نتایج به دست آمده از آخرین کاوشهای باستانشناسی نشان میدهد «خواب» نزد باستانیان از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. به طوریکه در صفحه دوم همان نتایج نوشته است که پارسها حتی یک دقیقه بیشتر خوابیدن را هم گرامی میداشتند. یعنی زمان خواب آنقدر برایشان حیثیتی بود که وقتی در بلندترین شب سال قرار میگرفتند کل شب را بیدار میماندند و از ذوق اینکه یک دقیقه بیشتر میتوانند بخوابند، جشن میگرفتند. آنها این شب را «یَلدَوَهَر» مینامیدند. گرامیداشت این شب، آداب و رسوم خاصی داشت. «هَندَوَنَه» به عنوان عنصر اصلی این مراسم بوده و آثار آن به خوبی در فسیلهای به جا مانده از باستانیان پیداست. باستانشناسان مورد داشتهاند که یک مرد پارسی، پول نداشته فلافل «یکی بخر دو تا ببر» بخرد تا با همسرش از گرسنگی نمیرند، اما برای خرید هَندَوَنَه، خودش، کلیهاش را و همسرش، آن دستبند خوشگله که زیر لفظی گرفته بود را فروختند تا هَندَوَنَه خریده، کنار پنجره بنشینند و شتری گاز بزنند و تخمهاش را فوت کنند روی سر خلقالله. اینها را هم همان باستانشناسان از فسیل تخمه هَندَوَنَههای تفی به جای مانده بر استخوان فرق سر همسایه پایینی کشف کردهاند. نقش حیاتی هَندَوَنَه به قدری پُررنگ بوده که کورش در منشور خود با فونت بی تیتر بولد، یک چیزهایی دربارهاش نوشته.
حتی برخی باستانپژوهان علت حمله کورش به پارتها را چنین نقل می کنند که: کورش به دنبال هَندَوَنَه تمام پارس را جستوجو کرد اما چون دیر جنبیده بود و پارسیان دکانها را غارت کرده بودند و از آنجایی که یک پارسی، سرش برود هَندَوَنَهاش نمیرود، کورش با پنداری نیک، گفتاری نیک بر زبان راند و ارتش بزرگ وی در پی کرداری نیک، به صلح و آرامی وارد پارت شدند و تمامی وانتهای هَندَوَنَه فروشی پارتها را به پارسها کشیدند. باستانشناسان خیلی دلشان میخواست چیز بیشتری کشف کنند اما چون خورد به شب یلدا، جمع کردند رفتند دنبال هَندَوَنَه خریدن و خوردن.