گروه فرهنگ و هنر: مراسم پایانی دهمین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمد با حواشی بسیاری همراه بود. به گزارش «وطن امروز»، این مراسم در روز شنبه با حضور سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و تعدادی از اهالی قلم در تالار وحدت برگزار شد.
زبان فارسی «سنگ خارا» است
سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در این مراسم در سخنانی از زبان فارسی با عنوان زبان واژههای زیبا و کمنظیر یاد کرد و گفت: فارسی گاهی مانند سنگ خاراست که از دلش قصاید فارسی درمیآید و گاهی چون قطره شبنم است که از دلش حافظ. مهم نیست امروز بدانیم که قرن زندگی سعدی چیست؟ مهم طراوتش است. وی در بخش دیگری از سخنان خود جایزه ادبی جلال آلاحمد را جایزهای ملی و فراگروهی معرفی کرد که تلاش دارد در کنار ادبیات داستانی، بخشهای دیگری از حوزه نوشتن را همچون مستندنگاری مورد توجه قرار دهد. شهریار عباسی، دبیر علمی این دوره از جایزه در سخنانی عنوان کرد: جایزه جلال جایزهای ملی و متعلق به همه اهل ادبیات است؛ ادبیات ما امروزه ظرفیت پذیرش همه دیدگاهها را دارد به شرط آنکه قوانین کشور در آنها پذیرفته شود. ادبیات وسیلهای است برای پذیرش سلیقهها و همین اتفاق است که زیباست و با آن میشود از نوشتن لذت برد. وی با اشاره به انتقاداتی که به این دوره از جایزه شده است، گفت: برخی فکر کردهاند ملی کردن یک جایزه یعنی اپوزیسیون شدن و برخی هم فکر کردهاند ملی بودن یعنی استفاده از یک حلقه اندک که تنها متعلق به آنهاست. به همین خاطر ما را بسیار آزردند و تهمتهای بسیاری به ما زدند در حالی که در فضای ادبی ما برای همه جا هست.
امیرخانی: از ارشاد جایزه نمیگیرم
در زمان اهدای جوایز به برگزیدگان بخشهای مختلف این جایزه هرکدام به ایراد صحبتهای خود پرداختند. رضا امیرخانی، نویسنده کتاب «نفحات نفت» در سخنانی گفت: چیزی که من به آن علم حضوری دارم این است که مجوز با جایزه همخانواده نیست. من تا آخر عمرم همیشه دنبال مجوز خواهم دوید اما هیچگاه از ارشاد جایزه نمیگیرم. الان هم قسمت معنوی جایزه را میپذیرم اما از پذیرش قسمت مادی آن معذورم. میرجلالالدین کزازی نیز پس از دریافت جایزه خود در سخنانی خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی عنوان کرد: آقای وزیر فرهنگ! من خوش نمیدارم دنباله این نامه فرهنگ را به زبان برانم، زیرا بر این باورم ایرانیان مردمانی فرهیخته، اندیشهورز و خردورز بودهاند، حتی آنان که دانش نیاموختهاند. سرزمین ما همواره سرزمین فر و فرزانگی بوده. آوازه ما در پهنه گیتی به پاس فرهنگ است. شما اگر مرد فرهنگ باشید، مرد ایران هستید. در شگفتم که گاه در چنین بزمی سخن میرود که ما در کار ادب و داستان و اندیشه فروتر از دیگرانیم. در حالی که تنها یک داستان کهن ایرانی که در ایران ساسانی پدید آمده با نام «هزار افسان» با دگرگونی که در ایران مییابد با نام «هزار و یک شب» جهانی میشود و امروز باختریان توده مردم خاورزمین را با این کتاب میشناسند. کدام کتاب را در خاور سراغ دارید که چنین بوده باشد.
«بیکتابی» برگزیده شد
گفتنی است بر اساس آرای هیات داوران در بخش رمان اثر «این خیابان سرعتگیر ندارد» نوشته مریم جهانی از نشر مرکز و «بیکتابی» نوشته محمدرضا شرفیخبوشان از انتشارات شهرستان ادب به صورت مشترک به عنوان برگزیده معرفی شدند. در بخش داستان کوتاه کتاب «اسم شوهر من تهران است» نوشته زهره شعبانی از نشر مرکز شایسته تقدیر معرفی شد. در بخش مستندنگاری 2 اثر «آنک پاریس» نوشته میرجلالالدین کزازی از انتشارات صدای معاصر و «سفر دیدار» نوشته محمدرضا توکلی صابری از نشر اختران به صورت مشترک شایسته تقدیر معرفی شدند. در بخش نقد ادبی نیز 2 کتاب «بلاقطع از آتن تا مدینه» نوشته داوود عمارتیمقدم از نشر هرمه و کتاب «درآمدی بر تحلیل انتقادی گفتمان روایی» نوشته حسین صافی از نشر نی شایسته تقدیر معرفی شدند. در بخش ویژه مربوط به موضوع کار نیز هیات داوران از آثار زیر تقدیر کرد. «سایه اژدها» نوشته محمدعلی گودین، «سرگذشتنامه کارآفرینان ایرانی» نوشته رضا یادگاری و مهشید صناعیفر، «پنجرهای به گذشته» نوشته بهراد مهرجو و متین غفاریان، «برج سکوت» نوشته حمیدرضا منایی، «میر نامیرا» نوشته میکائیل عظیمی، «شازده حمام» نوشته محمدرضا پاپلی و «نفحات نفت» نوشته رضا امیرخانی.