمه انگیزه، جوان و پرنشاط جمع شده.
بالاخره کار، کار شماهاست؛ این شما هستید که بایستى کارها را پیش ببرید. این انقلاب، این حرف نو، این پدیده بسیار مهم که اسمش انقلاب اسلامى و نظام اسلامى است، با این پیام عمیق و پرمغز و سازنده و حقیقتا سعادتبخشى که دارد، خیلى کار احتیاج دارد، خیلى تلاش احتیاج دارد. بسیارى از آنچه را ما به آن نیازمندیم تاکنون انجام ندادهایم؛ مثل همین کارهاى خود شما که تا قبل از اینکه شما این کارها را انجام بدهید، انجام نشده بود؛ شاید خود شما به ذهنتان هم نمیرسید که بشود این کارها را انجام بدهید؛ وارد شدید، فکر کردید، حالا مىبینید چقدر کار میشود کرد. خیلى خوب، بنشینید فکر کنید براى قدمهاى آینده، کارهاى آینده و آنچه باید بهعنوان محور- محور فکرى و تبیینى- به وجود بیاید و آنچه در اطراف آن بایستى براى انتشار و رساندن آن به دلها و به مغزها کار بشود. این هم یک نکته است که کار شما و کار مجموعه شما است که بایست انشاءالله انجام بدهید.
یک نکته دیگر این است که خداى متعال به این کار برکت داد؛ و الا اول که بنده به این فکر افتادم و با دو، سه نفر مشورت کردم در اینکه حالا نامهاى بنویسیم، به ذهنمان نمیرسید که این کار این مقدار گسترش و نفوذ و رونق پیدا کند؛ خداى متعال به این کار برکت داد. از خداى متعال تشکر کنیم و از او استمداد کنیم براى کارهایمان که به آنها برکت بدهد. گاهى شما یک کلمه حرف میزنید، این در فضا گم میشود؛ گاهى یک کلمه حرف میزنید، خداى متعال این کلمه را در ذهنها و اقطار عالم منتشر میکند؛ معناى برکت دادن این است.
نکته بعدى این است که ما در این کار و در همه کارهاى دیگر، آزمودهایم که تنوع استعدادها و ظرفیتها خیلى مهم است. مثلا فرض کنید که ما از نگارش تا موسیقى تا هنر گرافیک تا چیزهاى دیگر، به همه اینها براى اینکه بتوانیم یک کار جمعى انجام بدهیم نیازمندیم؛ از هیچ نقطهاى غفلت نباید کرد، از هیچ استعدادى صرفنظر و غمضعین(۶) نباید کرد؛ از همه این استعدادها باید استفاده کرد. اىبسا کارى که فرض کنید یک ترانه میکند، یک کتاب نکند؛ یکجا گاهى کارى که یک پوستر ممکن است انجام دهد، ممکن است مثلا یک مقاله انجام ندهد؛ اما درعینحال ما به آن کتاب هم احتیاج داریم، به آن مقاله هم احتیاج داریم. یعنى اینکه ما توانستیم تحسین یک عدهاى از نخبگان یا آحاد مردم را مثلا با اینجور کارها جذب بکنیم و دلهاى اینها را یا ذهنهاى اینها را متوجه کنیم، این ما را غافل نکند از اهمیت و ارزش کارهاى ماندگار و بلندمدت؛ پوستر، یک چیز ماندگارى نیست؛ لازم است، حتما لازم است، اما کتاب چرا، کتاب یک چیز ماندگار است. براى تدوین کتاب فکر کنید.
