printlogo


کد خبر: 188160تاریخ: 1396/11/11 00:00
«شبکه‌سازی امنیتی»یا «فروکاستن قدرت منطقه‏ای»؟!

حمید اکبری: یکم: ترامپ چندی پیش، پس از تعلیق مجدد تحریم‌های مربوط به برنامه هسته‌ای ایران، تاکید کرد این بار آخری است که این کار را می‌کند مگر اینکه تغییراتی در آن صورت بگیرد که هم محدودیت‌های ایران برای ادامه قسمت‌هایی از برنامه هسته‌ای‌اش را دائمی کند و هم برنامه موشکی ایران را در ارتباط با برنامه هسته‌ای‌اش قرار دهد و در نتیجه منجر به اعمال محدودیت بر آن شود. در مطلبی در هفته‌نامه اشپیگل که روز شنبه (۲۰ ژانویه/ ۳۰ دی) منتشر شده است، به نقل از محافل دیپلماتیک در بروکسل فاش شد: «آلمان، فرانسه و بریتانیا در پی وضع تحریم‌های جدید علیه جمهوری اسلامی ایران هستند». اتحادیه اروپایی می‌خواهد با این تحریم‌ها با آنچه طبق ادعاهایش سیاست‌های بی‌ثبات‌سازی منطقه توسط جمهوری اسلامی ایران می‌خواند، مقابله کند. فشارهای جدید اتحادیه اروپایی به نظر می‌رسد به دنبال ضرب‌الاجل 4 ماهه ترامپ برای تغییر در مفاد برجام است که مطرح شده. در همین راستا آلمان تلاش می‌کند با ترغیب مابقی شرکای اروپایی‌اش به وضع تحریم‌های جدید، هم برنامه موشکی ایران را زیر ضرب قرار دهد و هم به ترامپ این پیام را منتقل کند که آنها انتقادهایش نسبت به برجام را جدی می‌گیرند. وزیرخارجه فرانسه هم قرار است 5 مارس به ایران سفر کند و طبق اظهاراتش قبلا درباره برنامه موشکی ایران صحبت کرده و این بار قرار است درباره حزب‌الله با مقامات دولت ایران گفت‌وگو کند». عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه، در اظهارنظری درباره سرنوشت توافق هسته‌ای با قدرت‌های جهانی و شروطی که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا برای باقی ماندن کشورش در آن گذاشته گفته است: «قطعا در ۴ ماه آینده چالش‌های جدیدتری خواهیم داشت».
دوم: جناب ظریف چند روز پیش در یادداشتی که در «فایننشال تایمز» منتشر کرده‌اند سخن از پارادایم در حال ظهور غرب آسیا گفته‌اند و 2 مفهوم «منطقه قوی» و «شبکه‌سازی امنیتی» را کمک‌کننده به ایجاد ثبات در منطقه معرفی کرده‌اند. جناب ظریف ایده ابداعی ایران را که شبکه‌سازی امنیتی باشد، راهکاری برای ایجاد ثبات در وضعیت کنونی واگرایی منافع کشورهای منطقه و تفاوت‌های موجود در قدرت و وسعت آنها می‌دانند.
به عبارت بهتر پیامی که دکتر ظریف به دنبال انتقال آن به کشورهای منطقه و از آنها مهم‌تر همانگونه که خود تاکید کرده‌اند قدرت‌های اروپایی متحد آنها هستند، آمادگی ایران برای ورود به یک مجموعه گفت‌وگوها برای نیل به یک وضعیت ترک مخاصمه است. وضعیتی که در آن شاکله کنونی منافع و حاکمیت کشورهای منطقه با هر وسعت و قدرتی حفظ شود و در کنار این، نگرانی‌های کشورهای منطقه از قدرت یکدیگر که به خریدهای بزرگ تسلیحاتی منجر شده است در یک مجمع گفت‌وگوهای منطقه‌ای حل و فصل شود. جناب ظریف در یادداشت خود چنین
می‌گویند: «برای گذار از آشفتگی فعلی به سمت ثبات، باید قبل از هرچیز رو به سوی گفت‌وگو و سایر اقدامات اعتمادساز بیاوریم. در غرب آسیا، در تمام سطوح با کاستی در گفت‌وگو روبه‌رو هستیم: بین حاکمان و مردم، بین دولت‌ها و بین ملت‌ها. هدف گفت‌وگو‌ها باید این باشد که روشن کند همه ما نگرانی‌ها، بیم‌ها، امیدها و آرزوهای مشابه داریم. چنین گفت‌وگویی می‌تواند و باید جایگزین تبلیغات و لفاظی‌ها شود. این گفت‌وگو باید همزمان با اقدامات اعتمادساز انجام شود: ترویج گردشگری، ایجاد کارگروه‌های مشترک در موضوعات مختلف از ایمنی هسته‌ای تا مدیریت آلودگی محیط‌زیست و فجایع طبیعی، دیدارهای مشترک نظامی، اطلاع‌رسانی قبل از مانورهای نظامی، شفاف‌سازی در حوزه تسلیحاتی و کاهش هزینه‌های نظامی و همه اینها در نهایت می‌تواند به دستیابی به یک توافق عدم تجاوز منتهی شود».  همانطور که ملاحظه می‌کنید در اینجا سخن از اقدامات اعتمادساز و شفاف‌سازی در حوزه تسلیحاتی
- چیزی که ایران به واسطه برنامه موشکی‌اش متهم به آن است- آن هم در ابتدای «4ماهه پیش رو با چالش‌های جدید»! است. به عبارت بهتر این یادداشت اعلام تلویحی آمادگی ایران برای ورود به جریان حل‌وفصل نگرانی‌های غرب بر سر نقش منطقه‌ای ایران و برنامه موشکی‌اش است. ماحصل این یادداشت نشان‌دهنده زمینی است که دولت جناب روحانی حاضر به بازی طبق قواعد کشورهای قدرتمند در آن است. زمینی که حفظ وضعیت کنونی ژئوپلیتیک منطقه در آن توسط ایران مفروض گرفته می‌شود و مابقی نگرانی‌ها به گفت‌وگو و چانه‌زنی واگذار می‌شود اما نکته اساسی همان مفروض گرفتن منطقه در وضعیت کنونی‌اش از منظر حدود و وسعت کشورهاست. چیزی که عمده چالش‌های منطقه‌ای ایران را تاکنون شکل داده است همین مفروض نگرفتن این وضعیت در منطقه است که به نظر تاکید بر این مساله توسط جناب ظریف، تلاش برای ایجاد مسیری برای حل
نگرانی‌های دولت‌های غربی از حضور منطقه‌ای ایران باشد، یعنی پیش به سوی ایرانی بی‌اثر در منطقه که دیگر قرار نیست الگوی مبارزه با سلطه و استکبار و داعیه‌دار استقلال باشد. در این ایده ابداعی! به نحو موثری پیام‌های لازم برای اعلام آمادگی ایران برای آنچه برجام‌های موشکی و منطقه‌ای گفته می‌شود، ارسال شده است و این بحرانی نشان دادن وضعیت داخل ایران است که می‌تواند مشابه تجربه برجام راه را برای دولتمردان کنونی در مسیر فروکاستن جمهوری اسلامی ایران به یک عربستان سعودی دیگر، باز کند.
 


Page Generated in 0/0063 sec