صوفی که ابن الوقت باشد مثل «درویش»
فیش حقوقش میخورد مهر بریتیش!
تفریح تو سالم، دهانت چفت و بست است
گاهی شمالی، گاه اما می روی کیش
ای مدعیِ صلح و آرامش چرا پس
هردم به پا میگردد از گور تو آتیش؟
گاهی به جای هوهو ات، عوعو بلند است
یک ذره دقت کن به طرز گفتن خویش!
راه طریقت تا «گلستانت» رسانده
قربان آن راهی که مالت را کند بیش
در صدر اخبار بی بی سی هست نامت
از بس به سمت قبلهاش گرداندهای دیش
هی نان خشکیده فروکردی دو دستی
در نفت بیصاحب به جای آب و خوردیش
ای پاکدست «پاسداران» کاش میشد
پستوی خانقاه شما را کرد تفتیش