البته من روى این قضیه فکر کردهام، منتها متأسفانه اشتغالات و گرفتارىهاى بنده اینقدر زیاد است که از 10 فکرى که آدم میکند، یکىاش را هم نمیتواند اجرا کند. من یک طرحى براى تدوین یک کتاب به ذهنم رسید براى پاسخ به این سؤال که خب «شما که میگویید اسلام را بشناسیم، مستقیم به اسلام مراجعه کنیم، خیلى خب، حالا آن اسلامتان کجا است؟ به ما معرفى کنید». فقط متن قرآن را به آنها بدهیم؟ این کافى است؛ یا نه، لازم است کار انجام بگیرد؟ من یک طرحى هم به ذهنم رسید، حالا اگر بعداً مجال شد با بعضى از دوستانى که اهل این کارند، ممکن است در میان بگذاریم؛ یک سرفصلهایى هست. حالا مثلا فرض کنید دوستان اینجا اشاره کردند درباره مسأله توحید؛ خیلى خب، توحید یک مقوله است اما معلوم نیست تأثیر آگاه شدن و عمقیابى کردن جامعه جوان مثلا کشور فرانسه یا انگلیس یا کجا درباره توحید، کارایى آشنایى آنها با نظر اسلام درباره حمایت از حیوانات را مثلا داشته باشد. اتفاقا حالا این مثال حمایت از حیوانات که ناگهان به ذهن من آمد، این خیلى باب وسیعى دارد در روایات ما- حالا محیطزیست خیلى تکرار میشود و گفته میشود و گاهى هم اهداف سیاسى، دنبالش در دنیا مطرح میشود- اگر چنانچه شما یک جزوه یا یک مثلا فرض کنید نماهنگ یا یک پوستر یا یک مقاله- هرچه، [یک] وسیله تبیین- درباره حمایت از حیوانات مثلا تهیه کنید، این دلهاى بیشترى را متوجه به اسلام میکند تا آن جزوه عمیقى که در باب مثلا توحید شما ممکن است [چاپ کنید]. از اینها نباید غفلت کرد؛ یعنى تنوع موضوعها [مهم است].
یا درباره علایق اجتماعى؛ حالا اشاره کردند به این نوشتهاى که یک خانم فرانسوى نوشته که من فلانکس را آدم متعصب مثلا آنجورى میدانستم، حالا میبینم که نه مثلا [آنجورى نیست]. درباره تعصب، به قول امیرالمؤمنین: شیطان «عَدُوالله اِمامُ المُتَعَصِبین»؛(۷) رئیس متعصبهاى عالم وجود، شیطان است؛ از همه متعصبتر است. امروز هم شیطان اکبر که امام فرمودند آمریکاست، اینها رئیس متعصبینند. شما ببینید چقدر «ارزشهاى آمریکایى» میگویند!
این ارزشهاى آمریکایى خیال نکنید یک چیزهاى لطیف مثلا معنوى است؛ نه، ارزشهاى آمریکایى همین چیزهایى است که کلان آن در سیاستهاى آمریکا در دنیا نشان داده میشود؛ یعنى حتى در آن سیاستهاى حمایتىشان؛ مثلا فرض کنید اصل چهارم ترومن -آنهایى که حالا یادشان است، آن قدیمىها، مثل ما- که به معناى کمک بود اما کمک با هدف دیگرى بود. یا آزادى؛ آزادى که گفته میشود، همانى است که در این فیلمهاى کابوى، فیلمهاى چاقوکشى و وسترنها و مانند اینها مشاهده میکنید که براى اینکه مثلا 4 نفر حمله کردهاند به گاوها و 5 گاو را [کشتهاند]، این چهار نفر را میکشند؛ اگر چنانچه پشتسر این چهار نفر، 40 نفر دیگر هم بیایند، [آن] 40 نفر را هم قتلعام میکنند! یعنى میگوید [چون] در محیط من است، زندگى من است، ملک من است، متعلق به من است، بنابراین من حق دارم؛ آمدى، حمله کردى [لذا کشته میشوى]؛ آزادى یعنى این! واقعا امامالمتعصبین اینها هستند، ارزشهاى آمریکایى که روى آنها تکیه میکنند و اصرار دارند [اینها است]. تبیین ارزشهاى آمریکایى نشاندهنده این است که اینها رئیسالمتعصبین هستند. خود غربىها همینجور، رئیسالمتعصبین هستند؛ تعصب در آنها خیلى بیشتر است. تعصب به معناى پایبندى بىمنطق است. «عُصبه» یا «عَصَبه»، یعنى پایبندى به خویشاوندان یا به گروه و جناح- حالا از هر مادهاى که گرفتیم- این، معناى تعصب است؛ اینها بیشتر به این پایبندند تا ماها. ماها اتفاقا در این زمینهها یک مقدارى بیش از اندازه مثلا سهلاندیشى و سهلانگارى هم میکنیم. خب! اینها تبیین بشود. خلاصه کنم: انتخاب و گزینش سرفصلها و عناوینى که میتواند انسان درباره آنها نظر اسلام را بگوید، یا صریحا یا تلویحا، مقایسه بشود با نظرات دیگرى که امروز در دنیاى متمدن و در این تمدن مادى وجود دارد. اینها آن دنباله کار است که بایستى انشاءالله انجام بگیرد و پیش برود.
