مهدی طاهرخانی: اینکه چرا بعضیها متناسب با استعدادشان به آن چیزی که استحقاقش را دارند نمیرسند، دلایل متعددی دارد که یکی از شاخصترین آنها قدرنشناسی است. برای موفقیت تنها استعداد کافی نیست باید شانس هم داشته باشید، فضای رشد و نمو هم مهیا باشد، البته چیزهای دیگری هم در کار است که اگر نباشد پیشرفت و جهش در همان حد اولیه باقی میماند و قرار نیست شاهد شاهکارهایی باشیم که همه تا ابد با احترام از آن یاد میکنند. اینکه یک نفر دایی، کریمی و پروین شود یعنی از همه ظرفیتها نهایت استفاده را کرده و نخواسته فقط یک موج اولیه باشد. این کلمات به عنوان مقدمه کنار هم قرار گرفت تا برسیم به مهدی طارمی. پدیدهای بسیار عجیب و پیچیده. شاید تعجب برانگیز باشد که این همه پیچیدگی در وجود مردی است ظاهرا بشدت ساده. همین تناقضها موجب شده طارمی جمعی از اضداد باشد. آقای گل، گل خراب کن. یک قصه عامهپسند پشت سرش وجود دارد که جان میدهد وقتی در مقام نصیحت قرار میگیرید برای دیگران، با افتخار از آن حرف بزنید. جوان با حجب و حیای شهرستانی که در گمنامی مطلق پا به ساختمان باشگاه پرسپولیس گذاشت و وقتی مدیرعامل وقت با دستور کادر فنی، قرارداد او را امضا کرد، همه از هم پرسیدند این دیگر کیست؟ وقتی نخستین گلش را با پیراهن پرسپولیس زد، رسانهها با برنج طارم جملهسازی کردند که قد کشیده است اما وضعیت پرسپولیس با اخراج عجیب و زودهنگام دایی به هم ریخت. اگرچه در نخستین داربی زندگیاش گلی را به ثمر نرساند اما حمید درخشان بعدها اقرار کرد ما بازی را نمیبردیم اگر طارمی را به زمین نمیفرستادم اما دوباره بعد داربی فراموش شد. درخشان هم رفت و برانکو آمد ولی غیر از گلزنیاش مقابل النصر سعودی و آن شادمانی جنجالی (کشیدن انگشت به زیر گلو) دیگر چیزی از پدیده ندیدیم.
در آغاز لیگ پانزدهم هیچکس منتظر درخشش او نبود اما برانکو الماسش را کشف کرده بود. کنار هم قرار گرفتن او، رامین رضاییان، احمدزاده و محسن مسلمان، جذابترین مربع یکی- دو دهه اخیر پرسپولیس را شکل داد. دیگر معلوم نیست کدام تیم در داربی موفق به زدن 4 گل میشود اما تردید نکنید اگر طارمی و آن 3 ضلع نبودند هرگز 4 گل نمیرویید همانطور که 4 دهه کسی شاهد زدن 4 گل از سوی یک تیم در داربی نبود.
وقتی کیروش هم او را مهم میداند
مهدی طارمی حالا شهره شهر است. همه میدانند او کیست و کیفیتش چگونه است. قیاس با فلان مهاجم سابق تیم حریف و دیگر مهاجمان توپ خرابکن کمی دور از انصاف است. طارمی استعداد نابی بود که دایی از دل رودخانه کشفش کرد و امثال برانکو و کیروش میدانستند چگونه باید آن را شکل دهند. عادل در دل همین برنامه نود افشا کرد کیروش گفته اگر یک فوتبالیست ایرانی توانایی بازی در بهترین تیمهای فعلی جهان را داشته باشد آن یک نفر همین طارمی است اما حالا کجاست؟ الغرافه قطر. آن هم با قرارداد یک سال و خردهای. در استعداد طارمی نباید لحظهای تردید کرد. او کمکم خودش را به ترکیب اصلی تیمملی رساند و اگر اتفاق خاصی رخ ندهد و تا آغاز جامجهانی آماده باشد احتمالا یکی از 11 مرد ثابت ایران در روسیه است.
صحبت از شانس است و آخرین بازیهای تیمملی و اصرار کیروش روی او که محروم هم بود، این واقعیت را برملا میکند که سرمربی روی او حساب ویژهای باز کرده است. بازی با روسیه تنها گل ایران را سردار به ثمر رساند اما وقتی با کیروش حرف میزنید میگوید همه کار که کمتر کسی میتواند انجام دهد را طارمی کرد و سردار فقط ضربه آخر را زد. این یعنی مادامی که کیروش در فوتبال ایران است، جایگاه طارمی گارانتی دارد.
90 و رو شدن چهره اصلی
اما برسیم به دوشنبه شبی که او از طریق اسکایپ میهمان 90 و البته میلیونها ایرانی بود. کمتر کسی تصور میکرد با توجه به نوع جدا شدن این بازیکن و خشم هواداران پرسپولیس که انتظار داشتند او دستکم تا یک فصل دیگر به پیراهن تیمش وفادار بماند، طارمی حاضر به مصاحبه شود اما او غیر قابل پیشبینی است. آمد و صادقانه از دروغشان حرف زد. از نقشهای که طاهری کشید و او موظف شد در دروغ و جعل سند مدیرعامل سابق شریک شود. در نگاه اول با آن لهجه شیرین شهرستانی و نوع حرف زدنش، به ذهن بیننده متبادر میشد این بچه قربانی شده است اما آنهایی که در دل ماجرا بودند میدانستند او همه حقیقت را نمیگوید. چنان شیک خودش را از محرومیت قرمزها از حضور در دو پنجره نقل و انتقالات کنار کشید که دیگر سر سختترین هوادارانش هم کم آوردند. انگار پرسپولیس برای بازیکن دیگری به فیفا دروغ گفته است. مرتب تکرار میکرد پرسپولیس 10 سال قهرمان نشده بود و او باید برمیگشت و این ماموریت را انجام میداد. در اینکه او نقش بسیار زیادی در شکست طلسم قهرمانی بعد از 9 فصل داشت کوچکترین تردیدی وجود ندارد اما چرا طارمی مرتب آن را تکرار میکرد؟ منت گذاشتن با لهجه شیرین بوشهری! مگر امسال که نیست برانکو نتوانسته تیمش را صدرنشین کند؟ مگر حالا که نیست پرسپولیس ولو در کیفیتی پایینتر موفق نشده از سد همه رقبا بگذرد؟
وکیلی که دروغها را لو داد
حالا وکیل او (عبدالصمد ابراهیمی) که بدون شک طارمی موفقیتهای زندگیاش را وامدار او است، صریحا از قطع همکاریاش با این ستاره حرف میزند. صمد ابراهیمی که به واسطه دوستی با دایی، موجب شد بازیکن لیگ یکی ناگهان سر از پرسپولیس در بیاورد، میگوید: «حالا [طارمی] اگر به حرف ما اعتماد کرده چه نیازی به تماس با هدایتی یا مذاکره با ریزهاسپور بابت فسخ بود؟ خود طارمی بهتر از هر کسی میداند قرار بود اسپانسر (فردی غیر از هدایتی) مبلغ فسخ را بپردازد که من هیچ وقت نفهمیدم چه شد و چرا پرداخت نکرد و اصلا چرا حالا حرفی از آن نیست. امیدوارم این یک مورد را طارمی توضیح بدهد. بحث من هم این بود که اگر پول را بدهند مشکلی نیست». ابراهیمی سپس در مهمترین بخش افشاگریاش درباره اینکه به او رساندهاند باید از پرسپولیس بروی اگرنه نابود میشوی هم حرف جالبی را به زبان آورد: «درباره عامل فشار غیرورزشی برای رفتن از پرسپولیس اصلا متوجه نشدم منظور چیست اما اصل داستان را میگویم. یکشنبه دهم دیماه به همراه حسین ماهینی برای بررسی مطالبات او به باشگاه رفته بودم. آن روز هیات مدیره با کادر فنی و افشین پیروانی جلسه داشتند. آقای گرشاسبی مرا صدا زد و به جلسه رفتم. آنجا به من اعلام کردند باشگاه پیشنهاد تمدید 2 ساله برای طارمی را دارد که مورد موافقت طارمی نبود. در ادامه گفته شد اگر الان پیشنهاد خارجی دارد، ارائه دهید... من هم عصر همین را به طارمی اعلام کردم که طبق پیشنهاد باشگاه یا الان باید 2 ساله تمدید کنی یا نیمفصل دوم از پرسپولیس بروی. نمیدانم او چه مطلبی شنیده و چه برداشتی از حرفهای من داشته که آن را اینگونه مطرح کرده. به نظرم این فقط یک سوءتفاهم بوده مگر اینکه موضوع دیگری باشد که میتواند خودش شفاف مطرح کند». همین دو جمله از سوی وکیلش نشان میدهد او برخلاف لهجه شیرین و صادقانهاش به هیچوجه درباره گفتن همه واقعیات صادق نبود.
نمک خوردن و...
قضاوت درباره مهدی طارمی و آیندهاش چندان سخت نیست. او برای تبدیل شدن به یک بازیکن خاص شبیه علی کریمی، علی دایی، مهدویکیا یا کریم باقری همه ابزارهای مهم و لازم فنی را دارد اما به اندازه کافی روراست نیست. تصمیمات احساسی فراوانی میگیرد و میخواهد خیلی از نواقص را به نداشتن تجربه مربوط کند. 3 فصل تمام از آرزویش و بازی در اروپا گفت اما دست آخر برای مدت یک و نیم فصل با الغرافه قطر قرارداد بست. اینکه بعد جامجهانی بندی در قراردادش باشد که قطریها بسادگی بخواهند رضایتنامهاش را به فلان تیم اروپایی بدهند، چندان مشخص نیست اما قطعا الغرافه که فقط 500 هزار دلار برای جذب او پول رضایتنامه به پرسپولیس داد براحتی بازیکنش را نمیفروشد. تیمهای اروپایی هم بعید است بخواهند قیمتی بالاتر از آنچه برای کریم انصاریفرد، حاجصفی یا کاوه رضایی دادند به طارمی بدهند.
طارمی استعداد لازم برای تبدیل شدن به یک بازیکن تاریخساز را دارد اما همه چیز در استعداد و شانس خلاصه نمیشود و چیزهایی هست که در کتگوری اخلاقیات جا میگیرد؛ وفاداری به اهداف شخصی و تیمی، قدرشناسی، بزرگ منش بودن، گفتن همه حقایق و مردانگی و ایثار.
طارمی نمک را خورد اما ...