سیدمحمدعلی رئیسالسادات*: سهشنبه صبح جلسه سران قوه قضائیه با 49 نفر از فعالان دانشجویی بود و هر 5 تشکل بزرگ وزارت علوم و بهداشت نمایندگان خود را جهت شرکت در جلسه معرفی کرده بودند. بعد از سلام و احوالپرسی تشکیلاتی، نخستین مساله مورد صحبت شرکتکنندگان، ترتیب سخنرانان بود. بر خلاف جلسات معمول با مسؤولان، به ازای هر بخش صحبت نمایندگان تشکلها، زمان پاسخگویی برای رئیس قوه در نظر گرفته شده بود. با اینکه قبل از جلسه تصوری مبنی بر فرمایشی بودن جلسه شکل گرفته بود و حتی لابهلای شوخی جدیهای دانشجویی هم رگههای این دیدگاه دیده میشد، همین گام اول تمام فرضیههای اینچنینی را به هم ریخت: پاسخگویی در قبال تمام سخنرانان!
در عمل هم همین شد. ابتدا چند دقیقه صحبت مقدماتی پیرامون جلسه، عذرخواهی بابت طولانی شدن زمان بین جلسات قوه و دانشجویان و البته صحبتهایی پیرامون اهمیت علم و قدرت علم. هرچند محوریت صحبتها به سمت حوزه رفت اما کوتاه بود و راهگشا.
صحبت دانشجویی که شروع شد تصور فرمایشی بودن کاملا محو شد و جای خود را به پاسخگویی داد. رئیس قوه کاغذ و قلم برداشت، یادداشت کرد و حین ایراد سخنان نماینده جامعه اسلامی که نوبت اول را داشت شروع به پرسش کرد.
-اینجا منظورتان را واضحتر میفرمایید؟
-در این باره مصداقیتر صحبت میکنید؟
-اینکه گفتید منظور من بودم یا دیگری؟
جلوتر که رفتیم حتی تصورمان از جلسه با مسؤول عالیرتبه جمهوری اسلامی ایران هم بالکل عوض شد. ورود شخص رئیس قوه به دیالوگ با دانشجویان عملا فضا را از سمت صحبتهای یک سویه از جانب طرفین به سمت ایجاد دیالوگ بین مسؤول قوه با دانشجویان برد. نتیجه اولیه این اتفاق این بود که هرکس در جلسه حضور داشت به خودش اجازه صحبت داد و در قبال تمام مباحث پاسخ شنید و البته جلسه که 3 ساعت در نظر گرفته شده بود تا اذان مغرب ادامه یافت.
صحبتی از جانب تشکلها و حاضران در جلسه بیان نشد که رئیس قوه بدون پاسخ از آن گذر کند. فضای دانشجویی و البته انعکاسی که از عملکرد قوه در کف جامعه و دانشگاه وجود داشت جلسه را به سمتی برد که از جانب تمام دانشجویان انتقاداتی به قوه قضائیه وارد شود که بعضا هم بسیار تند و بیپروا بود. شخص رئیس قوه 3 نوع پاسخ به مباحث مطرح شده داشت؛ قسمت اول مواردی بود که صرفا سوال شده بود و ایشان صرفا پاسخ داد. مثل مساله نوگرایی در قوه که برای ما مجهول بود.
قسمت دوم مواردی بود که مطالبهای از دانشجویان وجود داشت یا به قوه انتقاد شده بود که ایشان پاسخگو بود. مثلا درباره اینکه پرونده منصور نظری و رضا شهابی چه بوده، توضیحات کاملی ارائه شد که اکثر قریب به اتفاق دانشجویان را قانع کرد یا درباره شائبه برخورد سیاسی قوه با اشخاص توضیحاتی ارائه شد.
قسم سوم هم مواردی بود که در انتقاد به قوه خود رئیس قوه با دانشجویان هم نظر شد. اختصاصا درباره عملکرد قوه در پیشگیری از جرائم، وظیفه بازرسی یا ایرادات ساختاری قوه، ایشان نظر دانشجویان را تایید کرد.
ما نرفته بودیم در همه موارد پاسخ بگیریم و سابقه جلسات اینچنینی هم به ما میگفت سوال بیجواب زیاد خواهیم داشت اما حتی درباره مناسبات خانوادگی رئیس قوه بیجواب بازنگشتیم. قاعدتا از همه جوابها هم قانع نشدیم اما جلسه بیش از همه چیز یادآور شرایط پویای دهه 60 جنبش دانشجویی و همگامی منحصر به فرد اشخاصی چون شهید بهشتی، رهبری و شهید مطهری در پاسخگویی به مسائل دانشجویان بود.
البته جلسه نقاط منفی هم داشت. بزرگترین ایراد جلسه رسانهای نشدن مباحث بود. به نظر من، انتقاداتی که از جانب نیروهای انقلابی به قوه قضائیه وارد شد بیش از انتقاداتی بود که در مقابل رهبری از وضع کشور و در مقابل رئیس جمهور از عملکرد ایشان صورت گرفت. ما که خودمان انتظار چنین شفافیتی را در جلسه نداشتیم، بارها تقاضا کردیم جلسه رسانهای شود تا قبل از هرچیز تصوری که سایرین نسبت به جلسه و حتی مسائل قوه قضائیه داشتند تغییر کند. بعید است بپذیرند اما در صورت رخ دادن، هم بیانهای نادرست از محتوای جلسه به حاشیه خواهد رفت و دست مغرضان بسته خواهد شد و هم در ترمیم چهره نادرستی که از قوه متصور شدهایم راهگشا خواهد بود.
این جلسه یکی از بهترین الگوهای ارتباطی مسؤولان با دانشجویان و بدنه جامعه بود. حتی در جلسات عمومی با دیگر روسای قوا که تشکلها دعوت میشوند (اگر روسا از جلسه عمومی فرار نکنند) عموما تمام مطالباتشان پاسخ داده نمیشود و پاسخها سمت و سوی کنایه و تخریب میگیرد. این جلسه اگر منتشر نشود حکم عمومی نخواهد داشت اما حتی عمومی نبودن جلسه اجازه برخورد نادرست با دانشجو را به مسؤول جلسه نداد. هرچند قبل و بعد از جلسه صحبتهای ناصحیحی درباره دعوت به جلسه خصوصی شکل گرفت اما قاضیالقضات کشور مدیریت جلسه را به سمتی برد که کسی یکطرفه به قاضی نرود.
سخن آخر ادامهدار بودن روند خوب ارتباط با دانشجویان است. برای زدودن گرد شبهه از پیرامون قوای سهگانه، حضورشان در مجامع عمومی و در معرض سوال قرار گرفتنشان از طرف مردم و خصوصا نخبگان کشور اعم از اساتید و دانشجویان الزامی است. مشکلات جمهوری اسلامی حل نخواهد شد جز اینکه مسؤولان بلندپایه خود را در معرض نقد قرار دهند، مردم را محرم و همراه خود بدانند و نسبت به آحاد جامعه به معنای واقعی کلمه خود را مسؤول و پاسخگو بدانند.
* دبیر انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران