printlogo


کد خبر: 188294تاریخ: 1396/11/14 00:00
نگاهی به رمان «مفتون و فیروزه» اثر «سعید تشکری»
عشق، مبارزه، انقلاب اسلامی

فهیمه اسماعیلی: دود، ترافیک، آلودگی هوا، شلوغی، سر و صدا، خانه‌های خاکستری و... همه ویژگی‌هایی است که درباره آثار «تهرانیزه» شده اعم از سینمایی و داستانی می‌تواند مورد اشاره قرار گیرد و در سال‌های اخیر با رشد روزافزونی در حال تولید است. در این بین آنچه باقی مانده، آثاری غیرواقعی است که هیچ ارتباطی با زندگی مردم ایران برقرار نمی‌کند. البته که شاید اقلیم تهران بخش زیادی از مخاطبان را به خود اختصاص دهد و بتواند روی سلیقه مخاطبان اثر بگذارد اما در واقع این آثار بیانگر تمام ایران نیست و تنها یک شهر؛ آن هم شهری را که فاقد هویت‌های اصیل است، بازنمایی می‌کند؛ شهری که در آن خبری از پیشینه و تاریخ بیش از ۲۰۰ ساله‌‌اش به چشم نمی‌آید و محفلی برای بازنمایی رفتارهای طبقه متوسط شهری است، در صورتی که سبک زندگی طبقه متوسط شهری سبک زندگی رایج تمام کشور نیست و همین سبب شده روز به روز شاهد رایج شدن سبک زندگی تهرانی در شهرهای دیگر باشیم.در این میان نویسندگان نیز با توجه به اقبالی که به برخی آثار به اصطلاح تهرانی می‌شود، سعی می‌کنند تهرانی بنویسند و در واقع فراموش کرده‌اند «ز کجا آمده‌اند» و به تمام پیشینه و بافت بومی خود پشت کرده‌اند. به همین خاطر است که روز به روز شاهد گسترش آثار تهرانیزه‌شده و تکراری هستیم که دیگر حرفی برای گفتن ندارند. در حالی که اقلیم‌های مختلف جغرافیایی و فرهنگی در کشورمان ایران دارای ظرفیت‌های بسیار زیاد داستانی هستند، نویسندگان جوان پیرو برخی شبه‌نویسندگان تهرانی، سعی در تقلید از روی دست آنها دارند و به همین خاطر روز به روز در حال هل دادن ادبیات داستانی ایران به ورطه نابودی هستند. این در حالی است که نویسندگان بزرگ جهان و حتی ایران، اگر نویسندگان بزرگی هستند، به این خاطر است که همواره به جغرافیای خود پایبند بوده‌اند و آثار بومی و محلی خلق کرده‌اند.  «سعید تشکری» نویسنده اهل مشهد، یکی از آنهایی است که نوشتن برایش امری جدی است ولی هیچگاه زرق و برق‌های پوشالی پایتخت کشور یک‌میلیون و ششصد و چهل و هشت هزار و صد و نود و پنج کیلومتر مربعی، او را فریب نداده تا دست از دیار خود بشوید و در دود و ترافیک تهران داستان بنویسد. او همواره به شهر و دیار خود پایبند بوده و نوشتن از اقلیم خراسان همواره برایش یک اصل بوده است. اغلب آثار این نویسنده نیز حول مشهد، قوچان و به طور کلی خراسان می‌چرخد. با نگاهی به آثار او، این موضوع روشن می‌شود که جغرافیای رمان‌های این نویسنده در خراسان می‌گذرد. رمان تحسین‌شده «مفتون و فیروزه» اثر این نویسنده که یکی از آثار سترگ خلق‌شده در سال‌های اخیر است نیز در حال و هوای مشهد و قوچان در سال‌های منتهی به انقلاب اسلامی نوشته شده و خواننده را با تصویری کنجکاوی‌برانگیز از مشهد و قوچان روبه‌رو می‌کند. اثری که در همان صفحات آغازین ضربه محکمی به خواننده می‌زند و همین موجب می‌شود او نسبت به ادامه خواندن رمان حجیم «مفتون و فیروزه» ترغیب شود. رمان 2 جلدی «مفتون و فیروزه» شاید در ابتدا کمی خواننده را دچار تردید کند (آن هم در روزگار حکمرانی شبکه‌های اجتماعی که مخاطب را به مطالب کپسولی عادت داده‌اند) ولی کافی است خواننده برای چند صفحه به نویسنده اعتماد کند تا بتواند در لذت ناب خواندن رمانی تاریخی با چاشنی عشق سهیم شود. شاید برای نخستین ‌نکته بد نباشد به تعدد شخصیت‌های رمان «مفتون و فیروزه» اشاره کنیم. این مساله می‌تواند به پاشنه آشیل یک اثر