printlogo


کد خبر: 185826تاریخ: 1396/9/26 00:00
درباره مستند «گیسوان حلب» نامزد جایزه شهید آوینی جشنواره حقیقت
نگاهی بکر به جنگ سوریه

فرشید رضایی‌دوست: «گیسوان حلب» قصه زن‌هایی است که به واسطه جنگ سوریه، هر کدام به طریقی مرد خانه‌شان را در کنار خود نمی‌بینند. مردهای آنها در میان تروریست‌های داعش، مقابل ارتش سوریه قرار گرفته‌اند و آنها مجبورند در فراق مردهای‌شان برای ارتزاق کار کنند و نان‌آور خانه باشند. این زن‌ها در کارخانه تولید آب آشامیدنی که «جمهوری اسلامی ایران» تاسیس کرده مشغول کارند و از شرایطی که برای‌شان فراهم آمده تا روزی‌شان را تامین کنند، رضایت دارند. البته این به آن معنی نیست که نسبت به جنگ و حضور داعش در خاک سوریه خوشحال باشند. زندگی این زن‌ها به دستان داعش تباه شده و خون‌های بی‌گناه اقوام‌شان از چنگال حرامی‌های داعش می‌چکد. در آغاز فیلم، «ام یوسف» که همسرش در میان داعشی‌ها جنگیده و کشته شده، مدام بر ارتش سوریه درود می‌فرستد و داعشی‌ها را سگ خطاب می‌کند. این تمام آن چیزی است که «گیسوان حلب» می‌خواهد بگوید. زن‌هایی که سایه زندگی‌شان را از دست داده‌اند و به جای مادری کردن برای فرزندان، باید با روحی پرتلاطم مشغول کار باشند. «گیسوان حلب» نگاه بکر و خوبی به موضوع جنگ سوریه دارد. مساله‌ای که تاکنون به آن پرداخته نشده بود و آن آسیب‌شناسی جنگ سوریه از منظر همسران و زن‌های نیروهای عضو «داعش» است. مستند در 3 قصه روایت می‌شود که سوژه هر قصه، زنی است که به نوعی به زندگی‌اش خدشه وارد شده است. قصه اول، داستان زندگی «ام یوسف» است که پس از مرگ شوهر، تمام امیدش را در پسر خردسالش می‌یابد و تمام تلاشش را گذاشته تا آینده‌ای روشن برای او رقم بزند. قصه دوم روایتگر ماجرای«طحانی» دختر 15 ساله سوری است که پدرش نمی‌گذاشته از خانه بیرون برود و درس بخواند اما حال که پدرش در خیل نیروهای داعشی به زندان «حلب» افتاده، او مجبور است برای خرجی 6 برادر و 2 خواهر دیگر مشغول کار باشد و زیبایی و لطافت زندگی یک دختر 15 ساله در کارخانه تولید آب آشامیدنی جست‌وجو شود. «صَفا» شخصیت قصه سوم است، دختری با آرزوهای دور و دراز و رویاهایی که دیگر قصد ندارند به خود رنگ واقعیت بگیرند. پدر صفا هم که نان‌آور خانه است بی‌کار شده است. او روزهای پس از جنگ را می‌شمارد تا با دور شدن سایه جنگ از کشورش به رویاهایی که در ذهن دارد، دست پیدا کند. ابتدای هر قصه تصاویر لانگی از خرابه‌های «حلب» مشاهده می‌شود و در لابه‌لای روایت، کات‌هایی به آن زده می‌شود. میثم صبوحی، کارگردان اثر، سعی کرده  آثار ناشی از جنگ در روحیه زنان سوری را به این طریق به مخاطب بفهماند. تصاویر از منظر زیبایی‌شناسی قوی و کادربندی‌های دقیقی صورت پذیرفته است و شارپنس (شفافیت) بالایی دارد. تمام اینها عواملی است که به بالا رفتن کیفیت یک مستند کمک شایان توجهی می‌کند. «گیسوان حلب» می‌توانست به سبب موضوعی که دارد بسط بیشتری پیدا کند. از آنجا که ساختار و سوژه این مستند، مشخص و از قبل تعیین شده است و وقایع در لحظه اتفاق نمی‌افتد، انتظار می‌رفت شاهد فیلمی عمیق‌تر باشیم. در جایی از فیلم اشاره می‌شود که خیلی از بانوان شاغل در کارخانه، حاضر به مصاحبه نشده‌اند اما این نمی‌تواند توجیه مناسبی برای عدم پرداخت جامع‌تر به موضوع باشد. این مستند بخوبی نشانگر آن است که نیروهای تروریستی حتی به خودشان هم رحم نمی‌کنند و بدون آگاهی از عواقب رفتار خود، دست به جنایاتی می‌زنند که حتی آینده خانواده خودشان را هم با مشکلات عدیده روبه‌رو می‌کند. از طرفی نقش سازنده و تاثیرگذار ایران را نشان می‌دهد و منشی که نشأت گرفته از دین مبین اسلام است و آن کمک به بی‌گناهان است، حتی اگر از خانواده  کفار باشند. تولید این دست آثار از این حیث، قابل اهمیت است که می‌تواند زمینه‌ای باشد تا به موضوعاتی که مساله روز است، از منظر تازه و متفاوت‌تری نگاه شود و تنوع آثار را بالا ببرد.


Page Generated in 0/0060 sec