printlogo


کد خبر: 186839تاریخ: 1396/10/16 00:00
«وطن‌امروز» تبعات اجتماعی سوءاستفاده از مطالبات بحق مردم با ایجاد اغتشاش را بررسی می‌کند
آسیب‌های روانی و اجتماعی ناآرامی در جامعه
کارشناسان اجتماعی در گفت‌وگو با «وطن‌امروز»: پیگیری مطالبات در فضای آرام محقق می‌شود

وحید بلالی – محسن پورعرب : سرانجام با تدابیر اندیشیده شده از سوی سازمان‌ها و نهادهای انتظامی و امنیتی و هوشیاری مردم، ناآرامی‌های یک هفته گذشته در جامعه به پایان رسید، ناآرامی‌هایی که با سوءاستفاده سودجویان از فضای مطالبات بحق اقتصادی مردم یک هفته فضای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه را تحت تاثیر حاشیه‌های خود قرار داد.
هر چند این شرایط با حضور بموقع و هوشیاری مردم به پایان رسید اما به باور بسیاری کارشناسان و جامعه‌شناسان به وجود آمدن چنین شرایطی در جامعه علاوه بر تاثیرات منفی اقتصادی که بر بستر کسب و کار جامعه دارد، بر امنیت روانی و اجتماعی هم آسیب‌هایی را بر جا خواهد گذاشت. آسیب‌هایی که شاید تا ماه‌ها اثرات آن در جامعه و بین افکارعمومی باقی بماند. «وطن امروز» این موضوع را در قالب گپ و گفتی با تعدادی از کارشناسان و جامعه‌شناسان اجتماعی بررسی کرده است.
آسیب‌های روحی و روانی
در همین باره، امان‌الله قرایی‌مقدم، جامعه‌شناس درباره اثرات مخرب ناآرامی‌های اخیر در جامعه، می‌گوید: وجود چنین وضعیتی اموال مردم را به هدر می‌دهد. زمانی ‌که جمعیت معترض یک بانک یا مسجد یا حتی یک سطل زباله را به آتش می‌کشد، برای بازسازی اموال آسیب‌دیده باید هزینه شود، بنابراین این نوع اعتراض‌ها آسیب اقتصادی وارد می‌کند.
به گفته این جامعه‌شناس، آسیب‌های روحی و روانی که به مردم وارد می‌شود دومین اثر مخرب این شرایط است. باید در نظر داشته باشیم که در بدنه جمعیت معترض مردم عادی‌ای که احساساتی شده و به این گروه‌ها پیوسته‌اند هم وجود دارند. این افراد و دیگر افراد جامعه شاید از نظر برخی عقاید و باور‌های دینی و مذهبی با هم مشترک باشند، پس اگر زمانی سودجویان اقدام به آتش زدن مسجدی می‌کنند، مردمی که حتی ممکن است به‌ نوعی با این موج اعتراض موافق باشند و در میدان حضور نداشته باشند با مشاهده این صحنه‌ها اثرات نامطلوبی به آنها وارد می‌شود.
به باور وی، سومین آسیبی که می‌توان به آن اشاره کرد، ایجاد بدبینی نسبت به خود افراد معترض است. اعتراض و انتقاد راه و روش تعریف‌شده‌ای دارد. اینکه بخواهند با آتش زدن و تخریب اموال عمومی صدای اعتراضی خودشان را برسانند، جز اینکه در مظان اتهام قرار گیرند نتیجه دیگری نخواهد داشت. پس ناآرامی‌های تخریب‌کننده جز اینکه بدنه جامعه را نسبت به افراد معترض بدبین کند محصول دیگری ندارد. بنا بر اظهارات قرایی‌مقدم، الگوپذیری نسل جدید از جریان معترض، چهارمین آسیب اعتراض‌های اخیر است.
در جامعه افراد با رده‌های سنی متفاوتی زندگی می‌کنند. نوجوانان و جوانان که هنوز نسبت به موضوعات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی اطراف‌شان آگاهی کامل نیافته‌اند با مشاهده چنین صحنه‌هایی تأثیر می‌پذیرند. به‌گونه‌ای که ممکن است در آینده برای رساندن صدای اعتراضی خود و نارضایتی از برخی امور چه در زندگی شخصی و چه اجتماعی دست به تخریب و اغتشاش بزنند و از راه زور و دادوفریاد بخواهند به‌ حق خود برسند که به طور حتم مسیر نکوهش‌شده‌ای است. 
پیگیری موضوعات در امنیت
