عبدالباری عطوان: درخواست «نیروهـای دموکراتیک سوریه» از بارزترین حامی خود یعنی ائتلاف بینالمللی تحت رهبری آمریکا به «انجام» مسؤولیتهای خود بعد از حمله ترکیه به عفرین- منطقهای عمدتا کردنشین در شمال غرب سوریه- و همچنین عدم دریافت هیچگونه پاسخی، ساختارهای سیاسی و نظامی در این منطقه را تعریف میکند. به نظر میرسد رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه بیشتر اهداف خود را طی 3 روز اخیر از طریق نفوذ نظامی در این شهر و بمباران هوایی مواضع «یگانهای مدافع خلق کرد» محقق کرده است و بعید نیست ترکیه در حال آمادهسازی برای مرحله بعدی این مداخله یعنی ایجاد منطقه امن و عاری از سلاح شبهنظامیان کردِ مورد حمایت آمریکا باشد؛ ایجاد چنین منطقهای مرزهای ترکیه را امن و صدها هزار آواره سوری را در آن اسکان میدهد. اردوغان گزافهگویی نکرد زمانی که روز دوشنبه اعلام کرد استقبال روسیه از این مداخله نظامی در عفرین را بهدست آورده است، به این دلیل که روسها مستشارانشان را از این شهر به تلرفعت منتقل کردند. تاکید مولود چاووش اوغلو، وزیر خارجه ترکیه درباره ارسال نامهای رسمی به دمشق قبل از آغاز عملیات نظامی در عفرین، چهبسا این موضوع را تفسیر میکند که رهبری سوری تهدیدات خود مبنی بر مقابله با هر هواپیمای جنگی ترکیه که حریم این کشور را نقض کند اجرا نکند. حال سوال درباره ماهیت «معاملهای» است که اردوغان از طریق توافق با روسیه، سوریه و ایران به آن دست یافته و این عملیات را آغاز کرده است. سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه سرزنشها را متوجه آمریکا کرده و گفته است: «اقدامات آمریکا در سوریه یا تحریک عمدی آن دلیلی بر عدم درک واشنگتن از اوضاع این منطقه است.» آمریکا، فیتیله جنگ عفرین را شعلهور کرد و بحرانی تازه در سوریه را رقم زد، آن هم با اعلام تصمیم خود برای تشکیل ارتشی 30هزار نفره از «نیروهای دموکراتیک سوریه». این تصمیم آمریکا که وزیر خارجهاش، رکس تیلرسون تلاش کرد از شدت آن بکاهد هر چند منکر آن نشد، اردوغان را تحریک و بستر آغاز این حمله به عفرین را فراهم کرد. جزئیات «معامله» که در پشت این سکوت 2 قدرت جهانی یعنی آمریکا و روسیه و برخی کشورهای منطقهای مانند سوریه و ایران در قبال مداخله نظامی ترکیه که با حمایت علنی کشورهای بزرگ اروپایی مانند بریتانیا و آلمان همراه شده است را نمیدانیم ولی آنچه میتوان دربارهاش پیشبینی کرد این است که سوریه نیز چهبسا در ازای این توافق، تضمین بازپسگیری مجدد کنترل منطقه ادلب و ورود نیروهایش به فرودگاه نظامی ابوالضهور را به دست آورده است. به مصلحت ایران، سوریه و ترکیه است که با طرح آمریکایی برای ایجاد کشوری کرد در طول مرزهای مشترک سوریه و ترکیه که همچنین شمال عراق و شمال غرب ایران را نیز دربرمیگیرد، مقابله کنند. بهنظر میرسد در پی این تصمیم آمریکا، رهبری روسیه تصمیم خود را نهایی کرده و از میزان حمایتهایش از کردها و جاهطلبیهای آنها در این چارچوب بکاهد. این موضوع که اردوغان موافقت کرده است در کنار همپیماناش در کنفرانس گفتوگوهای ملی سوریه در «سوچی» مشارکت کند و «وتوی» مشارکت کردها در آن را کنار بگذارد، یکی از بارزترین بندهای این «معامله» است، زیرا تهاجمش به عفرین و منهدم کردن مواضع «یگانهای مدافع خلق کرد» همچنان خطر نظامی آنها علیه ترکیه را هر چند به طور موقت، از بین برده است. اردوغان یک جنگ آسان را علیه دشمن ضعیفی که به حمایت و پشتیبانی آمریکا چشم دوخته است انتخاب کرد آن هم بعد از اینکه مطمئن شد آمریکا هرگز به خاطر ترس یا دلایل دیگر، در آن مداخله نمیکند. از اینرو، ترکیه تا الان پیروزیای با تلفات بسیار محدود محقق کرده است. گشایش در روابط سوریه و ترکیه را طی هفتههای آتی بعید نمیدانیم؛ نامه «اطمینانبخش» آنکارا به دمشق و عدم مخالفت دمشق با مداخله نظامی در عفرین از دلایل اینگونه نتیجهگیری است. این چهارمین بار یا دهمین بار است که برادران کرد از نیش آمریکا و اسرائیل گزیده میشوند. امیدواریم آنها از این تحقیر شدنها واقعا درس عبرت بگیرند و از توهم حمایت آمریکا از آنها برای ایجاد دولتشان دست بکشند، چرا که آمریکا از آنها به عنوان اهرمی در درگیریهایش با روسها و قدرتهای منطقهای استفاده میکند و سپس بلافاصله از آنها دست میکشد و خوارشان میکند. چه بسا، باید در این موقعیت، ناکامیهای مسعود بارزانی و پدرش در شمال عراق توسط آمریکاییها را یادآوری کنیم.