printlogo


کد خبر: 186669تاریخ: 1396/10/12 00:00
نگاهی به دلایل استقبال از سریال «یوسف پیامبر» به بهانه بازپخش مجدد از تلویزیون
آنچه از دل برآید...

میکائیل دیانی: «شبکه تماشا» روز پنجشنبه 30 آذر ماه ۹۱ روی سیستم دیجیتال تهران و ۲۵ بهمن در فرستنده‌های دیجیتال سراسر کشور دریافت شد و از 12 اسفند همان سال به طور رسمی کار خود را آغاز کرد. این شبکه اما از همان ابتدا با توفیق چندانی مواجه نبود و همواره جزو چند شبکه آخر مورد علاقه مخاطبان قرار داشت. بازپخش سریال‌های دیگر شبکه‌ها و پخش فیلم‌های سینمایی دست‌چندم دنیا برای این شبکه هیچ آورده مخاطبی نداشت و طی این سال‌ها تلاشی هم برای توسعه یا تغییر کاربری آن صورت نگرفته است اما حدود یک ماه و نیم است که شبکه تماشا در ساعت اوج تماشای تلویزیون یکی از پرمخاطب‌ترین شبکه‌های رسانه ملی است. از 28 آبان هر شب ساعت 21 شبکه تماشا سریال تاریخی «یوسف پیامبر» را پخش می‌کند و 3 بامداد، 9 صبح و 15بعدازظهر تکرار آن را روی خروجی این شبکه می‌فرستد و در این ساعات بویژه 15 و 21 این شبکه بار ترافیک بالای مخاطبان را تجربه می‌کند. اگر بخواهیم این استقبال را به قرار ساختار فنی، نوع دیالوگ‌ها، جلوه‌های ویژه و... و اساسا از دریچه یک سینماگر حرفه‌ای روشنفکر مورد بررسی قرار دهیم می‌توان نقدهای بسیاری به آن وارد کرد؛ جلوه‌های ویژه کاملا ابتدایی، دیالوگ‌های ساده، عیان و بعضا تصنعی، دکورهای ساده و... اما هنوز که هنوز است هیچ‌کس نمی‌داند چرا استقبال از این فیلم آنقدر بالاست. «یوسف پیامبر» ساخته مرحوم «فرج‌الله سلحشور» تاکنون در کشورهای ترکیه، عراق، تاجیکستان، آذربایجان، ترکمنستان، ارمنستان، کویت، پاکستان، افغانستان، شبکه‌های بین‌المللی ایران الکوثر (دوبله عربی)،‌ آی فیلم (دو زبانه: عربی و فارسی) و جام‌جم (زیرنویس انگلیسی) پخش شده و طی پژوهش‌های انجام شده تاکنون این سریال در 60 کشور جهان بیننده دارد؛ این در حالی است که هزاران کاربر از مخاطبان الکوثر در قاره‌های مختلف از کشورهایی چون آمریکا، چین، آلمان، عربستان، ایتالیا، اسپانیا، کانادا، بحرین، بلژیک، قزاقستان، هلند، سوئد، انگلستان، فرانسه، مصر، تونس، کویت، امارات و یونان با ارسال ایمیل‌های مختلف نظرات خود را درباره سریال حضرت یوسف اعلام کرده‌اند. کار تا آنجایی جلو می‌رود که کشور عراق تاکنون بارها این سریال را بازپخش کرده است و در هنگامه تماشای یوسف مغازه‌داران نیز بی‌توجه به مشتری مشغول تماشای آن می‌شوند. حتی در عراق از آهنگ این سریال برای جلب توجه مردم در سیستم توزیع گاز غیر شهری نیز استفاده می‌شود و اینها همه نشان از عمق نفوذ این فیلم در بافت فرهنگی این کشور دارد. وقتی به سراسر این مساله دقت می‌کنیم شاید 2 جزء اصلی برای موفقیت یوسف بتوانیم بشماریم. جزء اول ناظر به قرآنی بودن این داستان است. همچنان که خداوند خود تاکید دارد بهترین قصه‌ها را برای عبرت بندگانش در قرآن جمع‌آوری کرده است؛ شنیدن این قصه‌ها نیز برای مردم جذابیت دارد و در این میان قصه «یوسف پیامبر» به‌واسطه آنکه «احسن‌‌القصص» نامیده می‌شود جذابیت بالاتری دارد. جزء دوم اما ناظر به شخصیت فرج‌الله سلحشور است، کارگردانی که با امام و انقلاب رشد کرده، در جنگ جانباز شد، برای دفاع‌مقدس فیلم ساخت و همه عمر با قرآن مانوس بود و در این بین هر سریالی که ساخت نیز ناظر به «داستان‌های قرآنی» بود. سلحشور در «مردان آنجلس» به بلوغ فیلمسازی رسید و در «یوسف پیامبر» کارش را به اوج رساند. جدا از جذابیت‌های احسن‌القصص‌ بودن، سریال یوسف پیامبر(ع) در اختیار، لحن، زبان قصه‌گویی و تکنیک فیلمنامه تا حد زیادی با اسلوب و شیوه سریال‌های کره‌ای و ترکیه‌ای تطابق دارد، پرهیز از پیچیدگی داستان در عین وجود گره‌های لازم و بیان سرراست داستان جزو این موارد است؛ تکنیک‌هایی که در مواجهه با مخاطب بارها جواب داده ‌است ولی هنوز مورد اهتمام مدیران سیما و جریان روشنفکری سینما نیست. سلحشور بر خلاف بسیاری که به دنبال فرم هستند، تاکیدش بر محتوا بوده است؛ او از قرآن به هنر رسید و اعتقادش آن بود که اگر حرف قرآنی را به ساده‌ترین شیوه ممکن هم بزنیم باز مخاطب بالایی خواهد داشت چنانکه تجربه‌های او این را به ما می‌فهماند که چنین بوده است. تفاوت سلحشور با خیلی از کارگردانان سینمای ایران این بود که سینما را وسیله‌ای برای تربیت می‌دانست و به مدد قرآن سعی می‌کرد مخاطب را به سوی تعالی سوق دهد. این خلوص و روح بلند فرج‌الله سلحشور را عوامل فیلم نیز درک کرده بودند، چنانکه کتایون ریاحی، بازیگر این سریال می‌گوید پاکی و اخلاق‌مداری سلحشور در این پروژه باعث تغییرات بسیاری در احوال عوامل شده بود. کما اینکه تمام تلاشش این بود که در این کار گروهی همه راضی و خوشحال باشند و در کمال امنیت روانی و آرامش خیال کار کنند. کتایون ریاحی در آخرین جلسه‌ای که عوامل یوسف پیامبر با عزت‌الله ضرغامی (رئیس وقت سازمان صدا و سیما) داشتند، گفت: «نقش زلیخا برای خود من هم نقش خاصی بود و من جدای از فیلمنامه، تم قصه و کارگردانی در این اثر، حس و حال خاصی با این نقش پیدا کرده بودم و بعد از بازی در نقش زلیخا از بازیگری خداحافظی می‌کنم.» در حقیقت آنقدر این اثر برایش جذابیت داشت که نمی‌خواست خاطره دیگری اضافه‌تر از یوسف داشته باشد. وقتی می‌گوییم خلوص سلحشور در اثرگذاری این کار موثر است، نمونه‌های عینی بسیاری برای آن وجود دارد. یکی از این نمونه‌ها را حسین زندباف، بعد از درگذشت مرحوم سلحشور بیان کرد. وی با یادآوری سکانس معجزه جوان شدن زلیخا در این سریال، بیان داشت: «یادم هست زمانی که گروه مشغول دکوپاژ این سکانس بود، چشمم به سلحشور افتاد و دیدم دارد گریه می‌کند، هنگام مونتاژ، خودم با دیدن این سکانس گریه کردم و زمان پخش نیز خانواده و اطرافیانم تحت تأثیر این سکانس قرار گرفتند، همانجا متوجه شدم این موضوع از سلحشور به بیننده‌ها انتقال پیدا کرده و همه را تحت‌تأثیر خود قرار داده است.» یوسف پیامبر سلحشور را همین اخلاص او و روحی که از خود در آن دمیده جاویدان کرده است.
 


Page Generated in 0/0043 sec