میثم مختاری: در ادامه رقابتهای مرحله یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا، 3 بازی حساس بین 6 تیم بزرگ و مدعی برگزار خواهد شد. 3 بازیای که میتواند آینده این باشگاهها، مربیان و بازیکنان آنها را تغییر دهد. نگاهی به شرایط هر تیم میتواند اهمیت هر کدام از این 3 رقابت را برای ما روشن کند.
تاتنهام- یوونتوس
سال چهارم حضور پوچتینو در تانتهام است. آنها همچنان تیم خوبی هستند اما خوب بودن کافی نیست. امسال همه به دنبال میوه دادن تیم پوچتینو هستند. تنها صعود به این مرحله از لیگ قهرمانان برای این تیم کافی نیست. اگر سفیدهای شمال لندن میخواهند موفقیت این فصل خود را در لیگ قهرمانان جست و جو کنند، حداقل باید به مراحل بالاتر فکر کنند بویژه که آنها در لیگ جزیره، مثل دیگر تیمهای انگلیسی، هیچ امیدی به قهرمانی ندارند و پذیرفتهاند که امسال، منچستر سیتی قهرمان خواهد شد. وضعیت تاتنهامیها در لیگ جزیره چندان جالب هم نیست و آنها رقابت سختی برای کسب سهمیه دارند. همه این عوامل باعث شده نگاهها به سمت نتایج این تیم در لیگ قهرمانان دوخته شود. شاید باخت در این دیدار، سرنوشت ترکیب جذاب پوچتینو، هری کین، دله علی، کریستین اریکسن و... را عوض کند. مهرههایی که شکاری جذاب برای غولهای اروپایی خواهند بود. البته نه به دلیل ناامید شدن سران تاتنهام از آنها، چه بسا نتایج این فصل، ستارگان این تیم را به این نتیجه برساند که مجموعه هاتسپر، برای شکوفا شدن هر چه بیشتر کیفیت آنها کافی نیست.
یوونتوس و بوفون شاید یک هدف مشترک داشته باشند؛ لیگ قهرمانان اروپا. آنها از رکوردداران باخت در فینال این رقابتها هستند. شاید عدم حضور در جامجهانی تلخ باشد اما برای بوفون رویا نیست. او یکبار سال 2006 به آن رسیده و فقط جای خالی جام لیگ قهرمانان اروپا را در کلکسیون افتخارات خود احساس میکند. اگر قرار بر رسیدن به این موفقیت باشد، تورینیها باید از سد تاتنهام بگذرند. اگر قرار بر شکست باشد، تغییری بزرگ در این باشگاه رخ خواهد داد و احتمالا در راس آنها، خداحافظی بوفون افسانهای از دنیای فوتبال خواهد بود.
بارسلونا- چلسی
یک متخصص فوتبال بسته و مبتنی بر ضد حمله، در برابر متخصص فوتبال مالکانه. اگر چه نه مورینیویی در چلسی هست، نه گوآردیولایی در بارسلونا اما در این سالها، این نوع فوتبالها با پوست و گوشت و استخوان این دو باشگاه، عجین شده است و البته کینهها و زخمهایی که هنوز تازه هستند و باعث شده هواداران دو تیم، از عینک انتقام، نظارهگر این دیدار باشند. چلسی، تیم باصلابت فصل قبل، امسال را متزلزل شروع کرد. آنها هر چند این روزها ثبات بیشتری پیدا کردهاند اما آمادگی لازم برای نبردهای بزرگ را ندارند. همین موضوع کافی است تا به سرنوشت آنها بعد از شکست فکر کنیم. احتمال اینکه کونته، حتی در صورت پیروزی در این بازی، در انتهای فصل لندن را ترک کند، وجود دارد. با این وجود، در صورت شکست آبیهای لندن، چقدر میتوان روی حضور او روی نیمکت چلسی در فصل بعد امیدوار بود؟ تقریبا هیچ.
بارسلونا فصل را خوب شروع نکرد. جدایی نیمار و شکستهای ابتدای فصل مقابل رئال در سوپرجام اسپانیا، هواداران این تیم را نگران کرده بود اما تا اینجای فصل والورده، با اقتدار، تیمش را در مکان اول لالیگا قرار داده و همین میتواند برای خوابهای پریشان کاتالانها کافی باشد. پس به نظر نمیرسد در صورت شکست بارسلونا مقابل چلسی، هواداران بارسا، از تیم والورده رویگردان شوند. البته آنها این شکست والورده را فراموش هم نخواهند کرد.
پاریسنژرمن- رئالمادرید
پاریسیها به بازیهای بزرگ در مراحل حذفی لیگ قهرمانان عادت دارند اما رئال قرعه دلهرهآوری است. لیست ستارههای تیم پاریسی تکمیل است. لیگ فرانسه برای آنها دستگرمی شده و چیزی جز لیگ قهرمانان اروپا، ناصر الخلیفی را راضی نخواهد کرد. پس حذف در این مرحله برابر است با خداحافظی اونای امری از پاریس.
وقتی مادریدیها به راحتی رقیب دیرینهشان را در سوپرجام اسپانیا شکست دادند، کسی فکر نمیکرد آنها به این نقطه برسند. لالیگا تقریبا برای شاگردان زیدان تمام شده است و آنها فقط امیدوار به ژن لیگ قهرمانان موجود در DNA خود هستند. پرز قبلا نشان داده در جام نگرفتن با هیچ کس شوخی ندارد، حتی اگر زیدان روی نیمکت رئال باشد بویژه که در دهه قبل، هم پرز و هم رئال، خاطرات خوبی از تیم اول آن زمان فرانسه، یعنی لیون، ندارند و پرز اصلا دوست ندارد این بار پاریسیها سیطره سفیدپوشان مادرید بر اروپا را خدشهدار کنند. شاید هم شکست رئال مقابل پاریسنژرمن آغاز دوران پسا رونالدو- مسی باشد، چرا که در صورت شکست رئال، فقط انتقال نیمار میتواند هواداران مادریدی را به آینده امیدوار کند.