printlogo


کد خبر: 186782تاریخ: 1396/10/14 00:00
همان همیشگی؛ در ستایش پپ

محمد امیرپور: «گوآردیولا ناپخته‌ترین مربی جهان است». بعید است جز خود زلاتان ابراهیموویچ،‌ هیچ‌کس دیگری با جمله‌اش موافق باشد و باقی جهان مشغول لذت بردن از کیفیت تیمی هستند که پپ ساخته است. نابغه‌ای که هر تکه از پازل‌های فلسفه‌اش را از جایی جمع کرده است؛ قطعه‌ای از روستای پدری و تکه‌ای از توپ‌جمع‌کن‌های لاماسیا. مردی که در ستایش نتایجش در سال‌های اخیر تنها می‌توان به گفتن «همان همیشگی» اکتفا کرد.
از سن‌پدرو تا نیوکمپ
«در روستایی که من به دنیا آمده بودم، همه‌ آدم‌ها عادت داشتند با هم سلام و احوالپرسی کنند. چه همدیگر را می‌شناختیم، چه نه، باید به همه‌ عابرها سلام می‌کردیم. ژن معاشرت کردن و نزدیک شدن به بازیکنان را از همان روزها حفظ کرده‌ام». خانه‌ والدین پپ گوآردیولا در دهکده‌ 7 هزار نفری «سن‌پدرو» زیباترین خانه‌ این روستاست. خانه‌ای که پدر پپ- که خودش معمار است- آن را طراحی کرده. قدیمی‌های روستا، گوآردیولا را بخوبی یادشان است؛ پسربچه‌ای با پاهای پرانتزی که «گواردی» صدایش می‌کردند و همیشه دختری به اسم پیلار هم کنارش بود. پپ هنوز هم برای تصمیم‌گیری‌های مهم زندگی‌اش به سن‌پدرو می‌آید. برای انتخاب بارسلونا، بایرن‌مونیخ و منچسترسیتی او چندهفته‌ای به سن‌پدرو می‌آید و در آرامش همین روستای کوچک بزرگ‌ترین تصمیم‌های فوتبالی‌اش را می‌گیرد. دهکده‌ای کوچک که پر از بارها و مغازه‌هایی است که نام‌شان را گوآردیولا گذاشته‌اند؛‌ درست مثل تنها زمین فوتبال روستا که نامش «گواردی» است.
اعتماد‌به‌نفس کاتالانی
«من به تیمی بدون اونا فکر می‌کنم. تمام هفته‌ پیش به ساختن یه بارسای جدید بدون اونا فکر کردم و تواناییش رو دارم». در تاریخ هیچ باشگاهی در اسپانیا یک پسربچه توپ‌جمع‌کن به تیم اصلی باشگاه نرسیده و بعد هم روی نیمکت همان باشگاه ننشسته است اما پپ در 37 سالگی در حالی که روبه‌روی خوان لاپورتا و پیشنهاد سرمربیگری بارسلونا ایستاده بود، این جمله‌ها را گفت. «گواردی» بدون اینکه ترسی از ستاره‌های اسم‌ورسم‌دار تیمش داشته باشد، رونالدینیو، دکو و اتوئو را بازیکن مازاد اعلام کرد و در روز اول قرارداد به مدیران بارسا گفت به آنها نیازی ندارد. پپ ماموریت رساندن پیغام به رونالدینیو را برعهده گرفت؛ «تو هنوز فوق‌العاده‌ای اما از آمادگی دوری و به درد سبکی که توی ذهنم دارم، نمی‌خوری.» بارسلونای پپ گوآردیولا اینگونه ساخته شد. با اعتماد ‌به نفس فوق‌العاده‌ مردی که تا پیش از اخراج رونالدینیو و دکو، حتی یک‌روز هم در باشگاهی حرفه‌ای مربیگری نکرده بود.
خالق فوتبال مدرن
«من عاشق توپ هستم و همیشه دوست دارم با آن بازی کنم. از روزی که در بارسلونای «ب» مربیگری کردم، خواستم به این شکل بازی کنم. اگر روزی فوتبال مالکانه جواب نداد، بازنشسته خواهم شد». پپ، هنوز هم خود را مدیون یوهان کرویف می‌داند؛ کسی که در دسامبر سال 1990 برای نخستین‌بار به گوآردیولا اجازه داد با لباس بارسا وارد زمین شود، در جلسات تمرینی با شاگرد بااستعدادش درباره تاثیر کوچک کردن فضای زمین مسابقه برای حریف حرف می‌زد. 27 سال از روزی که پپ موفق شد برای بارسلونا بازی کند، می‌گذرد اما داستان فوتبال برای پپ هنوز هم همانقدر ساده و خطی است که یوهان کرویف به آنها گوشزد کرده بود: «باید تیم مقابل را برای بازپس گرفتن توپ دچار سرگیجه کرد و بعد با قدرت خط ‌حمله کارشان را ساخت». بزرگ‌ترین تفاوت فلسفه‌ کرویف و پپ شاید در این باشد که اسطوره‌ هلندی به جذاب ماندن فوتبال معتقد بود اما پپ حاضر است برای پیروزی بر منچستریونایتد در اولدترافورد، به ستاره‌هایش دستور بدهد 5 دقیقه توپ را در گوشه‌ نقطه‌ پرچم کرنر نگه دارند و بازی را از جریان بیندازند؛ اختلاف عقیده‌ای که منجر به اخراج شدن کرویف از بارسلونا و ماندگاری پپ در هر باشگاهی است که روی نیمکتش می‌نشیند.
واکسن انگلیسی
«مثل آدمی بودم که وارد قاره‌ جدیدی شده؛ بدون اینکه نسبت به چیزی اطلاع یا مصونیت داشته باشد. حتی گلبول‌های سفید بدنم نسبت به ویروس‌های سرماخوردگی انگلیس هم واکنش به‌دردبخوری نداشتند اما برای فصل جدید واکسینه شده‌ام». شناختن لیگ جزیره و مصائب باشگاه‌های فیزیکی انگلیسی، تاوان یک سال ناکامی را برای پپ و منچسترسیتی به همراه داشت. مطبوعات انگلیسی درباره تغییر سبک بازی، آنقدر به پپ فشار آوردند که اعلام کرد ترجیح می‌دهد به جای تغییر بازی مالکانه از دنیای مربیگری خداحافظی کند اما شروع توفانی پپ و سیتی‌زن‌‌ها در این فصل همه را غافلگیر کرده است. کونته، مورینیو و کلوپ همه برابر پپ زانو زدند تا هنوز هم پیدا کردن پادزهری برای حملات پردامنه‌ سیتی بزرگ‌ترین مشغله‌ ذهنی در انگلیس باشد.


Page Generated in 0/0066 sec