printlogo


کد خبر: 186030تاریخ: 1396/9/29 00:00
وداع زیباروی برزیلی کاکا بازیکن بزرگی بود؟

حمیدرضا صدر: مدت‌ها بود محو شده بود، پیدایش نمی‌کردیم. نمی‌دانستیم به میدان می‌رود یا نه، نمی‌دانستیم دنبال توپ می‌دود یا خیر... و ناگهان خبر وداعش را شنیدیم. در 35 سالگی با پیراهن ارلاندو در ایالات متحده. ولی او خیلی پیش‌ترها در 30 سالگی تمام شده بود، گم شده بود، از زمان نزولش در رئال، از دوران بازگشتش به میلان. قضاوت در باره‌اش سخت است. کاکا در مقایسه با همتایانش چه جایگاهی دارد؟ کاکا برخلاف ستاره‌های برزیلی، سفیدپوست بود و برخلاف همتایان سیاهش از دل محله‌های فقیرنشین بالا نیامده بود، پدرش مهندس عمران بود و مادرش، یک معلم. در جوانان سائوپولو استعدادش را عیان کرد و در جام‌جهانی 2002 فقط 18 دقیقه آخر بازی با کاستاریکا جای ریوالدوی خارج شده از میدان بازی کرد ولی مدال قهرمانی را بر گردنش آویخت. وقتی در 2003 با 8 میلیون یورو راهی میلان شد، برلوسکونی مبلغ پرداخت شده برایش را  چیزی در حد نقل و نبات خواند. او کمی بعد جای روی کاستا را به عنوان «مرد میانی بازیساز» گرفت و پشت سر یان دال توماسون، فیلیپه اینزاگی و آندره شوچنکو ایستاد. میلان با پاس او و ضربه شوا مهر قهرمانی اسکودتو را ثبت کرد.
در 2004 که قهرمان سری آ شد آنقدر معرکه بازی کرده بود تا عنوان بهترین بازیکن سال سری آ را نصیب خود کند، بالاتر از شوچنکو، توتی، آدریانو، ترزگه و ویری. با این وصف نمی‌دانستیم تا چه حد می‌توانیم به کاکا در روزهای سخت دل ببندیم. چنان که در فینال لیگ قهرمانان 2005 برابر لیورپول 2 سوی چهره‌اش را عیان کرد، هم خوب بود و هم بد، هم پویا و هم ایستا. در نیمه اول خارق‌العاده بازی کرد و ضربه آزاد به‌دست آمده توسط او به گل مالدینی انجامید و گل هرنان کرسپو هم برتافته از چرخش و پاس معرکه‌اش بود. میلان با 3 گل نیمه اول را به پایان برد ولی کاکا با ورود دی‌دی‌ هامان در نیمه دوم بی‌اثر شد و خنثی و میلان هم همه چیز را از دست داد. با این وصف 2 سال بعد لیگ قهرمان 2007 را فتح کرد تا مدال‌های سرخ و سیاهش کامل شود و شیرین‌ترین دوران زندگی‌اش را سپری کند. انتقالش به رئال‌مادرید در 2009 آغازی بود بر پایانی زودهنگام، خیلی زودهنگام. 27 ساله بود و میلان نمی‌توانست پیشنهاد 70 میلیونی رئال را رد کند. قراردادش 6 ساله بود ولی می‌دانستیم رئال برای ستاره‌ها، تیغه‌ای دارد دولبه؛ در یک‌سو آسمان قرار گرفته و در سوی دیگر قعر چاه‌ها. کاکا در نخستین فصلش در برنابئو که رئال در لیگ دوم شد 8 گل زد و 6 پاس گل ارسال کرد ولی کابوس بزرگ در 2010 فرا رسید. از یک سو مصدوم شد و از سوی دیگر مورینیویی بر نیمکت نشست که اعتقاد چندانی به او نداشت. کاکا طی قهرمانی رئال فصل
 12-2011 ، 5 گل زد و 9 پاس گل ارسال کرد ولی در آخرین فصلش، 13-2012 در سایه مردان میانی رئال از اوزیل و مودریچ گرفته تا اسین و خدیرا و ژابی آلونسو محو شد و فقط 19 بار در همه رقابت‌ها  به میدان رفت. شیفتگانش می‌گفتند مورینیو، کاکا را نابود کرد، چنان که کاسیاس را نابود کرد ولی وقتی کاکا در 2013 به میلان بازگشت برخلاف بسیاری از بازیکنانی که دوباره خود را بر مدار اصلی قرار می‌دهند ناکام ماند. او تعداد گل‌های میلانی‌اش را به 400 رساند ولی میلانی‌ها دریافتند جادوی کاکایی تمام شده است. در 2014 راهی اورلاندو در آمریکا شد و مدتی را هم در سائوپولو سپری کرد ولی تمام شده بود. می‌گفتند یکی از آن برزیلی‌هایی بود که ذهنیت آهنین بازیکنان اروپایی را نداشت اما مگر نیمار برابر دوربین‌ها گریه نکرد؟ و مگر تیاگو سیلوا از نواختن ضربه پنالتی در جام‌جهانی پرهیز نکرد؟  شیفتگی‌اش به بودائیسم و مسیحیت سوی دیگر شخصیت کاکا را ساخته بود. یادمان نمی‌رفت وقتی سوت پایان لیگ قهرمانان 2007 را نواختند پیراهنش را درآورد و زانو زد و شروع کرد به دعا خواندن. روی پیراهنش نوشته شده بود «به مسیح تعلق دارم». او به اوانجلیست‌هایی که از 1986 در برزیل کلیساهای جدیدی برپا می‌کردند آنقدر دل بسته شد که 10 درصد درآمدهایش را به آنها داد. همان کلیسایی که 2 تن از بانیانش به دلیل پولشویی راهی زندان شدند. حتی متن وداعش هم آمیخته به مضامین مذهبی بود «... پدر روحانی، بیش از آنکه تصور می‌کردم به‌دست آورده‌ام. سپاسگزارم و آماده سفر بعدی‌ام با نام حضرت مسیح هستم، آمین».
 یادمان باشد فقط 8 بازیکن هم جام باشگاه‌های اروپا (لیگ قهرمانان) را برده‌اند و هم جام‌جهانی را فتح کرده‌اند و هم توپ طلا را به چنگ آورده‌اند: بابی چارلتون، گرد مولر، فرانتس بکن‌بائر، پائولو روسی، زین‌الدین زیدان، ریوالدو، رونالدینیو و او؛ کاکا.


Page Generated in 0/0056 sec