زهرا شعبانشمیرانی: فیلم «خجالت نکش» نخستین ساخته سینمایی رضا مقصودی، فیلمنامهنویس باسابقه سینما است که شاخصترین فیلمنامه او «لیلی با من است» بوده است. همین هم باعث شده با فیلمی در ژانر کمدی و درونمایه کاملا اجتماعی- سیاسی روبهرو باشیم، بویژه که صراحتا در فیلم از فیلم صحبتهای رئیسجمهور سابق استفاده میشود و برعکس اغلب فیلمهایی که سراغ چنین کلیشههایی میروند، خیلی خوب به خدمت قصه و باورپذیری و جذابیت آن درآمده است. «خجالت نکش» داستان خجالت نکشیدن از فرزند داشتن است. فیلم اگرچه صراحتا به مخاطب پیام میدهد و نسخه تجویز میکند اما این امر هم اصلا باعث پس زده شدن توسط مخاطب نمیشود و اتفاقا فیلم پایانبندی بسیار خوب و شریفی هم دارد. بازی احمد مهرانفر و شبنم مقدمی هم در کنار شخصیتپردازی خوب و ریتم کاملا تند فیلم سبب موفقیت آن
شده است اما سایر شخصیتها غیر از دو کاراکتر اصلی اصطلاحا لق هستند اما به کلیت فیلم ضربه نمیزنند. مهرانفر در کنار گریم و نقش متفاوت و جذابش لحن خوبی هم دارد و کاراکتر جذابی خلق کرده است. شبنم مقدمی هم با وجود آنکه بازی جدیدی ارائه نداده اما از پس نقش برآمده، در میان سایر نقشهای فرعی هم نقش پسر کوچک که کاوه آهنگر آن را ایفا میکند به طنز فیلم کمک کرده و حتی میتوان گفت این بازیگر را که از کودکی به واسطه پدرش در سینما حضور داشته بویژه در نقش نوجوانی دکتر قریب، دوباره به یاد سینما آورد که اتفاقا از پس نقش نسبتا کمیکش هم برآمده است. لیندا کیانی نیز در نقش مقبوله که پیشخدمت «صنم» (شبنم مقدمی) است هم نخستینبار است یک افغان را در سینما در این نقش و با این پردازش شخصیت میبینیم و به روند قصه و پیشبرد آن کمک کرده است. اصطلاحات زیبایی را هم به کار میبرد: جانت جور است؟ (حالت خوبه؟) شکم داره!(باردار است). خجالت نکش هم طنز است و هم مبتذل و هجو نیست. اجتماعی است اما سیاه نیست. سیاسی و منتقد است- آن هم در سطوح کاملا بالای حکومتی- اما تخریبگر نیست. جذاب است اما دست به دامان هر ابزاری نشده است. پایانبندی درخوری دارد. «خجالت نکش» به واقع فیلم خوب و ترازی است. آن هم در سالهای رونق «پنجاه کیلو آلبالو» و «من سالوادور نیستم» و «خالتور»! سال 95 و 96، کمدیها پرچمدار فروش گیشه بودند اما بیش از آنکه استحقاق عنوان کمدی را داشته باشند؛ از آنها با عنوان تحقیری فیلم «تجاری» یا «بازاری» یاد میشود. به سیاق هر سال و روال جشنواره فجر، اساسا کمدیها مورد توجه منتقدان قرار نمیگیرند و البته کمدی درخور و قابل تامل هم با تاسف در این سالها بسیار بسیار نادر بوده است اما باز هم انتظار میرود «خجالت نکش» کمتر مورد اجحاف واقع شود. اگرچه در همین چهار روز آغاز جشنواره هم نام فیلم و تیم سازنده در محافل سینمایی و رسانهای مهجور مانده است. باید از کسانی مثل برزو نیکنژاد و رضا مقصودی به خاطر ساخت «زاپاس» و «خجالت نکش» ممنون بود. فیلمهایی از این دست حال جامعه ایران و سینمای ایران را بهتر خواهد کرد و باید آرزو کرد جشنواره سال آینده میزبان تعداد بیشتری کمدی فاخر باشد. جای فیلمهایی مثل «لیلی با من است» و حتی «مارمولک» سالهاست در سبد جشنواره فجر خالی است. در نبود این جنس کمدیهای فاخر است که «گشت2» پرچمدار کمدی میشود البته سال قبل «خوب، بد، جلف» هم طنز متوسطی بود اما تراز «خجالت نکش» از همه کمدیهای سال قبل بالاتر است.