علاوه بر این محسن عاشوری، جامعه‌شناس می‌گوید: نظام اعتراض یا آشوب‌های اجتماعی بحثی است که در همه جوامع وجود دارد و همه کشورها با آن مواجه هستند و این سیستم اعتراض و اغتشاش در همه جا رفتارهای یکسان و شبیه به هم دارد. اما اعتراض و اغتشاش 2 پدیده جدا از هم هستند و بازخوردهای متفاوتی هم در جامعه از خود نشان می‌دهند.
به گفته این جامعه‌شناس، وقتی امنیت و آرامش در جامعه برقرار باشد، آن جامعه می‌تواند موضوعات خود را پیگیری و درمان کند و در فضای ملتهب این امکان وجود نخواهد داشت. باید نیازهای اجتماعی را بررسی کنیم و دلیل نافرمانی‌های اجتماعی و اغتشاشات بررسی شود، ممکن است داروهای جامعه‌شناس برای جامعه تلخ باشد و مقاومت کند و ممکن است جامعه نیاز به جراحی داشته باشد، نباید جامعه را به درد خود رها کرد. جامعه ما اگر بخواهد این نوع اغتشاش‌ها را هدایت کند ابتدا باید از مسکن‌های اجتماعی استفاده کند، مسکن درد را پنهان می‌کند و درمان نمی‌کند، باید این درد را ریشه‌ای درمان کرد و نباید با مسکن‌های فوری آن را ساکت و بعد فراموش کرد. درد جامعه باید توسط جامعه‌شناسان بررسی شده و نسخه‌ای مناسب برای آن پیچیده شود. جامعه مانند بدن انسان جان دارد، پویایی دارد و اگر دچار التهاب روانی شود نیاز به آرامش دارد که این را باید با شیوه‌های گوناگون برای جامعه تامین و راهکارهای روانشناسی و جامعه‌شناسی را برای درمان جامعه به سرعت اعمال کرد.
بنابر اظهارات وی، این روزها جوانان با مشکلات متعدد اقتصادی و موضوعات دیگر مواجه هستند که امکان دارد منجر به هیجان‌های اجتماعی در این قشر شود. وقتی التهاب در جامعه تسری پیدا کرد این التهاب ممکن است در جامعه اپیدمی شود، جامعه مرکب از افرادی است که با یکدیگر ارتباط و پیوستگی دارند و این ارتباط در انواع گوناگونی وجود دارد؛ هم در دنیای واقعی و هم در دنیای مجازی و این هیجانات ممکن است انسان‌های سالم و بدون مشکل جامعه را در برگیرد و آنان را نیز دچار استرس‌ها و التهاب‌های فراوانی کند.
به گفته عاشوری، باید بین اغتشاش و اعتراض تفاوت قائل شد و خواسته‌های معترضان و افراد دردمند را اجابت کرد. مدیران جامعه تنها با گفتاردرمانی که قابلیت اجرایی ندارد بیشتر هیجانات جوان را تحریک می‌کنند و باید برای این مشکلات برنامه‌های اجرایی کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت داشته باشند. وقتی مسجل شد این ناآرامی‌ها هدایت‌شده است باید با این نوع افراد برخورد شود. این موضوع نیاز به جراحی دارد؛ نمی‌توان گفت جامعه باشد و اغتشاش هم باشد. ناآرامی هیچ‌گاه نمی‌تواند زمینه‌ساز حرکت‌های مثبت اجتماعی باشد بلکه جامعه در پی ناآرامی همواره در خطر سقوط قرار دارد. اعتراض منجر به کمال می‌شود اما آشوب سقوط جامعه را در پی خواهد داشت.
منحرف کردن مطالبات بحق مردم
همچنین علی کریمی، کارشناس اجتماعی و فضای مجازی نیز در این باره می‌گوید: موضوع سرمایه‌گذاری دشمن روی باورهای جوانان ایرانی است که روی باورها و اعتقاد آنان تاثیر گذاشته و به آنان گفته است برای ساختن ایران باید نظام را سرنگون کرد. در موضوعات سیاسی باید این افکار را تبیین و روشنگری کرد. وقتی حکومت با معترضان به صورت معقول برخورد کرد احساس مردم نسبت به آشوبگران برانگیخته شد چون می‌دانند اغتشاشگران تخریب و آشوب انجام دادند. وقتی مردم مشاهده کردند اغتشاشگران اعمال و شعارهای افراطی را مرتکب شده‌اند، خود را از آنان جدا کرده و علیه آنان موضع‌گیری کردند. بیشترین آسیبی که اغتشاشگران به مردم زدند منحرف کردن مطالبات بحق مردم معترض و بردن جامعه به سمت التهاب و ناامنی است. این عده باعث شدند کنش اجتماعی معترضان از بین برود و نتوانند حق خود را از مدیران مطالبه کنند.


Page Generated in 0/0059 sec