به هر حال، خیلى متشکریم و خیلى خرسندیم از اینکه دوستان را امروز اینجا زیارت کردیم، ملاقات کردیم و بهره بردیم. و آن آهنگى هم که خواندند،(۸) خیلى آهنگ قشنگ مطلوبى بود؛ منتها عرض کردم، در ترجمهها خیلى مراقب باشید. اینکه گفتند طرف، ایتالیایىالاصل بود و ترجمه ایتالیایى [نامه] را نگاه کرد و دید اشکال دارد، این درست است. ما داریم کسانى را که یک متن فارسى را مینویسند، فارسىدانند، اما ما که زبان مادرىمان فارسى است، وقتى نگاه میکنیم، مىبینیم زبان ما نیست؛ یعنى یک چیزهایى در آن هست که در زبان ما نیست؛ این خیلى مهم است. همین مجله کرسنت(۹) که مال مرحوم کلیم صدیقى(۱۰) بود، علت اینکه خیلى مجله پررواجى در کشورهاى انگلیسىزبان بود- آدمهایى که مطلع بودند به من میگفتند- این بود که این با زبان و فرهنگ انگلیسى نوشته میشد؛ این خیلى مهم است. این را اهل زبان میتوانند بفهمند؛ آنکه اهل زبان نباشد، نمیتواند این را درست احساس کند. در ترجمهها این را رعایت کنید؛ در آهنگها هم همینجور. البته آهنگ چون زیبا است و چون با صداى خوش همراه است، اگر چنانچه یک مخلوطى از یک آهنگ دیگر هم داشته باشد، ضررى خیلى نمیزند؛ مثلا فرض کنید حالا یکى دارد آواز ایرانى میخواند، وسطش یک تحریر هندى هم اگر بیاورد، این ضربهاى نمیزند، ضررى نمیزند به آهنگ، به شرطى که در همین حد باشد؛ اما اگر چنانچه کسى بخواهد آهنگ ایرانى بخواند، منتها در مجموع و در کل، مثلا فرض کنید این آهنگ عربى دربیاید، این خیلى مطلوب نیست؛ به این چیزها خیلى توجه کنید، اینها تأثیرات خیلى مهمى دارد. خیلى ممنونیم.
والسلام علیکم و رحمهالله
----------------------------------
پینوشت
1- در پى صدور نامههاى رهبر معظم انقلاب اسلامى به عموم جوانان اروپا و آمریکاى شمالى، مؤسسه پژوهشى- فرهنگى انقلاب اسلامى با تشکیل «ستاد نشر و تبلیغ پیام» و فراخوان و فعالسازى ظرفیتهاى رسمى و مردمى، تلاشهایى را به منظور نشر و ترویج نامهها و مضامین آنها به انجام رساند که گوشههایى از این تلاش در نمایشگاه طلوع حقیقت- که در حسینیه امام خمینى قدسسرهالشریف برگزار شد- در معرض مشاهده رهبر معظم انقلاب قرار گرفت.
2- آیتالله علیرضا اعرافى (رئیس جامعه المصطفى العالمیه)
۳- عبدالعلى علىعسکرى (رئیس سازمان صدا و سیما)
۴- خنده معظمله و حضار
۵- ابوذر ابراهیمىترکمان (رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامى)
۶- چشمپوشى کردن و نادیده گرفتن کارى یا چیزى
۷- نهجالبلاغه، خطبه ۲۳۴
۸- اشاره به نماهنگى انگلیسى درباره مضامین نامهها که در حضور معظمله رونمایى شد.
9- Crescent
۱۰- مرحوم دکتر کلیمصدیقى، روزنامهنگار مسلمان و هندىالاصل اهل انگلستان و از نویسندگان و متفکران اسلامى و مؤسس مرکز اسلامى لندن بود که با هدف گسترش اندیشه اسلامى در سراسر جهان فعالیت میکرد. رهبر معظم انقلاب اسلامى در تاریخ 5/2/75 در پیامى، درگذشت این نویسنده و متفکر مجاهد و رشید اسلامى را تسلیت گفتند.