ماشاءالله ذراتی: سفر هفته گذشته «ترزا می» نخستوزیر انگلیس به خاورمیانه و حضور وی در اردن، عراق و عربستان و همزمانی شروع تحولات و کودتای یمن با سفر وی به عربستان، شامل ابعاد و پیچیدگیهای خاصی بود که در ذیل پوشش خاص رسانهای این سفر از آن غفلت شد و مورد توجه و واکاوی دقیقتر قرار نگرفت.
در تحلیل ابعاد و نتایج این سفر جالب است توجه داشته باشیم که ترزا می اولین رهبر خارجی بود که پس از آزادی موصل از دست گروه تروریستی داعش به عراق سفر کرد. همچنین وی نخستین نخستوزیر انگلیس است که پس از سال ۲۰۰۸ میلادی به عراق سفر کرد و از همه مهمتر وی نخستین رهبر یک کشور غربی بود که پس از نابودی داعش به منطقه آمد. بهرغم تیترهای کانالیزه شده رسانهها که سفر وی را نخستین سفر پسابریگزیت نخستوزیر انگلیس به منطقه خواندند، این سفر را باید نخستین سفر پساداعشی روباه پیر به منطقه خواند که این موضوع خود اهمیت این سفر را دوچندان میکند.
در تحلیل چرایی اهمیت این سفر باید گفت انگلیس پسابریگزیت که از لحاظ اقتصادی و همینطور پرستیژ و جایگاه خود در تحولات منطقه و جهان دچار نوعی افت و نزول شده است، کماکان به منطقه غرب آسیا که حوزه سنتی و دیرینه استعمار و نفوذ این کشور است، به عنوان حوزه و منطقه اصلی استمرار نفوذ و جایگاه خود نگریسته و برخلاف سکوت رسانهای انگلیس، این کشور بشدت سعی در حفظ نفوذ سنتی خود در منطقه داشته و با کمک سرویس پیچیده اطلاعاتی خود موسوم به «امآیسیکس» قصد تاثیرگذاری بر تحولات منطقه به سود منافع طولانیمدت خود را دارد. در کنار این، انگلیس پس از خروج از اتحادیه اروپایی نیازمند دستیابی به منافذ راهبردی تجاری است تا بتواند در دوره عبور از اتحادیه اروپایی، اهمیت و وزنه جهانی خود را از دست ندهد.
از طرفی انگلیس با بهرهبرداری از سیاست قدیمی ایرانهراسی و به بهانه مقابله با نفوذ منطقهای ایران، به دنبال توسعه حضور نظامی خود در منطقه و تقویت نیروهای دریایی خود در کشورهای عربی با استفاده از تسهیلات مالی دولتهای این کشورهاست و سعی دارد هزینههای سنگین مالی توسعهطلبی نظامی خود در منطقه را به دوش کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس بیندازد.
یکی از اهداف ترزا می در عراق ـ همانگونه که در سفر پیشینش به عربستان در آوریل 2017 عنوان کرد ـ بحث انتخابات آینده عراق و دعوت احزاب سیاسی به همراهی و ائتلاف با عربستان به جای ایران بود. همچنین تلاش در جهت جلوگیری و کاهش نفوذ گروهها و احزاب وابسته به مقاومت در روند تحولات سیاسی عراق از اهداف سفر نخستوزیر انگلیس به عراق بود.
در اردن، شعبه اصلی انگلیس در منطقه، محور گفتوگوها موضوع سازش در فلسطین و همچنین بحث انتقال پایتخت اسرائیل به قدس شریف و ابعاد و پیامدهای احتمالی آن مورد ارزیابی و تبادلنظر قرار گرفت و در این زمینه به پادشاه اردن دستورات لازم داده شد تا در مذاکرات خود با «جرد کوشنر» داماد ترامپ، نکات و دیدگاههای انگلیس را مدنظر قرار دهد. همچنین درباره سوریه و تحولات آنجا نیز آخرین هماهنگیها با اردن انجام شد.
و اما عربستان! انگلیس بیش از هر کشوری در اتحادیه اروپایی به عربستان اسلحه میفروشد و از سال ۲۰۱۰ میلادی به این سو با تشدید بحرانها در منطقه، میزان فروش اسلحههای انگلیس به عربستانسعودی به طور قابل توجهی افزایش یافته است. بر این اساس تنها در سال ۲۰۱۵ میلادی ۸۳ درصد از کل صادرات اسلحه انگلیس به عربستان بوده است.
در رسانهها گفته شد ترزا می، حامل پیامی «جدی» برای پادشاه عربستان بوده و انگلیس خواستار بازگشایی بندر حدیده یمن توسط عربستان به منظور جلوگیری از فاجعه انسانی است! این حس ترحم و انساندوستی خانم می در حالی است که وی تاکنون بارها درخواستها برای تعلیق فروش اسلحه به عربستانسعودی را رد کرده است.
سفر ترزا می به عربستان و دیدارهای جداگانه وی با پادشاه و ولیعهد عربستان در کنار تلاش برای مدیریت تحولات داخلی عربستان و در جریان قرار دادن شاهزاده جوان سعودی، بنسلمان از آخرین اقدامات و توطئههای پشت پرده علیه وی و کمک به سرکوب این تلاشها، توصیههایی را نیز دربرداشته و می به شاهزاده جوان گوشزد کرد در دوران پادشاهیاش نقش و سهم انگلیس را محفوظ داشته و این حمایتها را فراموش نکند!
اما نقطه اوج سفر ترزا می به عربستان رونمایی و کلیدزدن طرح کودتای یمن بود که از ماهها پیش با هدایت و حمایت دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی انگلیس در حال شکلگیری و تکامل بود.
سفر می به ریاض و پیام وی مبنی بر بازگشایی بندر حدیده در واقع اسم رمز آغاز کودتای علی عبدالله صالح بود.
انگلیس خبیث که اتفاقا ید طولایی در طراحی کودتا در کشورها داشته و اخیرا نیز اسناد جدید نقش آنها در کودتای ۲۸ مرداد 32 فاش شد، این بار در یمن و با همکاری موساد و سیا و با هماهنگی عربستان دست به کودتا علیه جریان انصارالله زد. در این راستا شلیک موشک 1600 کیلومتری «کروز» به ابوظبی را میتوان باطلالسحر این فتنه انگلیسی – سعودی قلمداد کرد. هرچند کودتای انگلیسی عبدالله صالح، رئیسجمهوری پیشین یمن با کمک عربستانسعودی و امارات برای در اختیار گرفتن قدرت در «صنعا» پایتخت یمن و مصادره انقلاب این کشور، با هوشیاری و اقدام بموقع نیروهای انصارالله و بازپسگیری مکانها، نهادها و سازمانهای دولتی تصرف شده توسط کودتاچیان در همان ساعات نخستین در نطفه خفه شد و در نهایت با فرار و مرگ علی عبدالله صالح پایان یافت، اما نباید از نقش پنهان انگلیس در این تحولات و همچنین تحولات آینده منطقه بویژه در عراق و انتخابات آینده آن غافل بود. در پایان اما یک بار دیگر دست برتر مقاومت در منطقه بهرغم تلاشها و برنامههای پیچیده دشمن، یادآور در پیش داشتن دورانی درخشان برای ملتهای منطقه بوده و نویددهنده گسترش و نفوذ روزافزون گفتمان مقاومت در منطقه است.