اعلام زمان پخش برنامه «هفت»
معاون سیمای رسانه ملی گفت: با آغاز جشنواره فیلم فجر، برنامه «هفت» روی آنتن شبکه ۳ سیما خواهد رفت. به گزارش سینماپرس، سیدمرتضی میرباقری گفت: برنامه «هفت» با تهیهکنندگی سعید پروینی، با آغاز سی و ششمین جشنواره فیلم فجر روی آنتن میرود. عوامل تولید آن در حال حاضر مشغول آمادهسازی جهت اجرایی شدن برنامه هستند. وی درباره مجری برنامه خاطرنشان کرد: چندین مجری برای این برنامه انتخاب شدند که انتخاب نهایی آنها را به تهیهکننده برنامه سپردهام. گفتنی است، سری اول برنامه سینمایی «هفت» با اجرای فریدون جیرانی روی آنتن شبکه 3 رفت و بعد از آن محمود گبرلو و بهروز افخمی اجرای برنامه را بر عهده گرفتند. همچنین قرار بود اواخر فروردین ۹۶ سری جدید برنامه 7 پخش شود اما این اتفاق رخ نداد. حالا با اعلام خبر پخش سری جدید برنامه «هفت» قبل از جشنواره سی و ششم فیلم فجر باید منتظر ماند و دید، سری جدید این برنامه چه تغییراتی خواهد داشت.
یکپارچهسازی یا پیوند شقایق و گودرز؟!
طناز خجسته: این هفته میخواهیم درباره یکپارچهسازی صحبت کنیم. یکپارچهسازی به خودی خود ضایع نیست؛ بلکه آن موقعی میرود روی اعصاب که بخواهند هی همه چیز را یکپارچه کنند. گلابی را که نمیشود به باقالی پیوند زد! و معالاسف درک این مسأله ساده از فهم بسیاری از گندههای ذیربط در حوزههای گوناگون، خارج است. فرض کنید والدین بخواهند طرح یکپارچهسازی سیستم تغذیه را در خانه خود اجرا کنند، به این صورت که دیگر «دوست ندارم»، «میلم نمیکشه»، «سردیم میکنه»، «حساسیت دارم» و... محلی از اعراب ندارد و همه ناچارند هر خوراکی و غذایی را که تهیه شده بود بخورند! یعنی در واقع اگر یکی از اعضای خانواده به یک ماده خوراکی حساسیت داشت و بقیه این حساسیت را نداشتند، خب به جهنم! آن یک نفر برود یک کاری بکند که حساسیتش رفع بشود، به هر حال باید از آن خوراک بخورد یا گرسنه بماند! این هم یک جور یکپارچهسازی است به هر حال. یک مدلش که خیلی خوب است ولی متأسفانه زیاد به آن پرداخته نمیشود این است که مثلا در همان خانه، پدر و مادر، مغزشان را با هم یکپارچه کنند تا بچهها نتوانند 2 ثانیه بعد از تیغ زدن پدر، از مادر پول درخواست کنند و هیچ کدام هم متوجه نشوند نیموجب بچه سرشان کلاه گذاشته است. والا اینهایی که اخیرا متولد میشوند که بچه نیستند؛ گودزیلاهایی هستند در لباس گوگولی!یا مثلا فرض کنید در همین مملکت خودمان، یکهو به همه دامداران ابلاغ شود که زین پس همگی باید به فلان روش و با فلان سیستم، گاو و گوسفند پرورش بدهید. خودتان حساب کنید دیگر! ماشالا وسعت سرزمینی، چشم نخورد تنوع آب و هوایی، چشم حسود بترکد که چشم نزند تنوع نژادی دامهای مملکت را! بعد یکهو از بالا دستور برسد که مثلا از همه نژادهای گاو به یک میزان شیر دریافت کنند و گوسالههایی با کیفیت یکسان بگیرند. به عقل شما جور درمیآید؟ به هر پیرمرد سادهدل روستایی هم که بگویید از خنده ریسه میرود. برای او طرح «یکپارچهسازی فرآیند دامداری در کشور»، فقط یک اسم دهن پر کن است با مفهومی احمقانه، همین و بس! حالا همین قضیه را تعمیم بدهید به تربیت شهروند جهانی، با مختصاتی که در طرحهای 20 و خردهای (شما فرض کنید 2030 مثلا!) آمده و هیچ ربطی به مملکت ما ندارد و بهتر است توی سر طراح و مجری آن بخورد! ولی خداوکیلی چقدر شبیه همان طرح یکپارچهسازی پرورش گاو و گوسفند است! البته دور از جان نوگلان مملکت. والا پرورش دام و طیور هم اینقدر کشکی نیست که برای کل دنیا یک نسخه بپیچند، بلکه بر اساس اقتضائات ژنتیکی و ویژگیهای هر مملکتی متفاوت است، چه برسد به پرورش انسان که بخواهند روشهای تربیتش را از مجامع جهانی برای کل کشورها ابلاغ کنند! حالا شما توجه نکنید که هدف این طرح، تربیت شاسکولهایی است که در سطح بینالمللی کاربرد داشته باشند (همان گوسفند جهانی)؛ به این فکر کنید که مجریان این طرح، در کجا و با چه سیستمی تربیت شدهاند و در چه سطحی از شاسکولیسم هستند! به ما چه اصلا!