حمیدرضا صدر: درگیریهای خشونتبار داربی بلگراد خاطرنشان کرد خشونت و کینهجوییهای فوتبال بالکان تمام نشده است. چهارشنبه 13 دسامبر ۲۰۱۷؛ پارتیزان بلگراد- ستارهسرخ بلگراد. آنچه در داربی بلگراد گذشت خاطرههای تلخ فوتبال یوگسلاوی را دوره کرد. اینبار صربها به جان صربها افتادند. پارتیزان بلگراد میزبان بود و وقتی پارتیزانیها دریافتند گروهی از طرفداران ستارهسرخ راهی به سکوها پیدا کردهاند خشمشان را با شعارهای تند و عتابآمیز عیان کردند و سرانجام همهچیز به درگیرهای خونین در داخل زمین کشیده شد. پارتیزان با یک ضربه پنالتی جلو افتاد ولی ستاره سرخ در واپسین ثانیههای زمان تلفشده بازی را به تساوی کشید؛ آنچه ستارهسرخ را با 8 بازی باقیمانده در سوپر لیگ صربستان، 9 امتیاز بالاتر از پارتیزان در صدر جدول قرار داد و سیاههای از زخمیها و بازداشتشدگان برجا گذاشت.
«داربی بلگراد» را «داربی ابدی» هم میخوانند و همینطور «داربی جنوب شرقی اروپا». نبردی بین 2 باشگاه صربستانی ستارهسرخ و پارتیزان. نبردی که بلافاصله از برپایی 2 باشگاه در ۱۹۴۵ آغاز شد. نبردی که وقتی در استادیوم ستارهسرخ برگزار میشود 108 هزار تماشاگر سکوها را پر میکنند. هر دو باشگاه از دل مناسبات و گرایشهای سیاسی چپی زاده شدند. ستاره سرخ به جبهه جوانان ضدفاشیست تعلق داشت و پارتیزان به ارتش یوگسلاوی.
تشبیه فوتبال به میدان جنگ، ترکیب نوینی نبود ولی این تشبیه درباره فوتبال یوگسلاوی حقیقت داشت، قصه نبود، جنگ قومی بود، ترسناک و خونین. فوتبال بالکان تمرینی برای جنگهای علنی. تمرینی برای غارت کردن. تمرینی برای تقسیم کردن آدمها و گروهها به 2 گروه «دوستان» و «دشمنان» یا «ما» و «دیگران» بود. پیش درآمدی بر جنگ. نفرت صربها و کرواتها همان چیزی بوده که بسیار پیشتر در بازیهای ستارهسرخ بلگراد و دیناموبخارست عیان شده بود. فضای ناآرام استادیومهای یوگسلاوی در عصر کمونیسم هم آمیخته به کینهتوزیهای بیحصر صربها علیه کرواتها و بوسنیاییها بود. درگیریهای طرفداران ستارهسرخ بلگراد (صربها) و دیناموزاگرب(کرواتها) از پوشیدن پیراهن متحدالشکل، بالابردن پرچمها و سر دادن سرودهای قومگرایانه، دشمنیهای عمیق یوگسلاوی را عیان میکرد. کمی بعد با فروپاشی کمونیسم، پیراهنها و شالگردنهای همرنگ تماشاگران فوتبال جایشان را به جامههای نظامی داد. تفنگها و تپانچهها جای شیپورها را گرفت و صدای رگبار گلولهها، جای شعارها را. فوتبال یوگسلاوی بازتابنده ابراز خشونت صربها شد. یکی از صربهای سرشناس زلیکو رازتانوویچ بود، مردی با لقب «ارکان» که پیشقراول طرفداران افراطی باشگاه ستاره سرخ بلگراد به شمار میرفت. یکی از آن خلافکاران کهنهکار که در استادیومهای فوتبال چهره آشنایی به شمار میرفت. او پس از فروپاشی یوگسلاوی نخستین کسی بود که از جنگ داخلی حرف زد و اسلحه برداشت و پیش از ژنرالها فرمان جنگ داد. او بود که به دستان طرفداران ستارهسرخ بلگراد اسلحه داد و آنها را به کشتن طرفداران دیناموزاگرب فراخواند. او بود که سرانجام در ژانویه ۲۰۰۰ توسط مخالفانش ترور شد. درگیریهای طرفداران ستارهسرخ که با عنوان «شجاعان» قدرتشان را به رخ میکشیدند و طرفداران دیناموزاگرب با عنوان «ببب» سالها روی سکوها جریان داشت و دوربینهای تلویزیونی بارها آن را به صورت زنده پخش کرده بود. نشریه رداستار ریوویو در ۱۹۹۲ طی گزارشی درباره جنگ صربها و کرواتها نوشت: «شجاعان ستاره سرخی، پرچمهایشان را روی سکوها گذاشته، تفنگهایشان را برداشتند و به جبهه رفتند». پیوند تشکیلاتی طرفداران ستارهسرخ آنقدر گسترده و جا افتاده بود تا با حفظ همان ساختار پا به عرصه نبرد بگذارند. تماشاگران افراطی که تا دیروز قهرمانشان را در میدان تشویق میکردند فرصتی یافته بودند خود را قهرمان ملی قلمداد کنند. کرواتهای طرفدار دیناموزاگرب نیز کنار طرفداران اسپلیت زاگرب، جوخههای مقاومتی شکل دادند تا در خیابانها و میادین شهرهای کرواسی برابر حملات صربها مقاومت کنند. طرفداران دیناموزاگرب در زمره نخستین کسانی بودند که خود را به مراکز نظامی معرفی کردند، لباس ارتشی پوشیدند و اسلحه به کمر بستند و شروع کردند به کشتار. درگیریهای اولیه بین گروههایی رخ داد که سالها در میادین فوتبال به هم ناسزا میگفتند و یکدیگر را تهدید میکردند. اصطلاحات و مکالمات جاری در استادیومها بارها در میادین نبرد بهگوش رسید و اولین بناهای یادبود ازدسترفتگان جنگ در استادیومهای فوتبال کرواسی بنا شد. کششهای دیرپای ناسیونالیستی قومهای مختلف یوگسلاوی که تا پیش از آن فقط در میادین فوتبال ابراز میشد زبانههای جنگ را شعلهورتر کرد.