فرهاد ملاامینی*: دینداری عرصهای است که ما باید آن را مانند آسمانی بدانیم که در آن میتوان با اوج گرفتن به نقاطی دست یافت که هرگز هیچ مکتب بشری نمیتواند به ما آن اوج پروازی را بدهد اما این پرواز و به اوج رسیدن بدون بال و پری برای پرواز مقدور نخواهد بود. دین یا همان آسمانی که ما باید در آن به پرواز دربیاییم حریمی است الهی، پس پر پرواز آن نیز باید الهی باشد. اگر دین برای ما تعریف نشود و قواعد بیان نشود ما هرگز راهی برای فهم آن نداریم، زیرا عقل انسان همانگونه که اهل فن، بیان داشتهاند کلیات را درک میکند نه جزئیات را، پس بدون معرفی دین نخواهیم دانست دین چیست. چیزی را که عقل انسان آن را درک میکند این است که مخلوقی بدون خالق نیست و هیچ جنبندهای بدون جنباننده حرکت نمیکند ولی این را درک نمیکند که چگونه باید با خالق سخن گفت، او از چه چیز خوشش میآید و چه چیز موجب نزدیکی ما به او میشود. این حوزهای است که باید خود خالق به ما بگوید یعنی پس از آنکه اثبات شد جهان خالقی دارد و جان ما به آن گواهی داد باید راهی باشد تا با او ارتباط بگیریم و از آنجا که به چگونگی آن خالق آگاهی نداریم- زیرا احاطهای به او نداریم- پس باید او خودش را به ما معرفی کند و راه ارتباطگیری با خود را به ما بگوید، او به ما میگوید کیست! چه چیز را دوست دارد و چه چیز را نه؟ و چگونه باید با او ارتباط گرفت. اگر به آنچه او گفته عقیده و باور پیدا کردیم در واقع به او ایمان آوردهایم. ایمان همان باور قلبی است که باید با عملی که آن را تایید کند همراه شود، پس 2 بالی که انسان را در آسمان دین به پرواز در میآورد، «ایمان» و «عمل صالح» است؛ یعنی اعتقاد یافتن و سپس اعتقاد را عمل کردن. باید این را گفت که نه اعتقاد بدون عمل فایدهای دارد و نه عمل بدون اعتقاد. پیامبر اکرم(ص) درباره گروه مرجئه میفرمایند: «گروه مرجئه که میگفتند ایمان قـول بدون عمل است با زبان 70 پیامبر لعن شدهاند». به بیان دیگر عقل ادراکی که کار آن درک مطالب است، متصدی بخشی از ایمان است و عقل عملی که وظیفه آن برانگیختن به سوی عمل است، بخشی دیگر از ایمان به حساب میآید که باید هر دو در کنار هم باشند تا مجموعهای را تشکیل دهند که بهواسطه آن بشود از آتش جهنم رهایی پیدا کرد و به رضوان الهی قرب یافت. امام رضا(ع) درباره ایمان میفرمایند: «ایمان عقیده به قلب و گفتن به زبان و عمل کردن است». پس تا اینجا مشخص شد که ایمان بدون عمل اصلا ایمان نیست ولی طرف مقابلی نیز در این ماجرا وجود دارد و آن عملی است که فرد آن را بدون ایمان انجام میدهد. رسول مکرم(ص) درباره ایمان بدون عمل و عمل بدون ایمان فرمودند: «ایمان بدون عمل و عمل بدون ایمان پذیرفته نیست». آنچه ما در پی آن هستیم رضای الهی است و نه رضایت قلب خود که بهواسطه عملی خیرخواهانه به دست آید، زیرا عمل خوب به خودی خود دارای اثری است که انسان از آن احساس فرح و شادمانی میکند بدون آنکه منشأ و علت عمل اهمیتی داشته باشد ولی باید این را دانست این حال خوش در قیامت به کار نمیآید، زیرا آن کار برای لذت شخصی از حال بهدست آمده از آن عمل بوده است و در واقع ما جزای آن کار خوب را دریافت کردهایم، پس در آخرت حسابی با کسی نداریم اما اگر منشأ عمل و دورنمای آن به دست آوردن رضای خدا باشد، هم از اثر وضعی عمل که همان حال خوش است بهره میبریم و هم در آخرت رضوان الهی را به دست میآوریم. امام باقر(ع) میفرمایند: «هیچ عملی با شک و انکار سودمند نخواهد بود». پس باید ایمان و عمل را با یکدیگر داشت و به هیچکدام به تنهایی اکتفا نکرد، زیرا سودمند نخواهد بود و در حقیقت نه اعتقاد بدون عمل ایمان است و نه عمل بدون اعتقاد، بلکه ایمان وقتی شکل میگیرد که هر دو در کنار هم باشند. پس 2 بال برای پرواز در آسمان سعادت 2 بال ایمان است که اعتقاد و عمل مبتنی بر آن اعتقاد را شامل میشود.
*دبیر مجمع پیروان مهدی موعود(عج)