بدل شود و اگر نویسنده بخوبی از پس پرداخت شخصیت‌ها برنیاید از همان نقطه ضربه سهمناکی می‌خورد و شاید دیگر نتواند مخاطب را با خود همراه کند. در روزگاری که رمان‌ها- یا بهتر است بگویم داستان‌های تک‌شخصیتی- رواج بسیاری دارد که در همان‌ها هم نویسندگان زحمت زیادی برای عمق بخشیدن به شخصیت نمی‌کشند، سعید تشکری دست به خلق اثری زده که در آن ۵۰ شخصیت فعال دارد که در طول مسیر داستان هرکدام نقش‌آفرینی می‌کنند و شخصیت‌های خنثی و بی‌هدفی نیستند. نکته جالب توجه- البته شاید کمی برای خواننده خوشایند نباشد- معرفی ۱۵ شخصیت اصلی داستان در ۵۰ صفحه ابتدایی رمان است، این اتفاقی است که در نگاهی به برخی رمان‌های مطرح جهان به چشم می‌آید. تشکری در خلق شخصیت‌هایش تنها به چند نام اکتفا نکرده، بلکه هرکدام از شخصیت‌هایش دارای ابعادی هستند که همان‌ها سبب باورپذیرشدن‌شان می‌شود. شخصیت‌هایی که ریشه در اقلیمی دارند که داستان در آن در حال روایت شدن است و خواننده به فراخور روحیات شخصی می‌تواند با هرکدام از آنها ارتباط برقرار کند. موتور محرک رمان یکهزار و یکصد صفحه‌ای «مفتون و فیروزه» عشق است. عشق مفتون به فیروزه، عشق مش‌ابوالقاسم به بی‌بی‌خدیجه، عشق داریوش دانشگر به طیبه عزتی و... هرکدام به تنهایی بار به پیش بردن داستان را به دوش می‌کشند. نکته‌ای که نباید مورد غفلت واقع شود، مساله «عشق پاک» است؛ مساله‌ای که در روزگار کنونی در ادبیات داستانی بشدت محل بحث است و سعید تشکری در حالی که سراغ بستری عاشقانه برای طرح اتفاقات کتابش رفته، از این موضوع نیز غافل نبوده است و روایت‌های عاشقانه‌اش بر بستر پاکی روی می‌دهد و این مساله سبب می‌شود لذت عشقی پاک بر جان خواننده بنشیند. دست‌نیافتنی بودن عشق، ویژگی‌ای است که در این اثر به چشم می‌آید و شخصیت‌ها بسادگی به وصال معشوق نمی‌رسند. شاید سعید تشکری در «مفتون و فیروزه» روایتگر بخشی از تاریخ، آن هم در یک پهنه محدود جغرافیایی باشد ولی در واقع او روایتی از وطن را بازگو کرده است. در واقع او در این اثر به صورت سمبلیک و با استفاده از شخصیت‌هایی که در داستانش قرار داده، نمایی از وطن را برابر دیدگان خواننده تیزبین قرار داده است. وطنی که دستخوش آزمون و امتحان است و به فتنه‌ها گرفتار و در این آزمون‌ها مردم هستند که کشتی افتاده به توفان‌ها را کشتی‌بان هستند. البته نقش رهبری و هدایت آن در این توفان‌ها برکسی پوشیده نیست و تشکری نیز بخوبی با استفاده از شخصیت‌های واقعی و نه تخیلی، به این مساله پرداخته است. همین موضوع وجه تمایز رمان «مفتون و فیروزه» با دیگر آثار مشابه در موضوع انقلاب اسلامی است. شخصیت‌هایی مانند سیدعلی خامنه‌ای، شهید هاشمی‌نژاد در سوی انقلابیون و هژبر یزدانی و... در سوی طرفداران رژیم پهلوی سبب شده این رمان پا در واقعیت داشته باشد. همین امر موجب می‌شود خواننده کنجکاو شود و بخواهد سرک بیشتری به تاریخ بکشد. رمان «مفتون و فیروزه» سعید تشکری روایتی از مبارزات مردم در مشهد برای به ثمر نشستن انقلاب اسلامی است؛ مبارزاتی که با روایت شاعرانه و شهودی تشکری ملموس شده و خواننده خود را در بطن و متن حوادث منتهی به پیروزی انقلاب می‌بیند. تشکری برای این اثر، خود را وسط حوادث قرار داده و تنها راوی صرف اتفاقات نبوده، بلکه خودش نیز پا به پای انقلابیون در مبارزات شرکت کرده و در میان معرکه، اتفاقات را برای خواننده بازگو می‌کند و صدایش از میان سر و صدای اعتراضات مردمی، به گوش خواننده می‌رسد. رمان دوجلدی «مفتون و فیروزه» را انتشارات «کتاب نیستان» منتشر کرده است.


Page Generated in 0/0061 sec