شاهرخ بایرامی: باخبر شدیم خزانهدار یکی از زیرمجموعههای شرکت ملی نفت، اخیرا به مقصد آن یکی تابعیتشان از کشور خارج شدهاند. آنهم فقط با یکصد میلیارد تومان! هرچند 100 میلیارد، از نظر عدد و رقم در تاریخ معاصر اختلاس، نقطه عطف که هیچ، حتی در حد لکه ننگ هم نیست و واقعا ارزش بررسی ندارد ولی از جنبههای دیگری میتوان به آن پرداخت.
اول اینکه ما میتوانیم با مهندسی معکوس و دادن تابعیت کشور خودمان به مدیران سایر کشورهای سرمایهدار و سپس نشستن در زیر پای آنها و ترغیبشان به اختلاس، ارقام قابل توجهی سرمایه خارجی جذب کنیم! البته به شرطی که سیستم اداری کشورهای مورد نظر، از فساد اداری لازم برخوردار بوده و مدیران آنها جربزه کافی را داشته باشند! اگرنه مثل این جوجه اختلاسگر، میخواهند با 100 میلیارد بلند شوند بیایند اینجا که آنهم تا بخواهند فرار مالیاتی و اینجور چیزها یاد بگیرند مجبورند همه را مالیات بدهند.
در مرحله بعد باید به موازات روش فوق، در دادن تابعیت دوم به مدیران دولتی هم حضور فعال داشت! یعنی ما خودمان بیاییم و تابعیت کشورهایی مانند بورکینافاسو، بروندی، کامبوج، گواتمالا و کومور را به مدیران دولتی اهدا کنیم. مشابه گرین کارت، یک اسم با مسمایی هم برایش انتخاب میکنیم، مثلا «قلیچ کارت»! اینطوری در عالم واقع که هیچ، آنها حتی اگر بخواهند در خواب هم اختلاس کنند، یک پشه مالاریایی، مگس تسهتسهای چیزی نیششان میزند و همان اول کاری سَقَط میشوند!