printlogo


کد خبر: 188894تاریخ: 1396/11/28 00:00
نگاهی به کتاب «همیشه دختر» اثر محمد ترکاشوند
چالش‌‌های زنانه زیستن

فاطمه افتخاری: چند صحفه اول کتاب را با شک و تردید می‌خوانم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، نمی‌توانم بپذیرم یک نویسنده مرد از مشکلات مربوط به زنان بنویسد بی‌آنکه خود این مشکلات را درک کرده باشد. از صراحت استفاده از واژه ترشیده و بی‌انگیزه از زبان شخصیت اصلی داستان حس خوبی نداشتم، خودم را آماده کردم تا درباره کتاب وامصیبتی سر دهم اما چند صفحه‌ای را که با کتاب همراه می‌شوم دیگر حس ناخوشایند قضاوت شدن دختران را احساس نمی‌کنم و به این فکر می‌کنم که چقدر چون «فریده»‌ها در اطراف خود دارم و دیده‌ام و هرگز پای حرف‌های‌شان و درددل‌های‌شان ننشسته‌‌ام. کتاب ماجرای دختری است به نام فریده که به همراه دوستان مجرد خود که اوایل دهه سوم زندگی‌شان را سپری می‌کنند راهی سفری زیارتی به مقصد مشهد می‌شوند. برای خواسته‌ای که شاید پیش از این حتی از گفتن آن به امام رضا (علیه‌السلام) هم شرم داشته‌اند. شخصیت فریده شبیه خیلی از دختران سرزمین ما است، دخترانی که بین قبول عرف جامعه و احکام اسلامی مردد‌‌‌‌ند، همانطور که خود فریده در ابتدای کتاب روایت می‌کند: «اسم من فریده است، فریده یعنی تک و تنها، یک دختر امروزی، مسلمان و ایرانی، شایدم اول ایرانی باشم بعد مسلمان، هم
تخت جمشید می‌روم و هم شاهچراغ. اگر امروز سیزده‌بدر باشد و فردا عاشورا، با لباس مشکی سبزه‌ها را به دامن طبیعت و ماهی قرمز را به دست رودخانه می‌سپارم». نویسنده در همان ابتدای داستان خیال مخاطب را راحت می‌کند که خبری از ماجراهای عاشقانه نیست! هرچند در اواخر داستان شخصیت اصلی داستان با گره جدی مواجه می‌شود که میل به حل شدن آن مخاطب را تا آخر داستان با کتاب همراه می‌کند و از یکنواخت شدن ماجرا جلوگیری می‌کند. کتاب «همیشه دختر» توصیف و روایت زندگی دخترانی است که در سنین کم خواستگار‌‌های خود را به هر دلیلی که عمده‌‌‌‌‌ترین آن  ادامه تحصیل است رد کرده‌‌اند و حالا در مرز تجرد قطعی قرار دارند. در این داستان احساسات، نیاز‌ها و تفکرات این دختران با توصیف و بیان زنده نویسنده، خواننده را به همدلی با امثال این شخصیت‌ها در زندگی واقعی می‌رساند و همچنین مخاطبان جوان را که در شرف ازدواج هستند با یک دید واقعی و به دور از فانتزی‌‌های دنیای داستان، با ازدواج و مشکلات آن آشنا می‌کند و مخاطب را دعوت می‌کند به پیدا کردن راه‌حلی برای مشکلاتی که در راه ازدواج ممکن است رخ دهد. «محمد ترکاشوند» با ظرافت تمام و در بین گفت‌وگو‌‌‌هایی که بین شخصیت‌‌های اصلی داستان شکل می‌گیرد به بیان مسائل حساس در جامعه  مثل ازدواج موقت، اذن پدر در ازدواج موقت، ازدواج دوم، همسر دوم شدن و... می‌پردازد. نویسنده هرگز قصد ندارد مخاطب را با دیدگاه خود در رابطه با این مسائل همراه کند، او فقط احساسات دختران داستان را روایت می‌کند، گفت‌وگو‌‌های آنان را با عقاید مختلف به تصویر می‌کشد، از دغدغه‌ها و نگرانی‌های‌شان می‌گوید، گذشته‌های‌شان را به نمایش می‌گذارد و از آمار می‌گوید. از مقالات علمی شاهد مثال می‌آورد و نتیجه‌‌‌گیری را  برعهده مخاطب می‌گذارد که آیا راه‌حل بیان شده مشکل را حل خواهد کرد یا خیر! و این دقیقا همان چیزی است که نسل جوان و جامعه ما به آن نیاز دارد و آن فکر کردن به مشکلاتی است که با آن درگیر هستیم. محمد ترکاشوند منصفانه به روایت دختران داستان و مشکلات پرداخته است و هرجا از سنت‌‌های غلط و نگرش‌‌‌هایی که جامعه در رابطه با ازدواج به زنان منتقل می‌کند انتقاد کرده است، در کنارش از نقش اراده فرد در تصمیم‌‌‌گیری و تربیت خانواده نیز صحبت به میان آورده است. نویسنده در این کتاب  انتقاد‌‌های بسیاری را نسبت به مسائل اجتماعی وارد می‌کند؛ در بخشی از کتاب در رابطه با فاصله گرفتن روحانیت از مشکلات مردم چنین می‌خوانیم: «صدای سخنران از مسجد گوهرشاد در همه صحن‌ها طنین انداخته بود، از انقطاع الی‌الله سخن می‌گفت و من در اندیشه دریایی از بوسه و آغوش در ساحلی از ناز و عشوه بودم. حرف‌هایش هیچ تناسبی با حال من نداشت. مطمئن بودم آن بریدگی از دنیا و انقطاع به سمت خدا که آقای خطیب می‌گفت، برای من از مسیر همین عشوه و آغوش می‌گذشت». در بخش دیگری از کتاب در رابطه با باورهای غلط در رابطه با ازدواج از زبان شخصیت چنین بیان شده است: «خاطرات شکوه برای من هم آشنا بود، چندسالی بود که می‌فهمیدم مامان و خاله مریم از همان روز‌ها که ما دوره راهنمایی بودیم، پیش‌بینی امروز را می‌کردند و درست و غلط، داشتن طلای زیاد را یکی از راه‌‌های ازدواج بموقع دخترها می‌دانستند». شاید بهترین توصیف برای این کتاب برشی از متنی باشد که بر جلد پشت کتاب چاپ شده است: «دختر‌‌های همیشه دختر احمق نیستند فقط گاهی خیلی زود نه می‌گویند و گاهی خیلی دیر بله! ریشه مشکلات‌شان هم زیر سر آینه و کتاب‌هاست».


Page Generated in 0/0063 sec